فیلم سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدمدوست به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم که دومین اثر سینمایی مقدمدوست به حساب میآید در چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد و توانست جایزه بهترین موسیقی را از آن خود کند.
به گزارش ایلنا، «عطرآلود» با بازی مصطفی زمانی، هدی زینالعابدین، کورش تهامی، همایون ارشادی و حسام محمودی قصه شخصیتی به نام علی را روایت میکند که استعداد خوبی در عطرسازی دارد و در آستانه پدر شدن است و با چالشهای جدیدی مواجه میشود.
به بهانه اکران «عطرآلود» با هادی مقدمدوست گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
بو عنصر مهمی در فیلم «عطرآلود» است در حالیکه آن را میتوان دستنیافتنیترین حس در سینما دانست. چه چالشی در مسیر فضاسازی و برقراری ارتباط مخاطب با اثر داشتید؟
حس بویایی در سینما آنقدرها که تصور میکنیم غیرقابل درک نیست. البته این حرف کاملاً درست است که بو به خودی خود قابل حس در سالن سینما نیست و بو تجربه و حسی است که از یک فرآیند شیمیایی کسب میشود و طبعاً داخل سالن سینما نمیشود آن بوی مورد نظر در فیلم را شنید.
بو و عطر بُعد دیگری غیر از فرایند استشمام دارد که به موضوع تداعی مربوط میشود به این معنا که وقتی شما رایحهای به مشامتان میرسد امکان تداعی برایتان فراهم میشود به طوریکه حتی اگر به یک بو یا عطر اشاره شود، همان اشاره میتواند برای شما امکان تداعی را فراهم کند. اگر ما با هم درباره بویی که در زندگی تجربه کردهایم، صحبت کنیم آن بو به نوعی برای ما دوباره تداعی میشود به طوریکه گویا این بو دوباره به صورت ذهنی برای ما قابل استشمام میشود. موضوع عطر و رایحهها برای ما تنها به کیفیت استشمام شیمیایی که در لحظه رخ میدهد، محدود نمیشود و این بُعد هم بعد مهمی است که طبعاً میشود در سینما و ادبیات از آن استفاده کرد که اتفاقاً به شکلی عالی در شعر از آن استفاده شده است.
با توجه به بُعد دیگری که مطرح کردم میتوان کاری کرد که رایحه با وجود اینکه سمعی و بصری نیست، در اثر هنری نمود پیدا کند؛ به طوریکه با حرف زدن درباره آن میتوان کاری کرد که یک بازنوازی در ذهن مخاطب رخ دهد.
در واقع میتوان گفت برای تداعی حس بو، در این فیلم روی تجربیات شخصی مخاطب حساب کرده بودید؟
جدا از بحث بو اصولاً در کار هنری ما روی اشتراکات عمده حساب میکنیم و بدون شک تجربیات مشترک هم جزوی از این اشتراکات هستند. در واقع بین آدمها تجربیات مشترکی وجود دارد که ما بر اساس آن مشترکات میتوانیم بین اثر و مخاطب ایجاد آشنایی و برقراری ارتباط کنیم و باید بگویم که اساساً مشترکات محل شروع آشنایی، برقراری ارتباط و درک کردن اثر است و از غریبگی مخاطب با یک اثر جلوگیری میکند.
اثری که مخاطب هیچ آشنایی با آن ندارد به گمان من باید از یک پنجره آشنا گفتگویش را آغاز کند تا آنچه که برای مخاطب غریبه است یا آن را بجا نمیآورد و نمیشناسد را بجا بیاورد و با آن آشنا شود. درباره عطر هم ما باید از همین پنجره آشنایی نفوذ میکردیم و همین کار را هم انجام دادیم و روی تجربههای مشترک مخاطبان حساب کردیم.
عطر میتواند کارکرد فرهنگی نیز داشته باشد و حتی اگر بخواهیم نگاهی از منظر مذهب هم داشته باشیم، پیامبر و امامان (علیهم السلام) علاقه زیادی به عطر داشتند. آیا جنبههای فرهنگی این موضوع نیز مدنظر شما بود؟
طبعاً رابطه آدمها با عطر فقط یک رابطه صرفاً یک بُعدی نیست و اینگونه نیست که ما تصور کنیم این استشمام خوشایند برای یک موضوعات بخصوص است. همه کسانیکه از عطر استفاده میکنند یا عطر را دوست دارند یا حتی کسانیکه اصلاً از عطر استفاده نمیکنند و طرفدار عطر نیستند به هر حال با رایحهها در ابعاد مختلف رابطه دارند. این یک موضوع بسیار مهم است و عطر مسئله مهمی است، چون همه حس بویایی دارند.
برای درک بهتر به دوران شیوع کرونا اشاره میکنم. در زمان شیوع کرونا پدیده کَربویی رایج شده بود و در آنجا بود که اهمیت حس بویایی برای افرادی که مبتلا به این بیماری شده بودند یا حتی کسانی که مبتلا نشده بودند، جدی شد. کسانی که بویایی خود را به واسطه کرونا از دست داده بودند استشمام یک عطر یا رایحه خوشایند برایشان به یک آرزو تبدیل شده بود و این حسرت و آرزو به شنیدن بوی یک ادکلن خاص محدود نمیشد، حتی یک رایحه معمولی که میتوانست برای آنها یک یاد یا ذکر خوشایند را به همراه داشته باشد هم به آرزو تبدیل شده بود و همان زمان بود که ما بیش از گذشته به اهمیت حس بویاییمان پی بردیم؛ بنابراین ابعاد موضوع عطر خیلی بزرگتر از صرفاً عطر زدن و خوشبو شدن است بلکه میتواند نمودی فرهنگی داشته باشد و با مذهب و مناسک مذهبی نسبت دارد و با بسیاری از رویدادها و افعال مذهبی هم میتواند نسبت داشته باشد. به عنوان مثال وقتی به حرم امام رضا (علیه السلام) میروید عطری به مشامتان میخورد که همان عطر حرم را اگر در جای دیگری بشنوید برایتان بودن در حرم تداعی میشود.
پدیده عطر و بویایی یک پدیده بزرگ و گسترده است و موضوعی نیست که صرفاً به خوشبو شدن برای یک قرار یا یک مهمانی محدود شود و محدود کردن آن به نوعی تقلیل واقعیت عطر، بویایی و رایحهها است و اتفاقاً همین گستردگی است که باعث میشود در نگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) موضوع عطر تا این حد مهم باشد و یک پدیده فرهنگی محسوب شود.
آیا میتوان سه مفهوم تولد، آرزو و مرگ را در «عطرآلود» در تقابل یکدیگر دید؟
وقتی با طرحی که آقای حسین حسنی نوشته بودند، مواجه شدم، در گفتگوهایی که با هم داشتیم احساس کردم وقتی ما درباره موضوعی مثل مرگ صحبت میکنیم، فقط درباره «مردن» یا «قالب تهی کردن» حرف نمیزنیم. در واقع این رویداد قالب تهی کردن نیست و حقیقتاً آن را نمیتوان به یک اتفاق فیزیکی محدود دانست.
مرگ یک مفهوم است که به طور طبیعی به شبکه مفاهیم دیگر متصل است و قطعاً آرزو و امید نیز از جمله این مفاهیم هستند. من این ارتباط را در این متن مشاهده کردم و به نظرم آمد که در فیلمنامه آقای حسنی تلاش خوبی برای کاوش مفهوم مرگ و شبکه مفاهیم مرتبط با آن شده است.
شما چقدر در نگارش فیلمنامه نقش داشتید؟
بنده در فرآیند نوشتن در جریان نگارش فیلمنامه بودم و نظرات خودم را میگفتم، اما کار نگارش فیلمنامه به طور کامل با آقای حسین حسنی بود و من تنها به عنوان یک کارگردان که نظرات خود را ارائه میداد در این پروسه حضور داشتم.
ارتباط بازیگر با آنچه که فیلمنامه روایت میکند، میتواند نقشی تعیینکننده در نتیجه کار داشته باشد. انتخاب بازیگران فیلم به خصوص نقش اصلی بر چه اساسی صورت گرفت؟
در مرحله پیشتولید همیشه انتخاب بازیگر یک فرآیند دارد و مهم این است که وقتی بازیگر فیلمتان انتخاب میکنید آن شخص از نظر شما گزینه کاملاً مناسبی باشد. من مصطفی زمانی را برای این نقش از همه جهات مناسبترین فرد میدانم و خیلی خوشحالم که با ایشان همکاری کردم و علاوه بر این، خانم هدی زینالعابدین نیز به نظر من گزینه مناسبی برای نقشی که در «عطرآلود» ایفا کرده، است.
آیا نسخه اکران «عطرآلود» نسبت به نسخه جشنواره تغییراتی داشته است یا خیر؟
هیچ تغییراتی در نسخه اکران وجود ندارد و دقیقاً همان فیلم به اکران رسیده است. فقط در تیتراژ تغییراتی داشتیم که نمونهای به پیشنهاد دوستان ارائه شد و این تیتراژ نسبت به گزینه اول مزایایی داشت که از آن تیتراژ ساده متفاوتتر است و الان در نسخه اکران جایگزین تیتراژ ابتدایی شده است.