فرارو- دولت سیزدهم در واپسین روزهای فعالیت خود، در تحقق برخی از وعدههای حوزه مسکن ناکام مانده است. برای مثال وعده ساخت سالی یک میلیون مسکن یا کنترل نرخ اجاره بها یا رهن خانهها عملا به بن بست خورده است.
به گزارش فرارو، طرحهایی مثل طرح «نهضت ملی مسکن» دولت سیزدهم از اساس طرحهای بدی نبودند، اما در عمل محقق نشدند. همچنین گرچه مهرداد بذرپاش، وزیر راه وشهرسازی دولت سیزدهم، معتقد است که مداخلات دولت سیزدهم در تولید و تنظیم گری بازار مسکن به افت تورم در این بخش انجامیده، اما برخی تحلیلگران بازار مسکن معتقدند این وضعیت موقتی است و جهش قیمتها در بازار مسکن در راه است.
اکنون و در آستانه آغاز به کار دولت چهاردهم، پرسشهایی مطرح است از جمله این که دولت مسعود پزشکیان چگونه میتواند وضعیت بازار مسکن را بهبود ببخشد و چرا بازار مسکن ایران در سالهای اخیر، به ندرت دوران غیر ملتهب را تجربه کرده است؟ بیت الله ستاریان، کارشناس حوزه مسکن و تحلیلگر اقتصاد مسکن در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
بیت الله ستاریان به فرارو گفت: «مشکل مسکن، مشکلی نیست که با تغییر دولتها به سرعت قابل حل باشد یا دولت جدیدی که سر کار میآید تصور کند میتواند با همین ساختار معیوب، مشکلات را حل کند. حقیقت این است که در دولتهای دوازدهم و سیزدهم، هیچ یک از آقایان روحانی و رئیسی، برنامه قوی تری، نسبت به یکدیگر در حوزه مسکن ارائه نداده بودند. چون هر یک سر کار آمدند، وارد یک ساختار یا قالب اقتصادی مشخص مشغول به کار شدند. غافل از آن که این قالب ساختاری از اساس غلط است. جالب این که همین قالب اقتصادی اشتباه، مدافعانی هم دارد. در بحث اقتصاد دولتی، قاعدتا، بخش خصوصی نباید مشکلی برای فعالیت داشته باشد. پس مشکل اقتصاد ما کجاست و چرا نمیتوانیم در بخش خصوصی تولید داشته باشیم؟ وقتی صحبت از تولید میکنیم، برخی از اقتصاددانها صحبت از مصرف ارز میکنند. اما بحث ما این نیست. بحث اصلی در مسکن ما این است که با توجه به اقتصاد بسته و محدودمان، تواناییهای محدودی هم داریم. مشکل وقتی تشدید میشود که با توجه به نرخ جمعیت، نیاز ما به مسکن به حدی بالا است که نمیشود نیازهای بخش مسکن را نادیده گرفت.»
وی افزود: «هر سال بخشی از مسکن در کشور، مستهلک میشود، خانوارهای جدید میآیند و نیازهای تامین مسکن کشور نیز روند صعودی پیدا میکند. همه اینها باعث میشود حدود ۱ میلیون الی ۱ میلیون و دویست مسکن لازم داشته باشیم که این وضعیت حداقل تا ۲ دهه آینده نیز ادامه خواهد داشت. همچنین اگر نرخ جمعیت افزایش پیدا کند، این وضعیت تشدید میشود. در این شرایط آقای پزشکیان چه کار میتواند انجام دهد؟ آیا میخواهد اعلام کند که دولت چهاردهم برای ساخت مسکن وام میدهد؟ یا زمین با تسهیلات ارائه میکند؟ خب این تجربه را در دولتهای قبلی داشتیم و جوابی نگرفتیم. اگر قرار باشد کاری انجام شود، باید آنهایی که محکم ایستاده اند و نمیخواهند هیچ تغییری در کشور ایجاد شود را از ارکان قدرت کنار بگذاریم. برخی با شعارهایی از جمله «حمایت از مظلومان» و «حمایت از مستضعفین» اتفاقا در حال ضربه زدن به اقتصاد و مسکن هستند و یک اقتصاد بسته را ایجاد و حفظ کرده اند. در چنین اقتصادی قرار است آقای پزشکیان چگونه بخش تولید را تقویت کند؟»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «درست است که آقای پزشکیان میتواند برخی تحریمها را رفع کند یا به رشد اقتصاد کشور به طور کلی کمک کند یا حتی گامهایی هم برای بهبود وضعیت مسکن انجام دهد و سرمایههایی را هم وارد کشور کند. اما همه اینها برای حل مشکلات اساسی بازار مسکن کشور کافی نیست. ما چنین تلاشهایی را در دورههایی مثل دوره آقای هاشمی رفسنجانی داشتیم، اما همین تلاشها هم چندان تاثیری در کاهش قیمت مسکن نداشت. نگاهی به نمودار قیمت مسکن نشان میدهد قیمت مسکن در طول سالهای گذشته نسبت به همه کالاها پیشتاز بوده است. هر اقتصاددانی هم از سوداگری در بخش مسکن صحبت کند، مشخص است که هیچ اطلاعی از بازار مسکن ندارد. چطور میشود بیش از ۲۰ درصد کالایی مثل مسکن را احتکار و سوداگری کرد؟ مسکن در اثر عرضه و تقاضا با تغییر قیمت رو به رو میشود. تمام پتانسیل بخش خصوصی ما که ۹۵ الی ۹۷ درصد از مسکن را در اختیار دارد، توان ۳۰۰ هزار الی ۴۰۰ هزار عدد ساخت را دارد.»
وی افزود: «اگر آقای پزشکیان، دخل و تصرف لازم، در کل اقتصاد را انجام ندهد و در حوزههای ارز، طلا و ... موفق نباشد، در بخش مسکن هم موفقیتی کسب نخواهد کرد. آن روزی در بخش مسکن تحول را تجربه میکنیم که درک کنیم، ۵۰ سال است اشتباه حرکت میکنیم. ما ۵۰ سال است با یک مانیفست قدیمی پیش میرویم که غلط است، باید به سمت آزادسازی اقتصاد حرکت کنیم. دولت باید متکی به کارکرد اقتصادی مردم و صرفا مالیات بگیر باشد اگر مردم اجازه کار و فعالیت داشته باشند و توسعه اقتصادی ایجاد شود، دولت نیز رشد میکند. لازم است که بنگاههای اقتصادی را از دولت قیچی کنیم. تا زمانی که این مشکلات را در اقتصاد کلان کشور حل نکنیم به رشد و پیشرفت نمیرسیم. مسکن، تنها یکی از مشکلات اقتصاد کلان ما است. سال آینده با بحران در حوزه مسکن مواجه خواهیم بود. اگر چند سال پیش کسی میگفت قیمت مسکن متری ۳۰۰، ۴۰۰ میلیون میشود هیچکس باور نمیکرد، اما اکنون به راحتی میپذیریم. حالا میخواهم بگویم با همین دست فرمان به متری ۴، ۵ میلیارد تومان میرسیم. هر اندازه جراحی و تغییرات در ساختار اقتصاد کشور را به تاخیر بیندازیم، وضعیت مسکن هم بدتر میشود. آن کسی که ماهی ۱۵ میلیون درآمد دارد چطور قرار است ماهی ۱۰۰ میلیون تومان اجاره خانه بدهد؟ یک کارگر، یک معلم و امثالهم چطور میخواهد رهن و اجاره مسکن در تهران را تقبل کند؟ آقای پزشکیان عاقلی کرده که شعار مسکن نداده و امیدوارم از این به بعد هم در این حوزه شعار ندهد، چون هرچه بگوید نمیشود.»