روزنامه هم میهن نوشت: هرچند براساس شواهد و دادههای نظرسنجیها این گسست در حد و اندازهای است که همچنان امکان ترمیم آن وجود دارد، زیرا اکثریت مردم وضعیت موجود را قابل اصلاح میدانند و سهم این جمعیت هنوز خیلی بیش از کسانی است که امید خود را برای اصلاحات از دست دادهاند.ضمن اینکه اگر وضع بهبود پیدا کند این گروه نیز به جرگه امیدواران به اصلاحات خواهند پیوست.
انتخابات اخیر نیز نشان داد که سرجمع افراد مرحله اول و دوم حدود ۵۵ درصد رای دادند که البته همه کسانی که رای ندادند را نمیتوان در مقوله ناامیدان قرار داد؛ گرچه میتوان گفت که به مرور کفه امید به اصلاحات هر چند ضعیف شده ولی هنوز سنگینتر است و آقای پزشکیان نیز در جریان انتخابات به درستی متعهد شده که مطالبات عبورکنندکان از اصلاح یا کسانی که در انتخابات شرکت نکردند را نیز پاسخ دهد بنابراین ماموریت اصلی وی ایجاد وفاق عمومی و یکی کردن دولت و ملت است.
اتفاقاً این مهمترین پایه قدرت ملی است و استواری و مقاومت کشور و حکومت در برابر زیادهخواهی و دشمنیهای هر قدرت خارجی تابع حمایت و امید داشتن مردم به آینده و اعتماد به حکومت و دولت است. آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که امید مردم در مقایسه با آنچه که در زمان انتخابات رفتار کردهاند چندان تغییر ملموسی نکرده است.
مسئله این است که اگر ارادهای به رفع این گسست تعلق نگرفته بود، پس چرا با تایید صلاحیت پزشکیان موافقت شده است؟ و اگر این اراده جدی است چرا راه برای این تغییرات مقدماتی و جلب رضایت عمومی گشوده نمیشود؟ حل اینها در مقایسه با حل مسائل اساسی مردم، همچون تورم، رفع تحریم، ایجاد اشتغال، نوسازی و احیای آموزش عمومی، رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و... بسیار سادهتر است و بدون حل آنها نمیتوان به این مسائل مهمتر حتی نزدیک شد.
تحقق همه اینها لازمه بهبود رابطه مردم و دولت است و باید در دستور کار دولت و حکومت باشد. مشکل اصلی این است که آقای پزشکیان فرصت زیادی برای جلب اعتماد مردم ندارد. متاسفانه مطالبات متراکم و انتظارات زیاد شده است و سرعت تحولات نیز فراتر از پیشبینیها است.
از سوی دیگر پزشکیان دنبال جلب اعتماد درون ساختار نیز هست و این نیز ضروری است و همزمان موجب اتلاف وقت و فرصتسوزی است. بنابراین باید موازنهای جدی میان پاسخ به مطالبات مردم با کسب وفاق درون ساختار ایجاد کرد و این ماموریت سختی است ولی نشدنی نیست. باید همه کمک کنیم که محقق شود.