فرارو- در رقابت تنگاتنگ ریاستجمهوری آمریکا، کامالا هریس با پنج مزیت مهم از جمله کاهش محبوبیت ترامپ، جذب رایدهندگان جدید، حمایت اوباما، محبوبیت همپیمان انتخاباتی و ساختار منسجمتر برای بسیج رأیدهندگان برتری نسبی دارد. مدلهای انتخاباتی نشان میدهند که با وجود نتایج متغیر نظرسنجیها، شانس پیروزی کامالا هریس افزایش یافته است.
به گزارش فرارو، در پایگاه تحلیلی هیل، براد بنن کارشناس ارشد مسائل داخلی آمریکا در یادداشتی به عنوان «دموکراتها نگران نباشید، در اینجا ۵ مزیتی که هریس در مراحل پایانی دارد آورده شده است» مینویسد: «زمان به سرعت میگذرد و رقابت ریاست جمهوری در لحظات حساس خود قرار دارد. کمتر از دو هفته تا روز رأیگیری باقی است و این رأی ماست که سرنوشت این جمهوری بزرگ را رقم خواهد زد. آینده این آزمون بزرگ دموکراسی اکنون در دستان کامالا هریس قرار دارد. پیروزی دونالد ترامپ ممکن است کشور را به سمت فاشیسم و زوال بکشاند.»
وی در ادامه یادداشت به پنج مزیت کامالا هریس نسبت به دونالد ترامپ اشاره میکند:
نخستین مزیت کامالا هریس، افول تدریجی محبوبیت دونالد ترامپ است. تعداد کمی از رأیدهندگان مردد در ایالتهای کلیدی باقی ماندهاند. این رأیدهندگان، برخلاف حامیان حزبی، به مسائل خاص علاقه چندانی ندارند و بیشتر تحت تأثیر شخصیت نامزدها هستند. در این زمینه، شخصیت دونالد ترامپ در مقابل چشمان آنها در حال فروپاشی است؛ انزجار بسیاری از رأیدهندگان نسبت به او، به رشد آراء او آسیب زده است.
دومین مزیت کامالا هریس، توانایی او در جذب رأیدهندگان جدید است. او موفق شده است حامیان جدیدی را به سمت خود جلب کند، در حالی که دونالد ترامپ تمام تمرکز خود را بر طرفداران همیشگیاش گذاشته است. همراهی کامالا هریس با لیس چنی، نماینده پیشین جمهوریخواه از وایومینگ، در سفر به ایالتهای کلیدی نشانگر اهمیت ائتلافهای جدید او است.
سومین مزیت کامالا هریس، حضور قدرتمند باراک اوباما است. باراک و میشل اوباما، زوج توانمند و محبوب حزب دموکرات، با نفوذ و اعتبار خود میتوانند پیروزی کامالا هریس را قطعی کنند. دونالد ترامپ در این زمینه کسی را با جایگاه و احترام مشابه در اختیار ندارد.
چهارمین مزیت کامالا هریس، محبوبیت همپیمان انتخاباتی او، تیم والز، فرماندار مینهسوتا است. هم والز و هم سناتور جیدی ونس معاون انتخاباتی ترامپ فعالیتهای انتخاباتی پررنگی در ایالتهای کلیدی میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا دارند، در حالی که نامزدهای اصلی در رسانههای ملی بر موضوعات عمومی متمرکزند. بر اساس نظرسنجی ملی یوگاو تا تاریخ ۱۲ اکتبر، معاون انتخاباتی دموکراتها به طور قابل توجهی محبوبتر از همتای جمهوریخواه خود است.
در نهایت، کامالا هریس از یک سیستم کارآمدتر برای بسیج رأیدهندگان در روز انتخابات برخوردار است. دونالد ترامپ عملیات میدانی خود را به ایلان ماسک که به مدیریت بحثبرانگیز خود در ایکس شهرت یافته، واگذار کرده است. با توجه به نزدیکی رقابت، میزان مشارکت ممکن است تعیینکننده نتیجه نهایی باشد. در نتیجه، دموکراتها فرصتهای بیشتری نسبت به جمهوریخواهان برای پیشرفت در مسیر پایانی این رقابت دارند.
نشریه اکونومیست در جدیدترین یادداشت خود به عنوان «چرا بهتازگی شانس پیروزی کامالا هریس بیشتر شده است؟» به بررسی دلایل افزایش شانس پیروزی کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: مدل آماری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تا پیش از شمارش آرا شش بار دیگر بهروزرسانی خواهد شد. با وجود زمان محدود و فرصت اندک برای تغییرات چشمگیر، رقابت میان نامزدها پس از معرفی کامالا هریس به عنوان نامزد دموکراتها همچنان نزدیک و تنگاتنگ باقی مانده است. در بهروزرسانی اخیر، احتمال پیروزی کامالا هریس شش درصد افزایش یافت و رقابت به تساوی رسید که این تغییر برای طرفداران او امیدبخش بود.
افزایش شانس پیروزی کامالا هریس به سه دلیل اصلی برمیگردد:
نخست، افزوده شدن ۶۵ نظرسنجی جدید به مدل که دقت تحلیل تغییرات جزئی را افزایش داد.
دوم، کاهش فاصله زمانی تا روز انتخابات است که به مدل این امکان را میدهد تا بهجای تکیه بر پیشبینیهای بلندمدت، نتایج نظرسنجیهای اخیر را با وزن بیشتری مورد توجه قرار دهد.
سوم، رقابت فشرده دو نامزد که حتی تغییرات کوچک در درصد آرا میتواند بر شانس پیروزی تأثیرگذار باشد.
دیروز نظرسنجیهای کلیدی در چهار ایالت میشیگان، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکانسین انجام شد. در این ایالتها، میانگین سهم پیشبینیشده آراء کامالا هریس ۰.۴ درصد افزایش یافت و در نتیجه احتمال پیروزی او در این ایالتها بهطور متوسط شش درصد بیشتر شد.
مدل در هفتههای اخیر به سمت دونالد ترامپ متمایل بود و میانگین رای پیشبینیشده کامالا هریس در بیشتر ایالتهای رقابتی (بهجز میشیگان) به کمتر از ۵۰ درصد رسیده بود. بنابراین، حتی نتایج جدیدی که رقابت نزدیک یا برتری اندک دونالد ترامپ را نشان میدهند، وضعیت کامالا هریس را نسبت به انتظارات قبلی مدل بهبود میبخشند.
در نظرسنجیهای آریزونا و جورجیا نیز نتایج متنوعی به دست آمد؛ از پیشتازی هشت درصدی دونالد ترامپ تا برتری یک درصدی کامالا هریس. با تنظیمات مدل، میانگین نتایج به پیشبینی قبلی بازگشت که برتری دو درصدی ترامپ را در هر دو ایالت نشان میداد و تغییری در این پیشبینیها حاصل نشد.
پیشرفتهای اندک کامالا هریس باعث شد تعادل در ایالتهای نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین به نفع او تغییر کند و در میشیگان نیز برتری اندکی به دست آورد. در حالی که دونالد ترامپ همچنان در آریزونا، جورجیا و کارولینای شمالی پیشتاز است. در آخرین اجرای مدل، هر دو نامزد بهطور مساوی در نیمی از شبیهسازیها پیروز شدند و هر کدام بهطور متوسط ۲۶۹ رأی الکترال به دست آوردند که در صورت تساوی، تعیین نتیجه به مجلس نمایندگان سپرده میشود و احتمالاً به نفع دونالد ترامپ خواهد بود. مدل، احتمال وقوع تساوی را کمتر از یک درصد برآورد کرده و این حالت زمانی رخ میدهد که کامالا هریس در میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین پیروز شود، اما حوزه دوم کنگره نبراسکا را از دست بدهد.
در صورت پیروزی کامالا هریس، به احتمال زیاد ریاستجمهوری او با بحرانهای شدید آغاز خواهد شد، بهویژه اگر دونالد ترامپ نتیجه انتخابات را به چالش بکشد و هوادارانش را به ناآرامی فراخواند. پیشبینی میشود که احتمال بروز خشونت در صورت شکست دونالد ترامپ بهمراتب بیشتر باشد.
در ماههای نخست این بحران، کامالا هریس هنوز رسماً رئیسجمهور نخواهد بود، اما بیتردید بر واکنش دولت بایدن به این شرایط تأثیر خواهد داشت. نحوه مدیریت این بحران توسط کامالا هریس و جو بایدن میتواند مسیر و لحن ریاستجمهوری او را مشخص کند.
با ورود کامالا هریس به کاخ سفید، اوضاع پیچیدهتر میشود. در حالی که دونالد ترامپ چهرهای آشکار و شناختهشده دارد، کامالا هریس بهعنوان رئیسجمهور همچنان تا حد زیادی چهرهای ناشناخته است. او در سال ۲۰۲۰ چهرهای پیشرو نشان داد، اما اکنون به نظر میرسد به مواضع معتدلتری گرایش یافته است و این پرسش مطرح است که چهره واقعی او کدام است؟
دیوید فرام در پادکست «د دیسپتج» یکی از معروفترین پادکستهای سیاسی آمریکا معتقد است: «کامالا هریس در واقع یک لیبرال سنتی است که در سال ۲۰۲۰ بنا بر دلایل تاکتیکی به سمت چپ گرایش یافت. اگر این تحلیل درست باشد، این رویکرد برای ریاستجمهوری او مفید خواهد بود، زیرا به او امکان میدهد مواضعی معتدل و میانهرو اتخاذ کند. شاید هریس به این نتیجه برسد که برای موفقیت در دور دوم انتخابات، باید رویکردی میانهگرا پیش بگیرد و از گرایشهای چپ فاصله بگیرد.»
در حوزه مهاجرت، در صورت شکست دونالد ترامپ، احتمال همکاری دموکراتها و جمهوریخواهان بیشتر میشود؛ چرا که اقدامات یکجانبه در این زمینه معمولاً ناکارآمد و موقتی هستند. در حوزه سیاست خارجی، کامالا هریس احتمالاً رویکردی قاطع و محکم خواهد داشت. او بهشدت از اسرائیل و همچنین از اوکراین حمایت میکند. برخلاف دونالد ترامپ، او معتقد است کمک به اوکراین برای دفاع از خود ضروری است و آن را راهی برای جلوگیری از گسترش جنگ توسط روسیه و مهار طمع احتمالی چین نسبت به تایوان میداند.
در نهایت، اگر کامالا هریس در مقام رئیسجمهور ضعیف عمل کند، این امر میتواند بر انتخابات میاندورهای اثر منفی بگذارد و اکثریت جمهوریخواهان در کنگره را تقویت کند. از سوی دیگر، کامالا هریس همچنان تا حدی چهرهای ناشناخته باقی مانده که این میتواند چالشی برای او باشد؛ در حالی که ویژگیهای شناختهشده و قابلپیشبینی ترامپ نیز بهنوبه خود نقطه ضعف او محسوب میشود.
در رقابت تنگاتنگ ریاستجمهوری آمریکا، کامالا هریس با پنج مزیت مهم از جمله کاهش محبوبیت ترامپ، جذب رایدهندگان جدید، حمایت اوباما، محبوبیت همپیمان انتخاباتی و ساختار منسجمتر برای بسیج رأیدهندگان برتری نسبی دارد. مدلهای انتخاباتی نشان میدهند که با وجود نتایج متغیر نظرسنجیها، شانس پیروزی کامالا هریس افزایش یافته است. در عین حال، چالشهای بزرگی مانند احتمال اعتراضات هواداران ترامپ و موانع بالقوه قانونی پیش روی اوست که میتواند ریاستجمهوری او را با بحرانهایی جدی آغاز کند. سیاستهای هریس در حوزههای مهاجرت و سیاست خارجی، گرایش او به میانهروی و تعامل احتمالی با جمهوریخواهان را نشان میدهد که میتواند روند تحولات را تحت تأثیر قرار دهد.