ویرانههای پترا در اردن، پمپئی در ایتالیا و ماچوپیچو در پرو شهرتی جهانی و بجا دارند. این بقایای بناها و معماری باستانی مشهور نه فقط جالب توجه هستند بلکه بینش ارزشمندی درباره چگونگی زندگی مردمان صدها سال پیش در اختیار ما میگذارند. اما این ویرانهها تنها بازماندههای دوران باستان نیستند.
به گزارش بی بی سی، مداین صالح یا حجر در عربستان، هرکولانیوم در ایتالیا و اولانتایتامبو در پرو شاید به اندازه همتایان مشهور خود نامآور نباشند، اما شگفتیهای خاص خود را دارند.
ویرانههای پترا در اردن، پمپئی در ایتالیا و ماچوپیچو در پرو شهرتی جهانی و بجا دارند.
این بقایای بناها و معماری باستانی مشهور نه فقط جالب توجه هستند بلکه بینش ارزشمندی درباره چگونگی زندگی مردمان صدها سال پیش در اختیار ما میگذارند.
اما این ویرانهها تنها بازماندههای دوران باستان نیستند. مداین صالح یا حجر در عربستان، هرکولانیوم در ایتالیا و اولانتایتامبو در پرو شاید به اندازه همتایان مشهور خود نامآور نباشند، اما شگفتیهای خاص خود را دارند.
در این مطلب این مکانهای تاریخی کمتر شناختهشده، اما شگفتیآفرین معرفی میشوند.
اگر فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی را دیده باشید با ویرانههای باستانی پترا، پایتخت قلمرو پادشاهی و حکمرانی نبطیها که در اردن امروزی قرار دارد، آشنا هستید. معابد عظیم و مقبرههای شگفتآوری که بر بدنه صخرههای ماسهسنگی بنا شده است و برای رسیدن به آنها باید مسیر تنگ دره سیق را پی گرفت.
هر چند اگر حدود ۵۰۰ کیلومتر به سمت جنوب برویم به جایی که اکنون شمال غربی عربستان سعودی است میرسیم و به دومین شهر بزرگ و مشهور نبطیهای باستانی به نام حجر میرسیم که مداین صالح هم نامیده میشود. گذرگاه مهم تجاری جهانی بین منطقه مدیترانه و جنوب شبهجزیره عربستان که نبطیها در روزگار باستان در آن از کاروانهای عبوری مالیات میگرفتند. انواع ادویه و عود بخش اصلی مالالتجاره کاروانیان را تشکیل میداد که از مهمترین آنها میتوان به کُندُر و مُرّ اشاره کرد.
نبطیهای توانگر به برکت سامانههای پیچیده و هوشمندانه آب که تا به امروز ۱۳۰ چاه از آن باقی مانده است میتوانستند در آبوهوای خشک و صحرای بیآبوعلف عربستان زندگی کنند.
آنچه از حجر باقیمانده بیش از ۱۰۰ مقبره و سنگ گورهایی که بر صخرههای ماسهسنگی نقش بسته است. این بقایا که بر اثر آبوهوای گرم و خشک منطقه بهخوبی باقی مانده است برآورد میشود که قدمتی حدود قرن اول پیش از میلاد تا قرن اول پس از میلاد داشته باشند. در مورد برخی مقبرهها باستانشناسان میتوانند تاریخ دقیق ارائه دهند، چون بر سر در آنها نقش بسته است. عقاب، ابوالهول یا اسفینکس (پیکرهای با بدن شیر و سر و سینه انسان)، مار و موجودات اسطورهای دیگر از نقشهایی است که در این مقبرهها دیده میشود.
بزرگترین و مشهورترین مقبرهٔ مداین صالح «قصرالفرید» یا «قصر تنها» نام دارد. این بنای تاریخی مقبره «لحیان» پسر «کوزا» است که با فاصله از باقی بناها به تنهایی برپا ایستاده است و حدود ۲۲ متر ارتفاع دارد و در طراحی آن تأثیر معماری یونانی و رومی مشهود است.
بیشتر اطلاعاتی که امروزه از نبطیها در اختیار داریم برمبنای نوشتههای یونانیان و رومیان است که از نزدیک با این قلمرو آشنایی داشتند، چون از خود نبطیان آثار مکتوب چندانی باقی نمانده است. آنچه مورخان و باستانشناسان درباره آنها یافته اند بر مبنای کندهکاریها و سنگنوشتههایی بر پیکرهها و مقبرهها به زبان آرامی است. این سنگنوشتهها شامل برخی نامها (از جمله نام زنان)، حرفهها، روابط و مناسبتهای خانوادگی و جزئیات دیگری از زندگی شخصی مردمانی است که زمانی در این شهر باشکوه زندگی میکردهاند.
حجر اولین مکان در عربستان سعودی است که در سال ۲۰۰۸ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
بخشی از کاشیکاریهای هنری کشفشده در خانه نپتون و آمفیتیریت در هرکولانیوم
هرکولانیوم، ایتالیا
در نیمروز ۲۴ اوت سال ۷۹ پس از میلاد، فوران کوه آتشفشان وزوو در نزدیکی شهر ناپل ایتالیا، شهر معروف پمپئی را در زیر چندین متر خاکستر آتشفشانی مدفون کرد. وقتی در قرن شانزدهم میلادی توانستند شهر را بازیابند چنین بهنظر میرسید که زمان در زیر خاکسترها متوقف شده است چرا که خاکستر آتشفشانی باعث شده بود بناها و بقایای انسانها محفوظ باقی بماند.
پمپئی تنها شهری نبود که از آتشفشان آسیب دید. چند کیلومتر آنطرفتر شهری به نام هرکولانیوم بود که حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سکنه داشت. نام شهر برگرفته از نام هرکول، پهلوان اسطورهای یونانی بود و بندر محبوب تفریحی ثروتمندان زمان با ویلاهای باشکوه و مجلل بود که مجللترین آنها (که اکنون به ویلا پاپیری مشهور است) گمان بر این است که متعلق به پدر همسر ژولیوس سزار، لوسیوس کالپورنیوس پیزو کایسونینوس بوده است.
از جهاتی بقایای شهرهرکولانیوم محفوظتر از ویرانههای پمپئی باقی مانده است. این شهر در زیر جریان آذرآواری (جریانی از گاز داغ و سنگ با سرعت زیاد) و پس از آن گل روان به ارتفاع بیش از ۱۵ متر مدفون شد. چنین وضعیتی باعث شد که نه فقط اشیا ماندگار باقی بمانند بلکه بخشی از مواد ارگانیک مانند موادغذایی، پارچه و چوب هم کیفیت خود را حفظ کنند و باقی بمانند.
هرکولانیوم بهطور اتفاقی در سال ۱۷۸۳ در جریان فعالیت ساختمانی چاهکنها در اطراف بقایای سالن تئاتر قدیمی باز یافته شد. حفاری و کاوشهای باستانشناسی ویلا پاپیری بین سالهای ۱۷۵۰ تا ۱۷۶۵ به فرمان پادشاه ناپل، چارلز هفتم انجام شد و تیم باستانشناسی توانست حدود ۱۸۰۰ دستنوشته پاپیروس در این مکان کشف کند. گمان بر این است که این تنها کتابخانه باقیمانده و نجاتیافته از آن زمان است.
در ابتدا تعداد اندک بقایای اجساد کشفشده باعث شد که مورخان تصور کنند که بیشتر اهالی هرکولانیوم برخلاف پمپئی توانستهاند به ناپل بگریزند، اما کشفهای بعدی حدود ۳۰۰ اسکلت در نزدیکی ساحل در حدود سال ۱۹۸۰ نشان داد که مردم در تلاش بودهاند تا از مسیر دریا بگریزند، اما موفق نشدهاند.
همانند ماچوپیچو، پلکانهایی در دامنه تپههای اولانتایتامبو هم برای کشاورزی احداث شده است
در مسیر ماچوپیچو، معبد و پرستشگاه قرن ۱۵ اینکاها در پرو، میتوان به قلعه و مرکز مراسم و مناسک اولانتایتامبو هم سری زد.
این بنا که به فرمان امپراتور پاتشاکوتی در قرن ۱۵ ساخته شده است هم به عنوان معبد و مکانی مقدس و هم به عنوان قلعه برای کنترل اینکاها بر مردم محلی استفاده میشده است. قلعه در ارتفاع ۲۸۰۰ متری از سطح دریا و بر فراز تپهای مشرف به دره مقدس قرار دارد. در ساخت آن از قطعه سنگهای عظیمی استفاده شده است که از معدنی حدود شش کیلومتری محل احداث قلعه آورده شدهاند. انتقال سنگها به بالای چنان شیبی نیاز به مهارت مهندسی داشته است و به نظرمیرسد سنگهای صیقلی در جریان انتقال کمترین آسیبی ندیدهاند.
یکی از جنبههای جالب شهر اولانتایتامبو استفاده از قنات است که از شبکه آبهای زیرزمینی منطقه استفاده میکردهاند و هنوز تا امروز کارایی خود را حفظ کرده است. این سیستم آبرسانی آب چند فواره تزئینی تراشیده شده از سنگ را در شهر تأمین میکند و نهرهایی هم در گذرگاههای شهر جاری است.
فرمانروای اینکا، مانکو اینکا، پس از شکست در برابر فاتحان اسپانیایی (مهاجمان) به شهر اولانتایتامبو عقبنشینی کرد. در سال ۱۵۳۶ هم از فراز قلعه توانست به فرماندهی هرناندو پیزارو در برابر اسپانیاییها ایستادگی کند و با استفاده از سیستم آب موجود توانست همه دشتهای اطراف را زیر آب ببرد و در نتیجه اسپانیاییها نتوانستند از نیروی سواره خود استفاده کنند. هرچند اسپانیاییهای کمی بعد با نیروهای کمکی بازگشتند و در نهایت اولانتایتامبو متروکه و ویرانه شد.