رسیدگی به این پرونده جنایی سال ۹۵ از درگیری بین چند نفر از عشایر در فریدونشهر استان اصفهان آغاز شد. آنها از مدتها قبل یکدیگر را میشناختند و حتی نسبت فامیلی دوری هم با یکدیگر داشتند، اما بر سر چرای دامهایشان با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند.
به گزارش اعتماد، روز حادثه وقتی دامهای یکی از طرفین وارد زمینهای طرف مقابل شد، ۳ نفر از یک طایفه با ۳ نفر از طایفه مقابل با یکدیگر درگیر شدند. طرفین ضربات چوب و چماق را نثار یکدیگر میکردند و در این بین یکی از آنها بر اثر ضربه شدیدی که به سرش اصابت کرد بهشدت مجروح شد و روی زمین افتاد. سایرین وقتی وضعیت وخیم او را دیدند دست از درگیری کشیدند و او را از بالای کوه به جاده منتقل کرده و به بیمارستان رساندند. با این وجود مرد جوان ساعتی بعد روی تخت بیمارستان جان باخت.
بهدنبال قتل مرد جوان، فردی که ضربات مرگبار را به او زده بود دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه کیفری یک استان اصفهان به قصاص محکوم شد. او میگفت قصدی برای به قتل رساندن مقتول نداشته و ناخواسته ضرباتش جان او را گرفته است. این مرد و خانوادهاش بهدنبال جلب رضایت اولیای دم بودند، اما آنها اعلام کردند که به هیچ عنوان رضایت نمیدهند و قاتل باید قصاص شود. این در حالی بود که حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تأیید و شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شد.
سرانجام درحالیکه حدود ۶ سال از وقوع قتل میگذشت قاتل در زندان فریدونشهر پای چوبه دار رفت. پیش از اجرای حکم مسئولان واحد اجرای احکام تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند. قبل از آن نیز چند نفر از بزرگان طایفه با آنها رایزنی کرده بودند، اما هیچکدام از این تلاشها ثمری نداشت و مأموران، محکوم به قصاص را با پاهایی لرزان پای چوبه دار منتقل کردند و طناب دار بر گردنش حلقه بست. لحظاتی بعد پدر مقتول که اصرار زیادی برای اجرای حکم داشت جلو رفت و اهرم اجرای حکم را کشید، اما در اتفاقی عجیب اهرم کار نکرد. از سوی دیگر مرد محکوم به قصاص که لحظات سختی را تجربه میکرد ناگهان بیهوش شد و در این شرایط پزشک حاضر در محل بالای سرش رفت و اعلام کرد در این شرایط، امکان اجرای حکم قصاص وجود ندارد. به این ترتیب اجرای حکم متوقف شد.
خراب شدن وسیله اجرای حکم در آخرین لحظات سبب شد تا اولیای دم برای اجرای حکم مردد شوند. بعد از آن بود که رایزنی با آنها برای بخشش قاتل بار دیگر ادامه پیدا کرد. آنها میگفتند گذشت از خون قاتل فرزند برایشان سخت است و نمیتوانند قاتل را ببخشند. با این حال وقتی تلاشهای فعالان صلح ادامه پیدا کرد سرانجام آنها به دریافت دیه رضایت دادند، ولی شرط کردند که این دیه باید از طریق قاتل، خانواده و طایفهاش فراهم شود و هیچ فرد دیگری به آنها کمک نکند. در این شرایط بود که خانه کوچک او فروخته شد و نزدیکانش نیز دست بهدست یکدیگر دادند تا دیهای که اولیای دم خواسته بودند فراهم شود تا این پرونده که آغاز تلخی داشت، پایان شیرینی داشته باشد.