تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین بازی از مرحله نهایی انتخابی جام جهانی در دوبی به مصاف تیم قطر رفت و در یک بازی برتر، موفق شد با نتیجه ۴ بر یک از سد رقیب عبور کند. این بازی یکی از بهترین نمایشهای تیم ملی از زمانی بود که امیر قلعهنویی سکان هدایت این تیم را بر عهده گرفته بود. البته ایران با همین مربی پیش از این هم توانسته بود قطرِ کارلوس کیروش را در هم بکوبد، ولی از آنجا که آن مسابقه در زمره جدالهای رسمی به شمار نمیرفت، پیروزی اخیر طعم دیگری داشت.
این برد درست در روزهایی برای قلعهنویی و شاگردانش در تیم ملی به دست آمد که آنها بهشدت بابت سبکی که در زمین پیاده میکردند، زیر ذرهبین رفته و حتی در آخرین جدال تیم ملی که در اصفهان برگزار شد، از سوی تعدادی از تماشاگران هو شدند. با وجود این، بازیکنان تیم ملی از یک سو و آنالیز خوب کادر فنی از سوی دیگر در جدال با قطر باعث شد تا ایران یکی از نمایشهای درخور نامش را داشته باشد و سه امتیاز ارزشمند را به دست بیاورد؛ سه امتیازی که رأی به صدرنشینی این تیم در گروه اول انتخابی داد و باعث شد ایرانِ ۱۰ امتیازی به دلیل تفاضل گل بهتر، بالاتر از ازبکها قرار بگیرد.
این برد البته چندان بدون حواشی هم نبود. فارغ از کریخوانیهای قابل انتظاری که بین بازیکنان دو تیم پیش و پس از مسابقه شکل گرفته بود، اظهارات گزارشگر شبکه سه حین گزارش این بازی هم خبرساز شده و باعث شد تعدادی از بازیکنان قدیمی و کنونی تیم ملی علیه تلویزیون جبهه بگیرند. کریم انصاریفرد، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران که در عصر جدید به دلیل تفکرات جوانگرایی از تیم ملی دور مانده است، اولین جرقه این اعتراض را زد. او پس از بازی با انتشار یک استوری معنادار علیه گزارشگر بازی، از شرایط بهوجودآمده گلایه کرد؛ «پیروزی قاطعانه تیم ملی ایران مقابل قطر، قهرمان جام ملتهای آسیا، را تبریک عرض میکنم. تنها موضوع آزاردهنده در این بازی، اظهارات غیرفنی، بیمعنا و غیرمؤدبانه آقای گزارشگر بود. فوتبال ما شرایط خیلی بهتری داشت اگه هرکس سرش توی کاری باشه که باید انجام بده. هرکسی که یه کم فوتبال بفهمه، میدونه که جای این آقا اینجا نیست. موقع بازیها همه کار میکنه غیر از گزارشگری. تا دقیقه ۱۳ حتى نمیدونست که عزتاللهی توی زمین هست، در عوض صحبتهای بیمعنا و خندهداری درباره مسائل فنی مطرح کرد که جمله قبل و بعدش تناسبی با همدیگر نداشت. با این همه استعداد گزارشگری که توی ایران داریم، این افراد چطوری گزارشگر میشن و بازی ملی بهشون داده میشه که بازیکنان رو مسخره کنن؟ چطوریه که تقریبا هرکس میاد گزارشگر میشه، بعدش صاحب مدرک مربیگری هم میشه؟ مثل همین آقا. البته دیدیم که مربیگریش مثل گزارشگریشه و صلاحیت نداره. سر یک کودک در رده سنی پایه با خشونت فریاد میزنه که کاملا غیراخلاقیه».
مهدی طارمی، کاپیتان تیم ملی ایران در جدال با قطر، خیلی سریع نسبت به استوری کریم انصاریفرد واکنش نشان داد. او با بازنشر این استوری، کنایه تندتری زد و خطاب به انصاریفرد نوشت: «داریم مسیر را درست میرویم که تعدادی که دوست دارند دیده شوند، دارند به این بچهها میتوپند».
البته که گزارشگر تنها دلیلی برای انتقاد از فضای تلویزیون در مواجهه با تیم ملی نبود؛ چراکه سرمربی تیم و سردار آزمون، ستاره ایران در جدال با قطر نیز پس از بازی، نسبت به کارشناسان این رسانه نقدهای جهتداری داشتند. امیر قلعهنویی با گلایه از رئیس سازمان صداوسیما گفت: «نمیخواهم ورود کنم، ولی تعجبم از آقای جبلی است که چرا تریبون را به خیلیها میدهند. بله ما خیلی ایراد داشتیم، ولی ایرادها با انتقاد سازنده درست میشود نه با زدن».
سردار آزمون هم گلایهای مشابه داشت؛ «خواهش میکنم کسانی را بهعنوان کارشناس به برنامهها دعوت کنند که به درد کارشناسی تیم ملی میخورند. ما هم یک جا میگوییم (کارشناسان منتقد) با کسی مشکل دارند. ۱۰ امتیاز گرفتهایم و بسیار عالی کار کردهایم. نمیتوانند چیزی درباره ما بگویند. فوتبال ۹۰ دقیقه است و نمیتوانید یک بازی را بر اساس ۱۰ دقیقه اول کارشناسی کنید. این یک بیلطفی برای تیم ملی است و مشخص است که از کجا دارند میزنند».
گلایه مربی و بازیکنان تیم ملی از تلویزیون در شرایطی بازتاب زیادی داشته که این فضا را میتوان از چند جهت مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه قرار نیست هر نقد و انتقادی را به پای خصومتهای شخصی گذاشت و با تراشیدن دشمن فرضی، سعی در شکلگیری توهم توطئه کرد. نباید از یاد برد که کادر فنی تیم ملی ایران، پیش از این هم نشان داده بودند که تحمل نقد، حتی از نوع سازنده را ندارند.
البته که این موارد به معنای تطهیر تلویزیون، گزارشگر و کارشناس آن نخواهد بود؛ این مجموعه پیش از این در حوزههای متفاوتی، بهخصوص اتفاقات سیاسی و اجتماعی، جهتگیریهای یکطرفهای داشته که صدای اعتراض بسیاری را بلند کرده است. با وجود این، میتوان درباره فوتبال از زاویهای دیگر هم به ماجرا نگریست و درخواست کرد که «کانال را عوض کنند». این روزها به واسطه فعالیت بیشتر شبکههای اینترنتی، پخش بازیهای تیم ملی دیگر انحصارا در اختیار تلویزیون و صداوسیما نخواهد بود. بدیهی است که بین شبکههای اینترنتی، جوانان مستعدتری مشغول فعالیت هستند که هم گزارششان اعصاب و روان کسی را به هم نمیریزد و هم جهتگیری خاصی که مرتبط با سازمان مربوطه باشد، ندارند.
تلویزیون مدتهاست که خواستار ماندن چهرههایی در مجموعهاش شده که «بر مدار باقی ماندهاند» و آنهایی را که حاضر نبودند بر این مدار باشند، به زعم خود از چرخه خارج کرده است. بدیهی است که با اعمال چنین فاکتوری، نباید انتظار داشت همه در اموری که انجام میدهند، خاصه گزارشگری یا کارشناسی، تخصصی صددرصدی داشته باشند. پس سادهترین راه برای عبور از چنین بحرانهایی و حتی پرهیز از داشتن توقعاتی عجیبتر، عوضکردن کانال است؛ این روزها کم نیستند شبکههای اینترنتی که مشغول پخش بازیهای فوتبال هستند، تازه اگر قرار به دنبالکردن این مسابقات از طریق ماهواره و شبکههای خارجی نباشد.