علی مطهری میگوید: به نظر من رأی مردم به پزشکیان «رأی به تغییر» بود، یعنی به ادامه وضع موجود راضی نبودند و این تغییر را در آقای پزشکیان بیشتر دیدند. عنصر قومیت در درجه دوم و سوم تأثیر داشت.
به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری از جمله چهره هایست که مسعود پزشکیان را نه دورادور بلکه از نزدیک و در نتیجه سالها همنشینی در پارلمان و مهمتر از آن در هیات رئیسه مجلس شناخته است، برهمین اساس نیز معتقد است که رأی ریخته شده به سبد پزشکیان بخاطر شخصیت و صداقت او بوده نه صرفا مسائل قومیتی.
او رأی به پزشکیان را «رأی به تغییر» میداند و معتقد است رئیس جمهور منتخب باید استقلال خود در چینش کابینه را حفظ کند.
از علی مطهری درباره ۱۳ میلیون رأی جلیلی میپرسیم و او مسائلی چون اقدامات دولتی ها، صداوسیما و البته فضای بعد از شهادت رئیسی را در این رأی داده شده به کاندیدای جبهه انقلاب موثر میداند.
علی مطهری، نایب رئیس پیشین مجلس در این گپ و گفت از نقش نسل Z در این انتخابات گفت، از تفکر مخالف ارتباط با دنیا و برجام و FATF، از نوع همکاری مجلس تحت مدیریت قالیباف با دولت چهاردهم و البته دولت سایه سعید جلیلی
مشروح گفتگوی علی مطهری، نماینده ادوار مجلس را بخوانید؛
آقای مطهری! تحلیل شما از ۱۶ میلیون رأیی که به سبد آقای پزشکیان ریخته شد در مقایسه با مرحله اول انتخابات چیست؟ آراء اضافه شده به پزشکیان و افزایش مشارکت را میتوانیم نتیجه این بدانیم که آراء خاموش پای صندوقها آمدند یا این که بخشی از آرایی که به آقای پزشکیان اضافه شد آرای آقای قالیباف بود؟
هر دو مورد درست است؛ عدهای به خاطر ترسی که از طرز فکر آقای جلیلی داشتند و نگران انزوای بیشتر کشور بودند، به میدان آمدند. بخش دیگری هم آراء آقای قالیباف بود که به سمت آقای پزشکیان آمد، چون بسیاری از حامیان آقای قالیباف از اعتدال بیشتری برخوردار بودند و سیاستهای مورد نظر آقای جلیلی را نمیپسندیدند. بنابراین از هر دو طرف آرائی به آراء آقای پزشکیان اضافه شد و در نهایت با افزایش مشارکت مواجه شدیم.
این روزها برخی مدعی شدهاند که بخشی از رأی قومیتها به سبد آقای پزشکیان رفته است، فکر میکنید رأیهای قومیتی چقدر در این انتخابات به کمک آقای پزشکیان آمد؟
ایشان در مهاباد از مادری کرد و پدری آذری به دنیا آمدند و پایگاه رأیی در این دو خطه داشتند ولی این طور نبود که رأی دادن مردم صرفا ناشی از قومیتگرایی باشد، بلکه مردم بیشتر به شخصیت کاندیداها و صداقت و اراده آنها برای تغییر نگاه میکردند.
به نظر من رأی مردم رأی به تغییر بود، یعنی به ادامه وضع موجود راضی نبودند و این تغییر را در آقای پزشکیان بیشتر دیدند. عنصر قومیت در درجه دوم و سوم تأثیر داشت.
آقای مطهری آیا میتوان این برداشت را داشت که رأی به پزشکیان رأی سلبی به تفکراتی در حوزه سیاست خارجی و داخلی، مباحث فرهنگی و…طی چندسال اخیر بوده است؟
بله حتما میتواند این طور باشد. در واقع این رأی حاکی از مخالفت مردم با افراط بود. در این انتخابات دو طرز فکر کاملا متفاوت با هم رقابت میکردند و مردم به یکی از این دو تفکر رأی دادند.
اول طرز فکری بود که صرفا بر فرصتها و توان داخلی تکیه میکرد و توسعه روابط بین الملل و رفع تحریمها و حل مشکل FATF و مسائلی از این نوع برایشان زیاد مطرح نبود و فقط متکی به توان داخلی بودند.
طرز فکر دوم این بود که ما علاوه بر بهرهگیری از توان داخلی و فرصتها نباید از فرصت خارجی غافل باشیم و باید با توسعه روابط بین الملل، رفع تحریمها و پیوستن به افای تی اف بتوانیم راه توسعه کشور را هموار کنیم. این دو نوع تفکر مقابل هم بود و مردم تفکر نوع دوم را پسندیدند و به آن رأی دادند.
شما جزو چهرههایی هستید که شناخت خوبی از آقای پزشکیان دارید و در مجلس سالها در هیات رئیسه همکاری نزدیک داشتید، آن تغییر که بالاتر به آن اشاره کردید با حضور آقای پزشکیان در پاستور محقق میشود؟ آقای پزشکیان توانایی و ظرفیت آن را دارند که مسیر تغییری راکه مطالبه مردم است هموار کنند؟
یک رئیس جمهور تغییرات اساسی نمیتواند در کشور ایجاد کند ولی بسیاری از تغییرات در چارچوب قانون اساسی را میتواند ایجاد کند. رئیس جمهور طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و ابزارهای خوبی در اختیار دارد. بستگی به اراده، قاطعیت، هوش و ذکاوت وی دارد که تا چه میزان بتواند از این ابزارها استفاده کند.
اگر آقای پزشکیان همچنان که تا حالا بوده است، صادق باشد و چنانچه به مشکلی برخورد با مردم درمیان بگذارد، به نظرم در این صورت موفق خواهد بود. ولی اگر بخواهد برخی مسائل را از مردم پنهان نگه دارد، ممکن است که مردم کم کم رویگردان شوند.
ممکن است چیزهایی مطالبه و خواست مردم و مطابق قانون اساسی باشد ولی در عین حال برخی نهادها مخالفت کنند. ایشان باید با مردم مطرح کند که نظر ما این گونه است و میخواهیم اجرا کنیم ولی این موانع در مقابل ما وجود دارد.
آقای روحانی در جاهایی ایستادگی میکرد ولی گاهی حداکثر ایستادگیشان این بود که در نطق خود کنایهای به یک نهادی بزنند و دیگر تمام. برای مردم توضیح نمیدادند که فلان اقدام محدودکننده حقوق ملت کار دولت نبود. برای همین، مردم کم کم دلسرد شدند.
اگر آقای پزشکیان روش پنهانکاری را که معمولا روسای جمهور قبلی داشتند در پیش گیرد به مشکلاتی برخواهد خورد.
۱۳ میلیون رأیی را که به آقای جلیلی داده شد چطور ارزیابی میکنید؟ آن را باید سبد رأی یک جریان بدانیم یا یک شخص، و آیا این آراء آنقدر منسجم هستند که بعد از انتخابات مطالبهگری جدی از دولت پزشکیان داشته باشند؟
اینها کسانی هستند که به روش آقای جلیلی رأی دادند. شاید به خاطر علاقهای که به آقای رئیسی داشتند و فکر میکردند آقای جلیلی میتواند ادامه دهنده راه او باشد، به ایشان رأی دادند. به هر حال فکر میکنم یکدست هستند و این گونه نیست که گروههای مختلف باشند. عدهای هوادار این تفکر بودند که آمدند رأی دادند و فضای بعد از شهادت آقای رئیسی و اقدامات دولتیها و صدا و سیما هم در رأیشان موثر بود. حتما مطالباتی دارند و به مطالبات آنها هم باید توجه شود.
این حجم تخریبهایی که دو سه روز قبل از انتخابات شاهد بودیم، چه تخریبها علیه دولت روحانی و مشخصا زنگنه و اصلاح طلبان و چه تخریبهایی که علیه آقای پزشکیان شد، آیا در رأی دادن مردم اثرگذار بود؟ یا مردم روشهایی که یک سرش کارهای پوپولیستی و سر دیگر آن اعمال تخریبی است، عبور کردند؟
این تخریبها در همه انتخاباتها وجود دارد و معمولا اثر معکوس داشته است. تخریبها علیه آقای پزشکیان هم این گونه بود و هر موقع او را تخریب کردند، اراده مردم برای رأی به ایشان بیشتر شد و افراد بیشتری آماده میشدند که به ایشان رأی دهند. ولی به هرحال پدیده خوبی نیست. بیاخلاقی بود که متاسفانه رخ داد و نباید این کارها را میکردند.
آقای مطهری! شما ردپای نسل Z و رأی اولیها را در آراء آقای پزشکیان میبینید یا نه، نسل Z همچنان خاموشهای انتخابات بود؟
بله به نظرم اینها نقش داشتند و ما در صفهای رأی گیری آنها را دیدیم. رأی اولیها زیاد بودند و به تبلیغات خارجی توجه نکردند.
یک نتیجه انتخابات به نظر من شکست تخریب کنندگان انتخابات بود. خیلی تلاش کردند چه در داخل و چه در رسانههای خارجی که مردم را از رأی دادن باز دارند، ولی بسیاری از مردم توجه نکردند و این رأیی که امروز به دست آمد و ۵۰ درصد مشارکت داشتیم، تا حدی آن کاهش مشارکت در سه انتخابات قبلی را جبران کرد و برای خیلیها ثابت کرد که رأی ندادن هیج مشکلی را حل نمیکند و نهایت رأی ندادن براندازی است.
کسانی که میگویند در هیچ انتخاباتی شرکت نکنید، آخرش به براندازی میرسند. شما در انتخابات شرکت نمیکنید و حکومت به دست یک اقلیت میافتد و مجبورید شورش کنید. یعنی نهایت رأی ندادن همین براندازی است که راه درستی نیست چون فرضا براندازی کردید جایگزین شما جز آمریکا و اسرائیل نخواهد بود. روش کسانی که معتقدند از هر روزنهای باید استفاده کرد به صواب نزدیکتر است. شما دیدید مردم از فرصت تأیید صلاحیت آقای پزشکیان استفاده کردند و تغییری ایجاد خواهد شد.
بنابراین باید توجه کرد که راه رأی ندادن بسیار خطرناک و سوق دادن جامعه به براندازی است.
روزهای سخت آقای پزشکیان از ۱۶ تیرماه شروع شده و آن تشکیل کابینه است. فکر میکنید چه دست اندازهایی در جلو راهشان باشد، چه انتظاراتی از ایشان وجود دارد؟ واکنش ایشان به سهم خواهی و انتظارات را چطور پیش بینی میکنید؟
به نظرم آقای پزشکیان باید استقلال خود را حفظ کند و همان گونه که خودشان در مناظرات گفتند حزبی نبودن خود را نشان دهند و تحت تاثیر گروهها و جناحهای سیاسی واقع نشوند. همان گونه که خودشان گفتند فقط از افراد کارشناس اصلح برای هر پستی استفاده کنند، چه اصلاح طلب باشد چه اصولگرا. به هر حال یک دولت جناحی تشکیل ندهند.
آن گونه که من از شخصیت ایشان اگاه هستم، آقای پزشکیان این ظرفیت را دارد و تابع جریان اصلاح طلبی که از آنجا دستور بگیرد یا تابع جریان دولت دوازدهم نیست و معمولا راه خودش را میرود و امیدواریم که درتشکیل کابینه هم همین روش را در پیش گیرد و از صالحترین افراد از هر دو گروه سیاسی استفاده کند.
حتی از مدیران فعلی، کسانی که کارشان خوب بوده است، به نظرم باید استفاده کنند. اگر این راه را در پیش گیرد، مجلس هم با ایشان بیشتر همکاری میکند.
آقای قالیباف به مجلس باز میگردند و آقای جلیلی هم به دولت سایه خود. فرض کنید آقای جلیلی در دولت سایهشان مدل همان مواجههای که با آقای روحانی داشتند با آقای پزشکیان هم داشته باشند؟ یا آقای قالیباف در مجلس ممکن است مشی همراهی با دولت را پیش گیرند یا نه، این شکست جاهایی خود را در رفتارش نشان دهد؟
نه، من این طور فکر نمیکنم. معتقدم آقای قالیباف با این دولت همراهی میکند و کارشکنی نمیکند. شخصیت ایشان به گونهای است که با افراط و تندروی مخالف و به دنبال حل مشکلات کشور است.
البته ممکن است جناح مقابل در مجلس مخالفتهایی انجام دهند، ولی باتوجه به وجود تعداد قابل توجهی نماینده مستقل، فکر میکنم مجلس دوازدهم بیشتر با دولت همراهی خواهد داشت تا تقابل و کارشکنی.
ایشان مدعی است که ما به هر دولتی کمک میکنیم و پیشنهاد و راه حل ارائه میدهیم، حالا دولت میخواهد استفاده کند یا نکند. شاید بخواهند کارشان را ادامه دهند که این بد نیست. اگر در امور اجرایی دخالت نکنند و مهرهچینی نکنند و فقط پیشنهاد و راه حل ارائه دهند و کمک هر دولتی باشند فی نفسه کار بدی نیست.