داستان گنجهایی که هنوز کشف نشدهاند ممکن است، شما را ترغیب کند که بهدنبال یافتن یک گنج بروید! در اینجا چند گنج پنهان را معرفی میکنیم.
به گزارش همشهریآنلاین، از سال ۱۸۸۵، تزارهای روسیه به بانوان زندگی خود تخممرغهایی از سنگها و فلزات قیمتی که توسط جواهرسازی مشهور به نام فابرژه ساخته میشد، هدیه میدادند. هر یک از این تخممرغها یک گنجینه بود و در داخل آنها گنجینههای کوچکتری وجود داشت. گفته شده که مجموعاً ۵۰تخممرغ ساخته شده است که همه آنها توسط دولت جدید روسیه در جریان انقلاب این کشور در سال۱۹۱۷ مصادره شدند. در حالی که مورخان توانستهاند بسیاری از این تخممرغها را ردیابی کنند، ۷تخممرغ هنوز مفقود هستند. در سال۲۰۱۲، یکی از آنها در خانه یک فروشنده ضایعات فلزی آمریکایی روی قفسهای در خانهاش کشف شد!
در اوایل دهه۱۹۳۰، «لئون ترابوکو»، میلیونر مکزیکی چندین پرواز مرموز به صحرای نیومکزیکو انجام داد. گفته میشود که ترابوکو و شرکای تجاری او درحال پنهان کردن طلا و انتظار برای افزایش قیمت بودند، اما وقتی ایالات متحده قانون طلا در سال۱۹۳۴ را اجرا کرد که مالکیت خصوصی طلا را غیرقانونی میکرد، ترابوکو و شرکایش دچار بدشانسی شدند. در عرض چند ماه، همه آنها بهطور مرموزی کشته شدند و نقشه محل اختفای طلاها هم با آنها از بین رفت.
مهر امپراتوری که به نام مهر وارث سلطنت نیز شناخته میشود، یک مهر یشمی است که در سال ۲۲۱پیش از میلاد برای امپراتور تازه منصوبشده چین حکاکی شد. این مهر از یک سلسله به سلسله دیگر منتقل شد تا اینکه در قرن دهم میلادی، دیگر هیچ اثری از آن در تاریخ ثبت نشده است. نظریههای مختلفی درباره سرنوشت آن وجود دارد. اخیراً ادعاهایی درباره چندین مهر که اصل هستند، مطرح شده است، اما هیچیک از این ادعاها تاکنون تأیید نشدهاند.
الماس بزرگ زردرنگ خاندان مدیچی در اصل از هند آمده بود و گفته میشود که وزن آن ۱۳۷.۲۷ قیراط بوده است. در اواخر قرن هفدهم، زمانی که آخرین عضو خاندان مدیچی درگذشت، الماس فلورانسی به خاندان امپراتوری اتریش منتقل شد؛ در آن زمان ارزش آن ۷۵۰هزار دلار برآورد شده بود. پس از سقوط امپراتوری اتریش در جریان جنگ جهانی اول، خانواده، آن را به همراه خود به سوئیس بردند. پس از آن، محل دقیق نامشخص ماند. برخی معتقدند که این الماس توسط یکی از نزدیکان خانواده به سرقت رفته است. برخی دیگر نظریه میدهند که این الماس به سنگهای کوچکتر تقسیم شده و بنابراین دیگر هرگز دیده نخواهد شد.
در دهه ۱۸۴۰، جویندگان طلا یک معدن طلا در کوههای سوپرستیشن در مرکز آریزونا تأسیس کردند. این معدن سودآور بود تا اینکه گروهی از آپاچیها، کارگران را قتلعام کردند. مکان معدن با مرگ کارگرانش از دست رفت تا اینکه در دهه۱۸۷۰، گفته میشود که یک مهاجر آلمانی به نام «یاکوب والتز» دوباره آن را کشف کرد. داچمن در بستر مرگ مکان معدن را برای جولیا توماس، همسایهای در منطقه فینیکس که از او مراقبت میکرد، توصیف کرده بود، اما او نتوانست آن را پیدا کند.