از زباله و پسماند در جهان با عنوان طلای کثیف یاد میشود. البته که این تمام ماجرا نیست، همین طلای کثیف میتواند با مدیریت غیرعلمی به یک بحران تبدیل شود. امروزه تولید و دفع انواع پسماندها در جهان بهویژه در کشورهای درحال توسعه به یکی از مهمترین مشکلات پیشروی دولتها تبدیل شده است.
به گزارش فرهیختگان، افزایش جمعیت، توسعه بیرویه و غیراصولی شهرها، افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها، الگوی مصرف نادرست، افزایش مصرفگرایی و بسیاری از عوامل دیگر باعث شده تا میزان تولید پسماندها به ویژه در خلال چند دهه گذشته از روند روبهرشد سریعتری برخوردار شده و این مهم علاوهبر هدررفت منابع طبیعی کشورها و بروز مشکلات بهداشتی ناشی از دفن پسماندها (همچون تولید شیرابه و تولید گازهای گلخانهای) با تحمیل هزینههای هنگفتی بر دولتها همراه شود؛ لذا با توجه به دفن بیش از ۷۰ درصد پسماندها در کشور، شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر تولید و مدیریت پسماندها برای تصمیمگیران در بدنه دولت، مجلس و شهرداریها بسیار مهم است.
نگاهی به آمارها نشان میدهد طی ۱۰ سال اخیر تولید پسماند در تهران به رغم افزایش جمعیت، کاهش ۲۸ درصدی داشته است. به نظر میرسد جهش تورمی و افزایش نرخ دلار طی سالیان اخیر با ایجاد تغییر در الگوی مصرف خانوارهای تهرانی به طور معناداری تولید پسماند شهری را کاهش داده است. با افزایش تورم و کاهش قدرت خرید شهروندان، سبد خرید مردم تنها به تأمین مایحتاج خوراک اولیه خلاصه شده و از سهم دیگر محصولات که عمدتا شامل پسماندهای خشک است، کاسته شده است. همچنین نباید از مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر تولید پسماند غفلت داشت. افزایش سطح آگاهی اجتماعی و همچنین پدیده زبالهگردی از مهمترین عوامل اجتماعی در این حوزهاند که بر میزان پسماند تولیدی و ترکیب آن مؤثر خواهند بود.
براساس دادههای سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، طی سال ۱۴۰۲ مجموع کل پسماند (تر و خشک) جمعآوریشده از سطح مناطق حدود ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار تن بوده که از این مقدار، حدود یک میلیون و ۹۹۴ هزار تن (۹۱ درصد) آن مربوط به زبالهتر و ۱۸۶ هزار و ۲۹۱ تن (۹ درصد) نیز مربوط به زباله خشک بوده است. طبق این آمارها، همچنین متوسط روزانه جمعآوری پسماند از کل شهر تهران از ۷.۲ تا ۷.۵ هزار تن در سالهای ۱۳۹۵ (معادل سالانه ۲.۶ تا ۲.۷ میلیون تن در سال) به ۵ هزار و ۴۶۳ تن (معادل ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار تن) در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
براساس دادههای سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، طی سال ۱۴۰۲ هر تهرانی به طور میانگین ۲۳۲ کیلوگرم زباله تولید کرده است. البته آنطور که در ادامه هم خواهیم گفت، این آمارها مربوط به زبالههایی است که شهرداری تهران جمعآوری کرده و بخشی که زبالهگردهای غیرمجاز بردهاند، شامل این دادهها نمیشود. طبق این آمارها، منطقه ۱۲ تهران با ۴۰۵ کیلوگرم در رتبه اول بهلحاظ سرانه زباله تولیدی قرار دارد. منطقه ۶ با ۳۰۸ کیلوگرم و منطقه یک با ۲۸۳ کیلوگرم به ترتیب دوم و سوم بودهاند. منطقه ۱۶ با ۲۸۲، منطقه ۳ با ۲۶۵ و منطقه ۱۹ با ۲۶۴ کیلوگرم در رتبههای بعدی قرار دارند. مناطق ۱۴، ۸ و ۱۰ نیز به ترتیب با ۱۴۹ کیلوگرم، ۱۷۱ و ۱۹۷ کیلوگرم در انتهای رتبهبندی تولید زباله قرار دارند. دادهها نشان میدهد توزیع جغرافیایی تولید زباله منطقه اقتصادی خاصی نداشته است (همراستایی با فقر و ثروت مناطق ندارد) و عمدتا از مباحثی همچون وضعیت تجاری منطقه و تفاوتهای شب و روز تعداد ورود جمعیت و همچنین وضعیت فعالیت زبالهگردهای غیرمجاز نیز تأثیر میپذیرد.
طبق آخرین دادههای منتشرشده در مؤسسه آماری statista، چین با بیش از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت (بزرگترین در جهان) بیشترین سهم از زبالههای خشک شهری جهان را با حدود ۱۵.۵ درصد به خود اختصاص داده است. تخمین زده میشود این کشور آسیایی بیش از ۲۰۰ میلیون تن زباله خشک در سال تولید کند. از سوی دیگر، ایالاتمتحده تقریباً ۱۲ درصد از زباله خشک جهانی را دارد، درحالی که صاحب کمتر از پنج درصد از جمعیت جهان است. طی سال ۲۰۲۲ مردم اتریش با تولید ۸۳۵ کیلوگرم زباله شهری، در رتبه اول جهان قرار گرفتهاند. ایالاتمتحده دومین تولیدکننده بزرگ زباله با لحاظ سرانه زباله تولیدی است و بهطور متوسط هر آمریکایی بیش از ۸۱۲ کیلوگرم زباله در سال تولید میکند. دانمارک با سرانه ۷۸۶ کیلوگرم، نروژ با ۷۶۸، لوکزامبورگ با ۷۲۱، نیوزیلند با ۷۰۳، سوئیس با ۶۷۷ و ایسلند با ۶۵۹ کیلوگرم در رتبههای بعدی قرار دارند. با لحاظ جمعآوری ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار تن زبالهتر و خشک از سطح مناطق ۲۲ گانه شهر تهران، مردم شهر تهران طی سال گذشته بهطور میانگین به ازای هر شهروند ۲۳۲ کیلوگرم زباله تولید کردهاند، عددی که در کاستاریکا ۲۳۲ کیلوگرم، ژاپن ۳۲۶، ترکیه ۳۸۲، انگلستان ۴۳۶، کرهجنوبی ۴۳۹ و اسپانیا ۴۶۸ کیلوگرم بوده است. با توجه به اینکه آمار تهران مربوط به پسماندی است که شهرداری تهران از سطح مناطق جمعآوری کرده و با مدنظر قرار دادن این موضوع که بخشی از پسماند شهری توسط افراد زبالهگرد غیرمجاز یا فاقد مجوز جمعآوری و از چرخه دادههای شهرداری تهران خارج میشود، به نظر میرسد سرانه تولید پسماند شهر تهران باید بیش از این ارقام فعلی (دادههای رسمی شهرداری) باشد.
همچنین باید در نظر داشت بهطور کلی زبالهها انواع مختلفی دارند، از مواد غذایی و بستهبندی گرفته تا لوازم الکترونیکی و مصالح ساختمانی. درحالیکه زبالههای پلاستیکی در سالهای اخیر به دلیل تأثیرات آن بر زندگی دریایی توجه زیادی را به خود جلب کردهاند، زبالههای الکترونیکی (E-waste) سریعترین جریان زباله در سراسر جهانند. تولید جهانی زبالههای الکترونیکی در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۰ میلیون تن بود و پیشبینی میشد تنها در یک دهه حدود ۴۰ درصد رشد کند و تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۷۵ میلیون تن برسد. در کشورهای ثروتمندتر، کشورهایی مانند نروژ، انگلستان و سوئیس بیش از ۲۰ کیلوگرم در سال برای هر نفر تولید میکنند. درحالیکه زبالههای الکترونیکی جریانی با رشد سریعند، مواد غذایی همچنان رایجترین شکل زبالهاند و تقریباً ۵۰ درصد از تولید زبالهتر جهانی را تشکیل میدهند. درمجموع، کیفیت و کمیت زباله تولیدی در کشورها بستگی زیادی به اقتصاد و معیشت خانوار، میزان توان و قدرت خرید خانوارها، آداب و فرهنگ عمومی، شیوههای بستهبندی مواد غذایی و میوه و همچنین میزان تخصیص یارانههای دولتی به اقلام مصرفی خانوار دارد.
اینکه گفته شد بخشی از پسماند تولیدی تهران در مبدأ غیب میشود، به نظر میرسد ادعای عجیبی نباشد؛ چراکه در سال گذشته شهردار تهران میگوید روزانه ۷۰۰۰ تن زباله در شهر تهران جمعآوری میشود و از این میزان ۵۰۰۰ تن به مرکز پردازش اطراف پایتخت انتقال داده میشود. نگاهی به آمارها نیز نشان میدهد در سال گذشته حجم پسماند روزانه جمعآوریشده توسط شهرداری تهران نزدیک به ۵۵۰۰ تن بوده که این میزان گرچه نسبت به سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ افزایش داشته، اما از میزان پسماند تولیدی در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ که حدود ۷.۲ تا ۷.۵ میلیون تن بوده، ۲۸ درصد کمتر است. کاهش ۲۸ درصدی پسماند تولیدی در تهران میتواند دلایل متعددی داشته باشد. برخی از پیمانکاران جمعآوری زباله مدعیاند حدود ۳۰ درصد از پسماند خشکی را که آنها پولش به شهرداری دادهاند، افراد غیرمجاز جمعآوری کرده و توسط آنها غیب میشود. به نظر میرسد در کنار افزایش زبالهگردیهای غیرمجاز، باید سهمی هم برای افزایش تورم، افزایش مشکلات معیشتی و کاهش قدرت خرید خانوارها قائل شد که با کاهش مصرف خانوار، افزایش صرفهجویی، بهبود شیوههای نگهداری از مواد غذایی و اقلامتر سعی دارند هزینههای خود را مدیریت کنند.