فرارو - توقع کنارهگیری یا کنار گذاشتن سیاستمداران در جهان امروز مساله پیچیده یا عجیبی نیست. ممکن است یک سیاستمدار به خاطر رسوایی که بار آورده و برای کاهش فشار افکار عمومی به خصوص بر جایگاه حقوقیاش، از سمت خود استعفا دهد. یا نهاد بالادستی فرد مذکور را کنار میگذارد تا فشار افکار عمومی کاهش پیدا کند و اعتبارش لطمه نخورد. این مثال میتواند راجع به سیاستمداری باشد که همسرش از بودجه دولتی، استفاده شخصی کرده است. یا نماینده پارلمانی که دست به دزدی زده و با افشای آن، از سمت خود کنارهگیری میکند. بنابراین، زمانی که فردی در یک جایگاه حضور دارد و عملکرد یا رفتارش باعث خدشه وارد شدن به آبرو یا اعتبار آن جایگاه حقوقی میشود، یا خودش کنار میرود یا از سوی نهاد بالادستی کنار گذاشته میشود. علیرضا زاکانی شهردار تهران در چنین وضعیتی قرار دارد.
به گزارش فرارو، این روزها موافقان و مخالفان باقی ماندن علیرضا زاکانی در جایگاه شهرداری تهران به طور علنی و صریح نظریات خود را مطرح میکنند. هسته مرکزی تحلیل مخالفان این است که حضور زاکانی پس از عملکردش در انتخابات ۱۴۰۳، بیش از پیش به جایگاه اعتبار شهرداری تهران لطمه میزند.
یک انتصاب سیاسی
از همان سال ۱۴۰۰ که زاکانی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، انتقادات زیادی به این موضوع وارد شد. در همان زمان این موضوع مطرح شد که چرا یک فرد غیرمتخصص در امر مدیریت شهری، در صدر اداره یک شهر حدوداً ۱۰ میلیون نفری قرار گرفته است. برخی این جایگاه را به نقشآفرینی او در انتخابات ۱۴۰۰ نسبت دادند. این گزاره حقیقت داشته باشد یا نه، وضعیت به نحوی بود که بسیج دانشجویی نیز به این مساله اعتراض کرد.
در نامه مشترک بسیج دانشجویی ۸ دانشگاه که مرداد 1400منتشر شد، آمده بود: «فارغ از این مسأله که اعضای محترم شورای شهر تهران با چه ساز و کاری به چنین گزینههایی برای پست مهمی، چون شهرداری تهران رسیدهاند، با توجه به شواهد به نظر میرسد شما طبق قوانین، صلاحیت قانونی لازم جهت تصدی شهرداری تهران را دارا نیستید؛ زیرا طبق بند ب مادهی یک «بخشنامهی تعیین مدارک و رشتههای تحصیلی موضوع تبصره ۱ ماده ۲ آییننامهی اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار مصوب ۱۳۹۷/۹/۲۵ هیئت وزیران»، رشتهی تحصیلی شما یعنی پزشکی هستهای، جزو رشتههای مرتبط اشارهشده در گروه علوم تجربی نمیباشد. از طرفی حضرتعالی فاقد سابقهی مدیریتی موضوع بند ۶ بند چ مادهی ۳ آییننامهی اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار، در مدیریت ارشد شهرداریهای با جمعیت بالای یک میلیون نفر هستید. گرچه ممکن است شما بین گزینههای مطرحشدهی این شورا ارجحیت داشته باشید، اما به نظر میرسد انتخاب شما، بیتوجهی به مر قانون است.» به هر صورت، این انتصاب یا انتخاب صحیح یا غلط، تا امروز نیز به قوت خود باقی است.
عملیات فریب
علیرضا زاکانی در انتخابات چهاردهم نیز حاضر شد. انتخاباتی زودهنگام که قرار نبود تا سال ۱۴۰۸ برگزار شود. در حالت عادی، انتخابات چهاردهم در ۱۴۰۴ برگزار میشد و با توجه به تجربیات پیشین که هیچ وقت رئیسجمهوری در ایران و در نتیجه برگزاری انتخابات تکدورهای نشده، مرحوم سیدابراهیم رئیسی برای بار دوم به پاستور میرفت. اما سقوط هلیکوپتر و نقطه پایان دولت سیزدهم، شرایط را تغییر داد. زاکانی در انتخابات چهاردهم نیز که یکی از ۶ نامزد نهایی بود، بار دیگر در همان قالب سال ۱۴۰۰ ظاهر شد؛ نامزد پوششی. زاکانی در این رقابت وظیفه حمله به مسعود پزشکیان را بر عهده داشت و یار کمکی سعید جلیلی بود. اما این دلیلی نیست که بخواهد زاکانی را در معرض استیضاح و برکناری از شهرداری تهران قرار دهد. زاکانی در این انتخابات، به میلیونها ایرانی دروغ گفت.
زاکانی اولین بار در ۲۰ خرداد، حرفی خلاف واقع را مطرح کرد. حساب تائید شده زاکانی در توئیتر (ایکس) نوشت: «در انتخابات گذشته افتخار حمایت از مظهر شعارهای انقلاب را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر میمانم و رقابت میکنم. به لطف خدا، یاری شهدا و با اتکا به سوابق، کارنامه و برنامهای جامع، به کسب آرای مردم عزیزمان امیدوارم.
راه جمهور؛ ایران عزیز؛ دولت خدمت.»
شهردار تهران در مناظره ۱ تیر، خطاب به مسعود پزشکیان که به کنایه از او پرسیده بود تا آخر میمانی؟ گفت: «حتما حتما میمانم و نمیگذارم شماها رئیس جمهور شوید.»
آخرین دروغ او نیز ۶ تیر در جمع هزاران نفر حاضر در میدان امام حسین (ع) تهران گفته شد. به گزارش ایرنا، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه من دفعه گذشته به خاطر شهید رئیسی کنار رفتم، اما این بار کنار نمیروم، گفت: «ما محکم در صحنه هستیم تا حق مردم را بگیریم.»
اما علیرضا زاکانی یک روز بعد از این اظهارنظر، از انتخابات کنار رفت: «تا پایان زمان قانونی رقابت ماندم، اما تداوم راه شهیدرئیسی مهمتر است. از جلیلی و قالیباف میخواهم وحدت کنند و مطالبه بحق نیروهای انقلاب را بی پاسخ نگذارند و مانع از تشکیل دولت سوم روحانی شوند. از مردم عزیز و هواداران سپاسگزارم و از ملامتها نمیهراسم.»
هزینه پوششیها
برآوردها نشان میدهد که هزینه تبلیغاتی هر نامزد از بودجه انتخابات، ۵۲۸ میلیارد تومان بوده است. این ادعایی است که عبدالرضا داوری فعال توئیتری و مشاور سابق محمود احمدینژاد مطرح کرد و تا کنون نیز تکذیب نشده است. اگر امیرحسین قاضیزاده هاشمی را فاکتور بگیریم، چنین رقمی خسارت علیرضا زاکانی به کشور است. سوالی که وجود دارد این است؛ علیرضا زاکانی چند میلیون رای داشت که کنار رفتنش از انتخابات بخواهد به نامزدهای دیگر کمک کند؟ آیا صلاحیت فردی که این رفتار را در قبال مردم داشت و حواشی فراوانی از قرارداد محرمانه با چینیها تا انتصابهای پرسروصدا و حواشی در شورای شهر را به دنبال داشت، نباید در پارلمان شهری بررسی شود؟ یا خود او نباید به احترام مردم استعفا بدهد؟ اگر دوره شورای شهر هفت ساله شود، این فرد با این مشخصات سه سال دیگر شهردار میماند؟