دکتر علی ربیعی با بیان اینکه وقتی هر پدیدهای را محدود میکنیم و در جایی را میبندیم، چه هدفی داریم! وقتی با چشممان میبینیم اهدافمان محقق نمیشود، تداوم سیاستها چیست؟ گفت: هدف بستن فضای مجازی چیست؟ مگر سنجشها نشان نمیدهند که مردم تا چه میزان بالایی از فیلترشکن استفاده میکنند و نه از صداوسیمایی با این بودجه کلان! پس این محدودیتها و اختلالها چه خاصیتی دارند! همه تان هم که در شبکههای مجازی حضور دارید و تیک آبی و خاکستری هم میگیرید! این هم از آن تناقضها است!
به گزارش جماران، دکتر علی ربیعی، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در نشست «بررسی تاثیر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی در فضای فناوری اطلاعات» که از سوی گروه علمی تخصصی اقتصاد رسانه «انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات» برگزار شده بود، سخن میگفت، با بیان اینکه متاسفانه از روز اولی که اینترنت در کشور ما آمد، دائما به دنبال آسیب شناسی بودیم و بحثهای اندکی به مساله فرصتهای نهفته در آن پرداختند، گفت: این نگاه عمدتا ناشی از سطح فردی و بررسی تاثیر آن بر رفتارهای فردی بوده و از روز اول با نگاه آسیب شناسانه به سمت آن رفتیم و تنها حوزهای که برای ما اهمیت داشته، رفتارهای فردی بوده است. در واقع با مشاهده رفتارهایی که خلاف سنتها و ارزشهای مالوف ما بوده، نوعی احساس خطر ایجاد شده است.
وی با بیان اینکه در سطح بعد باید آیین نامهها و سیاست گذاریها را بررسی کرد، توضیح داد: برای نمونه، قانون مجلس و آیین نامههایی که قوه قضائیه مطرح میکند به این مسائل میپردازند و دوره دو رئیس قبلی قوه قضائیه، یکی از دورانهای بسیار تلخ فضای مجازی بود و بیشترین فشارها بر گسترش فضای مجازی در این دورانها سامان گرفته بود.
ربیعی با تاکید بر ضرورت توجه به فلسفه حکمرانی فضای مجازی و حوزه تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی، گفت: فهم این سطح به ما کمک میکند که دریابیم چه اتفاقی در حوزه سیاست گذاریها و همچنین رابطه مردم با فضای مجازی و تکنولوژی اطلاعاتی میافتد. درک این سطح به ما برای فهم علل اتفاقات کمک میکند. به تعبیری باید بررسی کرد عوامل و عناصر اصلی فلسفه حکمرانی دیجیتال و تکنولوژیهای ارتباطی، چه عواملی هستند.
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی اضافه کرد: میان رویکردها و استراتژیهای فلسفه ساز حکمرانی کشور، میان استراتژی بقا و توسعه گرفتار شده ایم. این وضعیت کنشها و سیاستهای ما را تحلیل میکند. از دهه ۷۰ این بحث بود که آیا میخواهیم خودمان را کماکان بسط دهیم به سطح جهان را قدرت خود را حفظ کنیم، آن زمان جمعبندی شد که ما هم توسعه و هم بقا میخواهیم. اما متاسفانه در روندی که طی شد، فلسفه بقا بر فلسفه توسعه کشور چربیده است.
وی توضیح داد: وقتی فلسفه حکمرانی ما بقا است، تمام تکنولوژیها بر اساس آن سنجیده میشود. استارتاپها را این گونه ارزیابی میکنند. نسبت مردم با فضای مجازی، در همین ارتباط سنجیده میشود. ما باید این نکته را درک کنیم؛ میتوانستیم درباره تکنولوژیهای اطلاعاتی و فضای مجازی بحث اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی کنیم، اما استراتژی بقا ما را به سمتی برده است که سیاستهای امنیتی بر سایر سیاستها در امر فضای مجازی چربیده و این گرفتاری اصلی ما است.
باید از ساحت تکنولوژیهای ارتباطی امنیت زدایی کنیم. وقتی نگاه و فلسفه این گونه جلو میرود، به رغم هر اسمی که بر توسعه میگذاریم، تحمل الزامات و نتایجش را نداریم و بنابراین عملا به جایی نمیرسیم؛ چرا که فلسفه بقا حاکم است.
ربیعی با بیان اینکه بنیانهای نظری و فلسفه وجودی حکمرانی ما گسترش پهنای باند اینترنت را بر نمیتابد، خاطرنشان کرد: حکمرانی ما میگوید پهنای باند را میخواهم، اما نه میتواند الزامات آن را رعایت کند و نه از نتایجش خوشش میآید؛ بنابراین پهنای باند ما عملا دچار مشکل میشود. آثار توسعه در فضای مجازی متاثر از این دیدگاه است و با جزمیتی که وجود دارد، شرکتهای استارتاپی ما تهدید محسوب میشوند.
در حالی که اگر همه جهان بگویند هوش مصنوعی، آینده اقتصاد جهان و ثروت جهان تعداد مشاغل ما در خدمات شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است، چون آن نگاه میترسد، استارتاپ به جای اینکه سکو و جهش توسعه و اقتصاد کشور باشد، جهش وابستگی کشور و جهش دیدگاههایی که ارزشهای نامالوف را دنبال میکنند تلقی میشود.
وی با بیان اینکه جریان پرقدرتی سالهاست که مقابل حاکمیت تفکر توسعه و پیشرفت ایستاده و در عمل صرفا استراتژی «بقا» را دنبال میکند، تاکید کرد: عنصر اصلی تاثیرگذار بر سیاستگذاری این نکته است که ما دائما و ناچارا به فراز و نشیب و کشاکش و آیین نامههای مختلف میرسیم که متاثر از این عامل در حکمرانی است.
در این نشست که در دفتر روزنامه شرق برگزار شد، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ارزیابی از فضای مناسب کار برای کارآفرینی در کشور، اظهارداشت: درباره اینکه چرا شکست خوردیم و کجاها موفق بودند، بحثهای زیادی میشود. در حالی که این مساله بسیار ساده است. از دوره ۷۶ تا ۸۴ را میتوانیم بررسی کنیم، دوره ۹۲ تا ۹۷ هم بررسی کنیم.
نیازی به تحلیل و واکاویهای عمیق نداریم. این دو دوره که در آن سیاستها جامع نگر هستند و روابط بین الملل درست است و جامعه مدنی نفس میکشد، درخشانترین دوران اقتصادی همان دوران است. از ۹۴ تا روی کار آمدن ترامپ، شکوفاترین دوران استارتاپی در ایران را داشتیم، شرکتهای دانش بنیان هم دوران خوبی داشتند.
اما اکنون با بازی با کلمات، بحث دانشگاههای «حکمت بنیان» را مطرح میکنند و روشن نیست که این شاخص چگونه میخواهد سنجیده شود.
ربیعی گفت: با این کلمات که فریبایی دارد، دل خوش میکنند و تحت پوشش آنها آسوده میخوابند و تصور میکنند این کلمات برای ما خوشبختی و سعادت میآورند!
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی اضافه کرد: یک تفکر ما را نیازمند توسعه و پذیرفتن نتایج و الزامات آن میداند و معتقد است باید برای مدیریت نتایج آن برنامه ریزی درست کرد، اما ما، چون در این حوزه وارد نمیشویم، با بخشهای سنتی وارد چالش نمیشویم و چالش ما با بخشهایی است که مرتبط با فضای ارتباطی مبتنی بر شبکههای اطلاعاتی است.
ربیعی با بیان این اعتقاد که بسیار تاکید کرده ایم که تغییر سبک زندگی که در خیابان میبینید، توطئه نیست، بلکه تغییر ارزشها است، تصریح کرد: اینگلهارت هم مطالعه کرده و میگوید کل جوامع این تغییرات را دارند. در هر جامعهای به شکلی است. تعطیلی جمعه و شنبه توطئه نیست بعد هم فضای مجازی را محل این توطئه تصور میکنند.
به گفته وی؛ تغییر ارزشی را میبینند، اما، چون علت یابی نمیتوانند بکنند، آن را توطئه میدانند. در حالی که بخشی از تغییرات ارزشی، جهانی و طبیعی است. بخشی از آن هم حاکی از سیاستهای خود ما است. آنچه که امروز میبینیم، نتیجه سیاستهایی است که خود ما اعمال کرده ایم.
ربیعی با بیان اینکه شرکتهای استارتاپی زمینه ساز ایجاد نوعی پیوندهای جهانی هستند که ما نه به الزامات آن تن میدهیم و نه نتایجش را میپذیریم، اظهارداشت: فضای شرکتهای استارتاپی در میان ۸۰ میلیون نفر جمعیت تنگ است و فضای جهانی را میخواهد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه اقتصاد آینده، بدون اقتصاد دیجیتال، ناقص است، توضیح داد: بیشترین میزان اشتغال را ما در آینده در بخش خدمات مبتنی بر تکنولوژی اطلاعاتی داریم. هم ثروت ایجاد میکند و هم موتور حرکت سایر بخشها میتوانند رشد و توسعه یابند و هم میزان اشتغال را رشد میدهد و هر گونه کوتاهی در این زمینه رفتاری غیرامنیتی است که در واقع امنیت کشور و اشتغال و ثروت اندوزی کشور را به خطر میاندازد.
سخنگوی دولت پیشین ادامه داد: وقتی هر پدیدهای را محدود میکنیم و در جایی را میبندیم، چه هدفی داریم! وقتی با چشممان میبینیم اهدافمان محقق نمیشود، تداوم سیاستها چیست؟ هدف بستن فضای مجازی چیست؟ مگر سنجشها نشان نمیدهند که مردم تا چه میزان بالایی از فیلترشکن استفاده میکنند و نه از صداوسیمایی با این بودجه کلان! پس این محدودیتها و اختلالها چه خاصیتی دارند! همه تان هم که در شبکههای مجازی حضور دارید و تیک آبی و خاکستری هم میگیرید! این هم از آن تناقضها است!