سرانجام ایران عملیات انتقام خود را به خاطر ترور اسماعیل هنیه، سیدحسن نصرالله و عباس نیلفروشان گرفت اما سوال این است که از زمان ترور اسماعیل هنیه تا انجام عملیات «وعده صادق ۲» رسانههای اصولگرا چه گفتهاند. در بین این رسانهها یک عنصر «همان همیشگی» وجود دارد. آنها سعی میکنند بهانهای پیدا کرده و به آن بهانه نوک پیکان حملات خود را به سمت اصلاحطلبان گرفته و رقیب سیاسی خود را به نوعی در ماجرایی دخیل بدانند.
به گزارش هم میهن، پس از هفتم اکتبر و آغاز «طوفانالاقصی»، عملیاتهای اسرائیل برای ترور چهرههای شاخص آنچه با عنوان «محور مقاومت» از آن نام برده میشود، سرعت گرفته است و در این میان با توجه به حضور ایران در میانه میدان، از فروردینماه سمتوسوی این ترورها به سمت ایران سوق پیدا کرد و در سه مقطع جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی ویژه قرار گرفت.
اولین بار در ۱۳ فروردین و در روزهایی که دولت سیزدهم مشغول به کار بود، به کنسولگری ایران در دمشق حمله شد و در نتیجه آن، سردار محمدرضا زاهدی از فرماندهان ارشد سپاه قدس ترور شد. ۱۳ روز پس از این ترور، ایران عملیات «وعده صادق» را انجام داد تا به نوعی از اسرائیل با حمله موشکی و پهپادی انتقام گرفته شود. اما تقریباً سهماهونیم بعد، یکبار دیگر ایران صحنه اتفاقی بزرگ بود.
صبح دهم مرداد، ساعاتی پس از برگزاری مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، خبری شوکهکننده منتشر شد: «اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که برای حضور در مراسم تحلیف به تهران آمده بود، در اقامتگاه خود ترور شد»؛ خبری که باعث شد دولت چهاردهم در همان ابتدای کار خود با چالشی بزرگ روبهرو شده و با طرح یک سوال مواجه شود که پاسخ ایران در زمان حضور دولت چهاردهم به ترور مهمان بلندپایهاش چه خواهد بود.
به هر ترتیب زمان گذشت و گذشت تا اینکه ششم مهرماه، اسرائیل در ادامه عملیاتهای خود برای ترور فرماندهان، موفق به ترور سیدحسن نصرالله و سرتیپ عباس نیلفروشان شد تا یکی از بزرگترین ترورهای خود را با موفقیت به پایان برساند. دو روز پس از این عملیات، برخی چهرههای سیاسی از لفظ فریب خوردن برای تأملی که پس از ترور هنیه صورت گرفت، استفاده کردند و مسعود پزشکیان جملهای را در جلسه هیئت دولت بیان کرد که باعث شد حمله مخالفانش بر او بیشتر از قبل شود. او گفته بود: «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازایعدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماماً دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفاً آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد.»
سرانجام ایران عملیات انتقام خود را بهخاطر ترور اسماعیل هنیه، سیدحسن نصرالله و عباس نیلفروشان در عملیات «وعده صادق ۲» گرفت اما سوال این است که از زمان ترور اسماعیل هنیه تا انجام عملیات «وعده صادق ۲» رسانههای اصولگرا که طی روزهای اخیر تا انجام عملیات دوم به دولت تاختند و تندروانه به تضعیف و تخریب دولت پرداختند و از همین ابتدا بر طبل ناکارآمدی دولت نواختند، طی همه این روزهای پس از ترور هنیه که اتفاقاً همزمان با روزهای آغاز به کار دولت بوده است، چه گفتهاند و چه مسائلی را به میان کشیدند. این گزارش نگاهی به مواضعی دارد که این رسانهها طی مدت ترور اسماعیل هنیه تا عملیات وعده صادق ۲ داشتهاند. به عبارتی این گزارش نگاهی به این موضوع است که این رسانهها روی چه مسائلی مانور دادند و چه دغدغههایی داشتند.
در بین این رسانهها یک عنصر «همان همیشگی» وجود دارد. آنها سعی میکنند بهانهای پیدا کرده و به آن بهانه نوک پیکان حملات خود را به سمت اصلاحطلبان گرفته و رقیب سیاسی خود را به نوعی در ماجرایی دخیل بدانند. در این موضوع نیز این قاعده رعایت شد و این دسته از رسانهها از قاعده همیشگی خود سرپیچی نکردند.
۱۱ مرداد- روزنامه کیهان: پس از جنایت اخیر در تهران، جریان غربگرا در داخل کشور بلافاصله دو پروژه را کلید زد: «تطهیر آمریکا» و «تاکید بر پرهیز از واکنش». در همین راستا و مبتنی بر همین خط خیانتآمیز، برخی از افراد در جریان غربگرا در داخل، با جداسازی آمریکا از رژیم اشغالگر صهیونیستی و با توصیه ضمنی و پنهانی بهعدم درگیری وعدم پاسخ به جنایات این رژیم مانند گذشته باعدم درک بدیهیات روابط بینالملل وعدم درک منطق بازدارندگی، مجدداً سعی بر تکرار ضربات به منافع و امنیت ملی ایران دارند. (تیتر یک با تیتر «انتقام خون میهمان با میزبان است، دنیا منتظر است»)
۱۱ مرداد - روزنامه کیهان: دغلبازی است که کسانی، اسرائیل را تهدید منطقه بدانند، اما حساب آمریکا را جدا کنند و پالس مذاکره و سازش بفرستند. این پالس خطرناک ظرف دهه گذشته، چراغ سبز برای بسیاری از جنایات و عهدشکنیهای آمریکا بوده است. زیر پا گذاشتن برجام و ترور شهیدان سلیمانی و فخریزاده، نتیجه نفوذزدگی برخی سیاسیون، و جدا وانمود کردن حساب آمریکا و اسرائیل است. آمریکا دستکم تا زمانی که برائت نجوید، محکوم نکند، و حمایت از رژیم جنایتکار اسرائیل را متوقف ننماید، شریک جرم اسرائیل است. (گزارش با تیتر «از بزرگنمایی ترور تا دعوت به احتیاط و انتقام نگرفتن» در صفحه ۲)
۱۱ مرداد - روزنامه وطنامروز: آمریکا بیشک در این جنایت بزرگ نقش داشته است. متاسفانه این روزها همانند دوران روحانی بهویژه پس از ترور شهید سلیمانی، صداهایی به سود آمریکا در اطراف دولت شنیده میشود؛ صداهایی که تلاش میکند با تمرکز بر نتانیاهو و رژیم صهیونیستی، کاخ سفید را از این جنایت بزرگ تبرئه کند. همین صداهای ظریف در زمان ترور شهید سلیمانی هم شنیده میشد و تلاشهای زیادی شد ایران را نسبت به گرفتن انتقام سخت منصرف کنند. حالا همانها دوباره فعال شدهاند تا همه تقصیرها را گردن نتانیاهو بیندازند. (تیتر یک با تیتر «داغداریم و خونخواه»)
۱۳ مرداد - روزنامه کیهان: جبهه اصلاحات به خیال خود زرنگی کرده و نوشتهاند «اسرائیل سزاوار تنبیه جهانی است»! یعنی هیچ کاری نکنیم و فقط منتظر بمانیم تا شورای امنیت سازمان ملل یک بیانیه در پیتی صادر کند و مثل همیشه طرفین را به «خویشتنداری» دعوت کند؟! و… گفتم: کاش به جای اینهمه که قربون صدقه «جو» بایدن میروند، یک «جو» غیرت هم داشتند. (ستون گفتوشنود)
۱۳ مرداد - جهاننیوز: برجستهسازی خط نفوذ از سوی برخی اصلاحطلبان و خصوصاً رسانههای ضدانقلاب فارغ از اهداف پیشگفته، اولاً با نیت گرفتن انگشت اتهام به سوی جامعه اطلاعاتی و امنیتی ایران به جای متهم کردن اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی است. ثانیاً تثبیت چهره تضعیفشده از دستگاههای امنیتی ایران و القاء گزاره «شکست سنگین اطلاعاتی» است. (گزارش با تیتر «رمزگشایی از اصرار اصلاحطلبان بر کلیدواژه «نفوذ» بعد از ترور شهید هنیه»)
۱۴ مرداد - روزنامه کیهان: به بیانیه جبهه اصلاحات و مقالات و اظهارنظر مدعیان اصلاحات نیمنگاهی بیندازید. دقیقاً همسو با دشمنان بیرونی اصرار دارند که از واکنش و انتقام در مقابل جنایت هولناک اسرائیل صرفنظر کنیم! و با لطایفالحیل این خواسته نامشروع و دشمنپسند خود را در پوشش «اسرائیل سزاوار تنبیه جهانی است»! پنهان میکنند. یعنی تنبیه اسرائیل را به شورای امنیت سازمان ملل بسپارید! (سرمقاله با تیتر «مراقب باشید آب را گِل نکنند!» به قلم حسین شریعتمداری)
۱۴ مرداد - روزنامه کیهان: رسانههای زنجیرهای غربگرا مجدداً خط تردیدافکنی درباره مجازات رژیم تروریست اسرائیل را از سر گرفتهاند، با این گزاره نخنمای همیشگی که عملیات تروریستی (این بار ترور شهید هنیه) تله اسرائیل برای هل دادن ایران به جنگ و بستن مسیر دیپلماسی و مذاکره ایران با آمریکا در دولت پزشکیان است! خروجی طبیعی این مغالطه آن است که ایران اقدام بازدارنده و قاطعی در مقابل اقدامات تروریستی اسرائیل انجام ندهد. نفس این ادبیات، اطمینان دادن به دشمن برای گستاخی و ضربه بیشتر است و در عین حال ترویجکنندگان را در مظان خدمتگزاری برای سرویس جاسوسی و ارتش تروریست اسرائیل قرار میدهد. (گزارش با تیتر «چراغ سبز زنجیرهای برای اقدامات تروریستی بیشتر»)
۱۶ مرداد - جهاننیوز: خوب است آخوندی و سایر دوستان اصلاحطلب برای یک بار هم که شده سعی کنند سمت درست بایستند و هربار در موضعی که از آنجا بوی متعفن منافع آمریکا و اسرائیل بلند شده است قرار نگیرند. (یادداشتی با تیتر «پنج جواب ساده به استاد آخوندی»)
۱۷ مرداد - روزنامه وطن امروز: …سخن جریانی است که هربار بحث دفاع از تمامیت ارضی کشورمان پیش میآید، یا از سر نصیحت برمیآیند و دیگران را دعوت به سکوت و انفعال میکنند، یا سرفصلی سیاسی برای آن میگشایند و بحث را به وادی انحرافی میکشانند… هر بار که بحث برخورد سخت با غرب پیش میآید، سخن از احتمال جنگ و البته پیشبینی شکست یا ضربه خوردن ایران بیش از دشمن در جنگ، از سوی اصلاحطلبها داغ میشود… در یک نگاه کلی به نظر میرسد ترساندن مردم ایران از احتمال وقوع جنگ در صورت پاسخ قاطع کشورمان به شرارت صهیونیستها در ترور شهید هنیه، شیوه و عادت اصلاحطلبان است که به اینگونه ادبیات خو گرفتهاند. (گزارشی با تیتر «بازی در زمین نتانیاهو»)
۲۰ مرداد - روزنامه جوان: فضای داخل ایران و برآورد غلط غربیها از آن با توجه به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری از دیگر نکات مطرح در این زمینه است. بهرغم مواضع مرعوبانه برخی از تشکلها و رسانههای سکولار و اصلاحطلب مدعی حمایت از رئیسجمهور و توصیه آنها بهعدم خونخواهی ایران که به مهمترین مستمسک برای رسانههای بیگانه تبدیل شده است، مواضع هوشمندانه و قاطعانه رئیسجمهور چه در گفتوگو با مکرون و چه در مواضع اولیه پس از شهادت شهید هنیه مبنی بر پاسخ ایران، عملاً محاسبات غربیها را در این عرصه بر هم زده و بر نگرانی آنها در زمینه تأثیر این ترور بر تقویت انسجام ملی در ایران و پیامدهای پاسخ ایران افزوده است. (یادداشت با تیتر «جنگ روانی و رسانهای برای انصراف از خونخواهی» به قلم عباس حاجینجاری)
۲۰ مرداد - روزنامه کیهان: اگر قرار بود به دیدگاه و نظر این طیف از مدعیان اصلاحات عمل شود بایستی در مقابل تجاوز صدام هم ساکت مینشستیم و امروزه نه از ایران اثری بود و نه از مردم این مرز و بوم! این طیف از غربگداها در حالی سعی میکنند ایران را از واکنش اسرائیل بترسانند و به روی نامبارک خود نمیآورند که اگر در مقابل تجاوز جنایتکارانه رژیم صهیونیستی ساکت و بیتفاوت باشیم، ظرف حداکثر دوهفته خاک ایران را به توبره میکشند و با قتل عام مردم کشورمان از کُشتهها پُشته میسازند… ترس این قماش، اگر دیکته شده نباشد، که برخی از شواهد نشان از دیکته شدن آن دارد، حاکی از کمدانی و یا خودباختگی آنها در مقابل رجزخوانیهای دشمن است… عجیب است که دشمن از انتقام سخت ما به وحشت افتاده و جماعت یادشده به خود میلرزند! … بگذریم که قصه این قماش، سر دراز دارد… این قماش همانها هستند که در جریان فتنه ۸۸ تارنمای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از آنها باعنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرده بود. کافی است مواضع آنها را با مواضع آمریکا و اسرائیل مقایسه کنید تا در همسویی این قماش با دشمنان تابلودار ایران و اسلام تردیدی نداشته باشید… (یادداشت با تیتر «هم، همنشین دشمن هم، همپیاله با دوست» به قلم حسین شریعتمداری)
۲۵ مرداد - روزنامه جوان: پس از اعلام موضع رسمی نظام سیاسی ایران، برخی افراد و احزاب سیاسی مرعوب و مجذوب دشمن هماهنگ با توپخانه رسانهای غرب با هدف تسلیمسازی و تأثیرگذاری بر عزم قاطع ایران، در یک جنگ شناختی شروع به بمباران مواضع نظام کردند. (یادداشت با تیتر «چرا خونخواهی میهمان واجب است» به قلم سیدعبدالله متولیان)
۲۰ شهریور - رجا نیوز: در میان تحلیلگران اما مهمترین علت این تاخیر طولانیمدت، تغییر دولت و رویکار آمدن دولتی غربگرا معرفی میشود. دولت مسعود پزشکیان و تئوریسینهای آن از همان ابتدا سعی کردند زمین بازی را طوری جلوه دهند که در آن نتانیاهو قصد گسترش جنگ را دارد و ایران باید برخلاف خواسته او به ترور اسماعیل هنیه پاسخ ندهد. (یادداشت با تیتر «۴۰ روز تاخیر در انتقام ترور اسماعیل هنیه؛ تاکتیک یا عقبنشینی غیرتاکتیکی؟»)
این دسته از رسانههای اصولگرا که به نظر میرسد هنوز شوک نرسیدن سعید جلیلی به پاستور را هضم نکردهاند، موضوع ترور اسماعیل هنیه را بهانهای قرار داده تا انتقاد از دولت تازهکار مسعود پزشکیان را به اوج برسانند و اعتراض خود را از شرایط دولت با این بهانه اعلام کنند.
۱۱ مرداد - روزنامه وطن امروز: با همه ناگواریها و تلخیها اما حادثه دیروز یک فرصت مهم آفرید: در این شرایط باید بین رئیسجمهور و حلقه لیبرال و سازشکاری که درصدد مصادره و نفوذ در دولت هستند، شکاف انداخت و رویکرد ضدصهیونیستی دولت را از همین ابتدا نهادینه کرد. (یادداشت با تیتر «هنیه، مبارزی صبور و سازشناپذیر» به قلم محمدصادق ابوالحسنی در صفحه اول)
۲۰ مرداد - روزنامه کیهان: جناب آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم دو نمونه از مواضعی که (از میان دهها نمونه مشابه) به آن اشاره شد، توسط دو تن از اعضای شورای راهبری و مشاوران شما مطرح شده است و دقیقاً و بیکم و کاست (تاکید میشود بیکم و کاست) با مواضع رسماً اعلامشده دشمنان قسمخورده ایران اسلامی همسو و همجهت است. کاش در بهکارگیری آنها به کارنامه و سوابق آنها نیز نیمنگاهی میانداختید… جای این سوال است که مواضع و عملکرد و کارنامه جماعت یادشده با مواضع و بینش و منش رئیسجمهور محترم کشورمان چه شباهتی دارد که در شورای راهبری و جمع مشاوران جناب ایشان جا خوش کردهاند؟! (یادداشت یا تیتر «هم همنشین دشمن؛ هم همپیاله با دوست» به قلم حسین شریعتمداری)
۲۰ شهریور - رجا نیوز: با کنارهم گذاشتن پازل اتفاقات و سخنان در این ۴۰ روز میتوان علتعدم پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه را بهتر متوجه شد و البته باید امیدوار ماند کنشگریهای دولت جدید خیلی زود در زمینه انتقام از رژیم صهیونیستی تغییر کند و دستهای پشتپردهای که در دولت درحال تغییر و تحریف سخنان پزشکیان هستند کنار گذاشته شوند، چراکه قطعاً پاسخ ندادن ایران پس از اعلام خونخواهی رهبر معظم انقلاب باعث جریتر شدن رژیم صهیونیستی و ناامنی دائمی ایران خواهد شد. (یادداشت با تیتر «۴۰ روز تاخیر در انتقام ترور اسماعیل هنیه؛ تاکتیک یا عقبنشینی غیرتاکتیکی؟»)
۳ مهر - محمد ایمانی: آقای پزشکیان در عین حال، بعضاً مواضع ناپخته و ضدکارکردی بر زبان میآورد که میتواند بهشدت هزینهساز باشد. مانند تعبیر «با هم برادریم» که درباره آمریکا به کار برد و یا سخنانی که دیروز درباره رژیم صهیونیستی به عنوان کشور و امکان خلع سلاح متقابل ما و اسرائیل گفت… محافل عبری و غربی بهتر از هر کس میدانند که جمهوری اسلامی ایران در مجازات عبرتآموز رژیم صهیونیستی، و حمایت قاطع از مقاومت لبنان و فلسطین مصمم است. بنابراین بازی رسانهای آنها برای مصادره به مطلوب لغزشهای کلامی آقای پزشکیان موجب نمیشود دچار این توهم شوند که ایران در خونخواهی مهمان شهید خود یا حمایت قاطع از حزبالله و حماس کوتاه آمده یا شُل کرده است. (یادداشت با تیتر «لغزشهای پزشکیان و سیاست خارجی روشن نظام» منتشرشده در کانال روزنامه کیهان)
۷ مهر - رجا نیوز: باید دید که مسئولان امنیت ملی کشور قصد این را دارند که رژیم صهیونیستی را ادب نموده و اجازه پیشروی بیشتر را به او ندهند و یا با گوش سپردن به توصیههای جریان نفوذ که این روزها همچون قبل از عملیات وعده صادق با نهی از پاسخدادن به جنایات رژیم صهیونیستی، مکرراً صحبت از خطر آغاز جنگ و تله تنش میکنند؛ سکوت اختیار کرده و چراغ سبز را به دشمن برای جنایت و حملهای شدیدتر بدهند. (یادداشت با تیتر «آیا از عقبنشینی غیرتاکتیکی قبلی درس میگیریم؟»)
۸ مهر - خبرگزاری فارس: تله تنش اگر منجر به تصویرسازی از ایران بهعنوان یک بازیگر ترسو و نگران از قدرت دشمن شود، حتماً زمینه را برای افزایش سرعت و شدت ضربات دشمن ایجاد میکند. لذا حتماً ایران به عنوان یک بازیگر منطقهای و بازیگر اصلی شبکه مقاومت، باید نسبت به این تصویرسازی دقت نظر داشته باشد. این تصویر از رفتار، اقدامات ایران و گفتار مقامات ایرانی ساخته میشود. ما در ۶۰ روز گذشته و بعد از شهادت اسماعیل هنیه در تهران، شاهد مجموعهای از گفتارها وعدم انتقام این ترور بودیم که سبب شده است تصویر نامطلوبی از ایران در ذهن دشمنان و حتی همپیمانان ایران ایجاد شود. (یادداشتی با تیتر «تله تنش، فریب آمریکایی» به قلم مسعود براتی)
۸ مهر - روزنامه وطن امروز: وقتی رژیم صهیونیستی ضمن زیر پا گذاشتن همه خطوط قرمزی که میتوانستیم تصور کنیم، رئیسدفتر سیاسی حماس را در تهران، در پایتخت مقاومت ترور کرد، ما به شکل بیمعنایی از خویشتنداری صحبت کردیم. خویشتنداری در آن زمان تنها وقتی معنای سیاسی داشت که دولت ایران از موضع بالا اعلام میکرد تنها ۱۰ روز یا مثلاً ۱۵ روز برای اعلام آتشبس کامل در سرزمینهای اشغالی به طرف صهیونیستی فرصت میدهد و اگر بعد از آن ازعدم امکان دستیابی به آتشبس مطمئن شد از حق خود برای پاسخ دادن به اسرائیل استفاده خواهد کرد. خویشتنداری در معنایی که بعد از ترور هنیه در تهران مشاهده کردیم تنها یکجور بیعملی ناشی از کجفهمی درباره معنای سیاسی لغات و اصطلاحات بوده است. (یادداشت با تیتر «گریز از جنگ، جنگ گریزناپذیر» به قلم حمید ملکزاده)
۹ مهر - روزنامه کیهان: خونخواهی میهمان شهید، حق و مسئولیت ذاتی جمهوری اسلامی ایران است، اما ادای این تعهد حقوقی و عقلانیِ بازدارنده، دو ماه به تاخیر افتاد. این تاخیر، به رژیم صهیونیستی فرصت و جرأت داد تا دور تازهای از جنایات تروریستی را این بار در لبنان مرتکب شود. چرا مجازات اسرائیل به تاخیر افتاد؟ به خاطر دو انگاره غلط: اولی، همان که یک هفته قبل بر زبان آقای عراقچی هم جاری شد: «رژیم اسرائیل در غزه در باتلاق گرفتار شده و تصور میکنند با گسترش میدان جنگ میتواند از بنبست خارج شوند. ما کاملاً هوشیار هستیم و در تله آنها نخواهیم افتاد. حرکات آنها از سر استیصال است» … اما فریب روانی و تلهگذاری محاسباتی دشمن، ضلع دومی هم داشت.
آقای پزشکیان دیروز در جلسه دولت خبر داد: «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازایعدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماماً دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفاً آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد» … عملیات فریب اخیر غرب برای سست کردن اراده قاطع ایران، مشابه همان عملیات روانی مؤثری بود که موجب شد تیم آقای روحانی و ظریف به آمریکا و تروئیکای اروپایی اعتماد کنند. (یادداشتی با تیتر «راز دو ماه تاخیر نوبت مجازات اسرائیل است» به قلم محمد ایمانی منتشرشده در کانال تلگرامی)
۱۱ مهر - روزنامه کیهان: اگر آقایان در مقابل طرح فریب آمریکا و اروپا، به آنها وعده [به اصطلاح] خویشتنداری از انتقام را داده باشند! این پرسش در میان است که چرا و براساس کدام اختیار قانونی چنین وعدهای دادهاند؟! چراکه انتقام جنایت رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، اولاً؛ حق مسلم و قانونی ایران است و این حق قانونی در حقوق بینالملل نیز تحت عنوان «حق مقابله بهمثل» retaliation نیز به رسمیت شناخته شده است و ثانیاً؛ دولت محترم به تنهایی حق تصمیم در این خصوص را ندارد. و بالاخره، اگرچه اعتماد رئیسجمهور محترم به وعده دروغین آمریکا و اروپا دور از انتظار و از جناب ایشان بایسته نبود ولی این شروع بد و ناگوار، نتیجه خوبی داشت، نتیجهای درسآموز و عبرتانگیز. (گزارش با تیتر «ولی نتیجه خوب بود»)
با آنچه در این گزارش آورده شد، میتوان اینگونه گفت که رسانههایی که صدای جریان تندرو در جریان اصولگرا را منعکس میکنند و حامی سایهنشینان این جریان به شمار میروند، سیاست همیشگی خود را در قبل این ترورها دنبال کردهاند. آنها از دل این ترورها بهدنبال تصفیه سیاسی با اصلاحطلبان هستند و به انواع مختلف و با اتهامات گوناگون از دل این ترورها فرصت را فراهم کرده و بر رقیب سیاسی خود تاختهاند.
البته در کنار اصلاحطلبان، چون دولت مطلوب آنها روی کار نیست، مسعود پزشکیان و برخی اعضای کابینهاش هم بینصیب از حملهها نماندهاند؛ به عبارتی آنها به شکلی برخورد میکنند که گویی پیش از این و در دوره سهسالهای که دولت محبوبشان روی کار بود، سابقهای از چنین اقداماتی وجود نداشته و اگر دولت در اختیار جریان خودشان بود چنین اتفاقاتی هرگز رخ نمیداد و اگر هم رخ میداد با سیاستهای سایهنشینان اسرائیل تا به الان ضربهای دردناکتر خورده بود.