سیزدهم اسفند سال ۹۹ خبر حضور سارق تحت تعقیب دستگاه قضایی در یکی از خیابانهای بخش نصرآباد از توابع شهرستان تربتجام در استان خراسان رضوی نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت. طولی نکشید که سروان بابک حقانیفر به همراه یکی از سربازان تحت امرش عازم خیابان مذکور شد چراکه حکم جلب یکی از خلافکاران به جرم سرقت به عنف نیز صادر شده بود.
به گزارش خراسان، اطلاعات پلیس حکایت از آن داشت که خودرو سمند نقرهایرنگ حامل متهمان مقابل تعمیرگاه ضبط و پخش خودرو متوقف است. عملیات ضربتی عوامل انتظامی در حالی آغاز شد که صدای بیسیمهای پلیس همچنان به گوش میرسید.
زمانی که افسر فراجا خودرو سمند را ورانداز کرد، جوانی را دید که پشت فرمان سمند قرار داشت و ۳ جوان دیگر نیز درون خودرو نشسته بودند، اما هنگامی که حافظ امنیت از سمت راننده به خودرو نزدیک شد و سرباز وظیفه نیز از سوی دیگر در کنار سمند قرار گرفت تا خلافکاران را به محاصره درآورند، ناگهان فریاد «پلیس، پلیس» آشوبی به پا کرد.
«ناصر-ن» که رانندگی خودرو را به عهده داشت، در حالی پدال گاز را فشرد که سرباز وظیفه نتوانست در خودرو را باز کند. افسر فداکار فراجا مقابل خودرو ایستاد و فرمان توقف داد، ولی راننده جوان بیمحابا حرکت کرد.
سروان (سرگرد) حقانیفر که اوضاع را وحشتناک میدید، خود را روی کاپوت خودرو انداخت تا از فرار مخلان نظم و امنیت و متهم به سرقت خشن جلوگیری کند. اما فرار وحشتآفرین خلافکاران بدون توجه به فریادهای افسر پلیس ادامه یافت به گونهای که ویراژهای خطرناک در خیابان دلهره عجیبی را در بین رهگذران و رانندگان عبوری به راه انداخته بود.
افسر فداکار فراجا بهزحمت خود را روی سقف خودرو کشاند و همچنان با مشت به سقف میکوبید و با فریادهای بلند از راننده میخواست خودرو را متوقف کند، ولی راننده نهتنها به این فریادها توجهی نداشت، بلکه شیوه ویراژهای مارپیچ را به کار گرفت و خودرو را به این سو و آن سو تکان میداد تا اینکه در انتهای یک خیابان ناگهان خودرو پلیس راهنمایی و رانندگی مقابل آنها ظاهر شد.
راننده سمند که دیگر همه مسیرهای فرار را بسته میدید، در یک لحظه به طرز وحشتناکی پدال ترمز را فشرد و با سرعت ترسناکی دور زد که افسر نیروی انتظامی از بالای سقف به کف آسفالت خیابان پرت شد. متهمان از صحنه این حادثه تکاندهنده گریختند و پیکر نیمهجان افسر فداکار فراجا به مرکز درمانی انتقال یافت، اما معاینات تخصصی کادر درمان نشان داد که این حافظ امنیت دچار مرگ مغزی شده است.
با رضایت خانواده این افسر عزتمند فراجا، اعضای بدن وی به بیماران نیازمند اهدا شد تا مرگ او نیز نجاتدهنده جان چند هموطنش باشد و نام نیک او بر قلب این سرزمین حک شود.
از سوی دیگر، متهمان فراری وقتی به مکان خلوتی رسیدند، تعمیرکار ضبط و پخش را که ناخواسته درگیر این ماجرای هولناک شده بود، از خودرو پیاده کردند و سپس به مکان نامعلومی گریختند، اما خیلی زود تلاش همرزمان شهید سرگرد حقانیفر با تاکید و دستورهای ویژه سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی (سکاندار امنیت سرزمین خورشید) برای دستگیری خلافکاران آغاز شد و آنان در مدت کوتاهی موفق شدند حلقههای قانون را بر دستان عامل شهادت این افسر از خود گذشته گره بزنند و دیگر متهمان را نیز دستگیر کنند.
بررسیهای تخصصی پلیس بیانگر آن بود که «ناصر-ن» (راننده) و «محمد-خ» (متهمان سرقتهای به عنف) روابط صمیمانهای با یکدیگر دارند و از قبل با هم ارتباط داشتهاند.
باتکمیل تحقیقات و بازجوییهای فنی در بخش نصرآباد، کیفرخواست پرونده از سوی قاضی حسن وزیری (دادستان عمومی و انقلاب تربت جام) صادر شد و با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرا که بار دیگر فداکاریهای فرزندی از اهالی سرزمین خورشید را به نمایش گذاشته بود، پرونده مذکور به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیر نظر قاضی هادی دنیادیده (رئیس دادگاه) مورد بررسیهای دقیق و موشکافانه قرار گرفت.
از طرف دیگر، با دستور سردار تقوی، گروه حقوقی پلیس خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ خداشاهی (مدیر حقوقی فرماندهی انتظامی استان) به پیگیری ویژه این جنایت مذبوحانه پرداختند و با مدارک و شواهد انکارناپذیر در حالی راهی دادگاه شدند تا به دفاع از غیرتمندی و فداکاری افسر فراجا بپردازند که سرهنگ یزدانی (کارشناس حقوقی پلیس) نیز همه توان علمی و تخصصی خود را برای دفاع از جانفشانی نیروهای انتظامی به کار گرفته بود.
طولی نکشید که جلسات محاکمه به ریاست قاضی باتجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی آغاز شد و در حالی اتهام قتل عمدی مرد مسلمان بر پرونده «ناصر-ن» نقش بست که همدست وی «محمد-خ» نیز با اتهام معاونت در قتل عمدی روبهرو شد.
اگرچه عامل شهادت افسر فراجا تلاش کرد با تناقضگویی و برخی انکارها خود را از مجازات برهاند، اما او در تنگنای سوالات تخصصی و فنی قضات باتجربهای قرارداشت که با هر سوالی او را به مخمصه میانداختند.
در نهایت دفاعیات متهم به قتل به ماجرای رشد و کمال عقلی گره خورد که باز هم استنادات دقیق قاضی دنیادیده، بر اساس نظریات تخصصی پزشکی، این شبهه دفاعی را نیز بیرنگ کرد و بدین ترتیب راننده سمند با استدلالهای حقوقی و قانونی به قصاص نفس محکوم شد.
در همین حال قضات باتجربه دادگاه رأی به تبرئه متهم دیگر از اتهام معاونت در قتل عمدی دادند چراکه اسناد معتبری برای احراز جرم وی وجود نداشت.
اما رای مذکور مورد اعتراض وکلای مدافع و متهمان قرارگرفت و بدین ترتیب پرونده مذکور برای رسیدگی دقیقتر به شعبه چهل و ششم دیوان عالی کشور ارجاع شد. قضات سپیدموی دیوان عالی، پس از مطالعه سطر به سطر گزارش دادگاه کیفری، دیگر نیازی به تهیه گزارشی جداگانه ندیدند و احکام صادره از سوی شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی را تایید کردند.
اکنون با ارسال پرونده مذکور به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب، قاتل افسر فراجا به حلقه دار رسید.