با وجود آنکه نمیتوان عملکرد خوب عمرانی در اجرای پروژههای زیرساختی بهویژه در زمینه تکمیل رینگ پیرامونی، تلاش برای ایجاد بسترهای سرمایهگذاری، توسعه فیزیکی خطوط قطار شهری و کسب رضایت علاقهمندان به کشاندن پای مترو به بافت تاریخی و در جوار حرمین شریف شاهچراغ (ع) و سیدعلاءالدین حسین (ع) و... را نادیده گرفت، اما مدیریت شهری شیراز در حوزههای انسانی، موفقیت کمتری را تجربه کرده است.
به گزارش هممیهن، عطف توجه به توسعه معابر ویژه سواره و بیرنگ شدن اهمیت مردممحوری، موفق نبودن در ایجاد بازارچههای عرضه مستقیم کالا، کمرنگ شدن اقدامات موثر در حفظ محدوده بافت تاریخی، فرهنگی، جلب و جذب گردشگران و نفوذ تونلهای قطارشهری تا لایههای زیرین این بافت و مراکز مهم گردشگری نظیر حافظیه، رشد روزافزون ترافیک اتومبیل و تلاش برای توسعه معابر سواره، فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی در بخش اتوبوسرانی، توسعه نیافتن خدمات قطار شهری به رغم افتتاح فاز یک خط دوم مترو، تمرکز نقطهای بر برخی مناطق و فاصله گرفتن از توسعه متوازن شهری و... بخشی از مباحث قابل نقد در حوزه مدیریت شهری است.
از طرف دیگر جلسات بهاصطلاح خبری برگزار شده از سوی شورا و شهرداری شیراز عمدتاً به نشستهایی با مونولوگ شهردار، رئیس و برخی اعضای شورا بدل شده که در آن اکثر نمایندگان رسانه حاضر بهجای دنبال کردن دغدغههای شهروندان، مسیر دریافت رپورتاژ و هدیه را پی میگیرند. واقعیت امروز شیراز در کنار اجرای طرحهای متعدد عمرانی و خدمات شهری که بیشتر متمرکز در برخی مناطق شهرداری بوده و کلیت این کلانشهر را در بر نمیگیرد، رشد شدید ترافیک در اغلب ساعات و همه نقاط، توقف طرحهای انسانمحور نظیر پیادهراه، دوچرخهراه و...، توسعه مراکز تجاری، رشد غافلگیرکننده تراکم ساختوساز بهویژه در نقاط دارای مرغوبیت، بیسامانی و نازیبایی روزافزون ورودیهای شهر، تداوم معضلی تحت عنوان کمربندی (که در سالهای اخیر به یک مسیر درونشهری بدل شده است)، رشد چشمگیر دستفروشی و مصائب ناشی از آن، حذف امکانات ورزشی از اغلب پارکها و بوستانها، نبود فضاهای مناسب بازی برای کودکان و نوجوانان، کمرونقی مراکز به اصطلاح فرهنگی وابسته به شهرداری و... است.
اگرچه دستفروشی و افزایش چشمگیر زنان دستفروش، تحت تاثیر عوامل متعدد بهویژه مباحث اجتماعی و اقتصادی و فشارهای ناشی از تداوم تورم و ناتوانی دولت در کنترل این مسائل است، اما مدیریت شهری شیراز هم نشان داد که جز توسعه سوارهراهها و اقدامات پروپاگاندا، نگاه جدید و رافع مشکلات به عرصههای اجتماعی و فرهنگی ندارد. اگرچه یکی از فاکتورهای مهم در ارزیابی اقدامات فرهنگی اجتماعی، توان یک سیستم در ارتقای فرهنگ در مجموعه تحت مدیریت خودش است، موضوعی که با نگاهی اجمالی به شیوه مواجهه پرسنل شهرداری در بخشهای مختلف با شهروندان بهویژه در بخش حملونقل عمومی و خصوصاً در اتوبوسرانی، بهتر متوجه آن خواهیم شد.
با وجود آنکه نمیتوان اقدامات مدیریت شهری در بخش عمرانی را بهکل نادیده انگاشت و از کنار اثرگذاری آن عبور کرد، اما سوال این است که چرا چارهای برای حل معضل ترافیک بهویژه در محدوده مرکزی شیراز که از حدود یکدهه قبل تابلوهای تعیینکننده این محدوده هم نصب شده است، نمیشود؟ چرا مدیریت شهری بهجای حل مشکل ترافیک، با صدور مجوزهای تجاری بهویژه تجاری خطی، خود به عاملی مهم در ایجاد و گسترش ترافیک بدل شده است؟
چرا درحالیکه ایجاد پارکینگ در محدوده ترافیکی کلانشهرها بهعنوان عاملی مهم و موثر در ایجاد و گسترش ترافیک تلقی میشود، مدیریت شهری بیشترین حجم از توقفگاهها را در این محدوده احداث کرده یا به سازندگان آن مجوز داده است؟ چرا مسیرهایی نظیر بلوار شهید چمران که زمانی نهچندان دور، بزرگترین و زیباترین پارک حاشیهای کشور تلقی میشد، با صدور مجوزهای متعدد به مسیری تجاری بدل شده است؟
مدیریت شهری شیراز مدعی ارتقای کیفیت زندگی شهروندان این کلانشهر است؛ ادعایی بسیار بزرگ که قطعاً در ظاهر این شهر چندان مشهود نیست؛ شهری که در سالهای اخیر به میزان رشد شدید جمعیتی، رشد فضاهای تفریحی و سرگرمی را تجربه نکرده، هر روز بیشتر از ترافیک رنج برده و اگر همچنان هوایی سالم دارد بهواسطه صنعتی نبودن است و نه اقدامات شهرداری، شهری که ساختوساز در آن همچنان فاقد برنامهریزی دقیق بوده و هماهنگی بیندستگاهی همانند گذشته در پایینترین سطح قرار دارد.