سرکوب و استعفای روزمره؛ چگونه پوتین روس ها را کنترل می کند؟

"بیا برویم به سلول زندان آنجا خوشگل‌هایی مثل تو را خیلی دوست دارند"

اسمولف می‌گوید پس از حرکت اعتراضی اش پلیس او را در مرکز پلیس تهدید کرد. او بازجویی را مخفیانه با گوشی تلفن همراه خود ضبط کرده است. مامور پلیس به او می‌گوید: "نمی توانی اثر انگشت بزنی نه؟ پاهایت را می‌گیریم و تو را وارونه نگه می‌داریم آن زمان اثر انگشت را از پاهایت می‌گیریم". مامور دوم به او می‌گوید: "پس بیا برویم به سلول زندان پسر‌های آنجا خوشگل‌هایی مثل تو را خیلی دوست دارند".

تاریخ انتشار: ۱۶:۰۶ - ۰۸ اسفند ۱۴۰۲

فرارو- مرگ منتقد زندانی کرملین هیچ احساسی در بخش عمده‌ای از هموطنان اش برنیانگیخته است. جوان روس در یک تماس ویدئویی می‌گوید: "چهره اکثر افرادی که از آنجا عبور می‌کنند فاقد هرگونه احساسی است. دو گردشگر روس حتی از او خواستند که کنار برود تا بتوانند "عکس‌های زیباتری" از کلیسای جامع کازان بگیرند. تصاویر ویدئویی نشان می‌دهند که اسمولف کم‌تر از پنج دقیقه با نوشته‌ای در دست در پیاده رو می‌ماند تا آن که سه افسر پلیس می‌آیند و او را بازداشت کرده و با خود می‌برند. آنان پرونده‌ای قضایی را علیه او باز کردند. توجیه ضعیف مطرح شده برای بازداشت او نقض مقررات مربوط به کرونا بود که برای مدت زمان طولانی هیچ کس دیگری در روسیه به آن چندان توجهی نکرده است.

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، مرگ شناخته شده‌ترین مخالف سیاسی "ولادیمیر پوتین" در زندان موج جدیدی از اعتراضات را در روسیه برانگیخته است و در حداکثری‌ترین شکل خود تنها در قالب اقدامات آرامی توسط چند هزار نفر از جمله تعداد قابل توجهی از زنان دیده شده است. تنها تعداد کمی از آنان جرات حمل نوشته و شعارهایی، چون اقدام اسمولف را دارند. اکثر آنان در محل یادبود قربانیان استالینیسم گل می‌گذارند، گریه می‌کنند یا زانو می‌زنند. با این وجود، حتی این اقدامات نیز در روسیه امروزی خطرناک محسوب می‌شوند. ظرف مدت چند روز صد‌ها نفر از آنان بازداشت شدند.

ولادیمیر پوتین دو جنگ دارد یکی در خارج علیه اوکراین و دیگری در داخل با مخالفان خود و در حال حاضر، به نظر می‌رسد که او در هر دو جبهه دست بالا را دارد. "بوریس یلتسین" اولین رئیس جمهور روسیه ۲۴ سال پیش یک دموکراسی شکننده را در دستان پوتین قرار داد و پوتین آن را به یک رژیم خودکامه تبدیل کرده است. اگر رژیم تحت رهبری او پیش‌تر یک دیکتاتوری کامل نبود دقیقا دو سال پیش با حمله علیه اوکراین به یک دیکتاتوری تمام عیار تبدیل شد.

حتی اندک رسانه‌های مستقل باقی مانده نیز تعطیل شدند و تقریبا تمام مخالفان رژیم و جنگ به خارج از کشور رانده شده و یا زندانی شدند. این پس زمینه‌ای است که در آن پوتین در جریان انتخابات ۱۷ مارس دوباره انتخاب خواهد شد انتخاباتی که نتیجه آن از پیش مشخص است.

برنامه الکسی ناوالنی این بود که میلیون‌ها نفر با حضور گسترده در ساعت ۱۲ شب در شعب اخذ رای انتخابات را مختل کنند. این تنها شکل اعتراضی است که هنوز به طور منطقی امن به نظر می‌رسد. با این وجود، حتی پیش از مرگ ناوالنی پیش بینی می‌شد که تعداد کمی از روس‌ها این خطر را به جان بخرند. آیا پوتین حریف خود را عمدا به قتل رسانده تا صحنه انتخابات را مختل نکند؟ شاید برای پوتین کافی نبود که ناوالنی در زندانی در دایره قطب شمال رنج بکشد جایی که او فقط می‌توانست از طریق پیام‌های وکلایش در سیاست دخالت کند. شاید از دید پوتین او باید حذف می‌شد تا آخرین امید برای یک روسیه متفاوت و آزاد از بین برود. این واقعیت که روسیه جسد منتقد کرملین را برای چندین روز پس از مرگ او به خانواده ناوالنی تحویل نداد نشان می‌دهد که هدف پوتین چه بود.

ناوالنی اولین منتقد کرملین نیست که می‌میرد. بسیاری از افراد از "آنا پولیتکوفسکایا" روزنامه نگار گرفته تا "بوریس نمتسوف" سیاستمدار اپوزیسیون جان خود را از دست داده اند. رژیم پوتین به ویژه نسبت به کسانی که آنان را "خائن" قلمداد کرده از خود سخت گیری نشان داده است مانند مورد "الکساندر لیتویننکو" مامور سابق امنیتی که با پولونیوم مسموم شد. اخیرا یک خلبان بالگرد ارتش روسیه که به اوکراین فرار کرده بود احتمالا توسط سرسپردگان کرملین در اسپانیا به قتل رسید. پوتین دلیلی برای ترس از قیام در کشور ندارد. رژیم تحت رهبری او ثابت کرده که ثبات وحشتناکی دارد. اکثر مردم به سادگی تسلیم صاحبان قدرت شده اند و این بدان معنا نیست که آنان بد عمل می‌کنند.

اگرچه اکثریت روس‌ها احتمالا ترجیح می‌دادند جنگ علیه اوکراین هرگز آغاز نمی‌شد، اما  آنان با سکوت شان از جنگ حمایت می‌کنند. بسیج نیرو در پاییز ۲۰۲۲ میلادی باعث شد صد‌ها هزار شهروند روسیه از کشورشان خارج شوند، اما بسیاری از آنان از آن زمان به این سو به تدریج به روسیه بازگشته اند. پس از هشت ماه شورش کوچک "یوگنی پریگوژین" فرمانده پیشین گروه واگنر تقریبا فراموش شده است. این واقعیت که پوتین اکنون مسئول مرگ ناوالنی منتقدش می‌باشد به نظر می‌رسد هیج موجی را در داخل روسیه ایجاد نکرده است.

ثبات رژیم را تنها با سرکوب نمی‌توان توضیح داد. علاوه بر آن، رژیم پوتین با هوشمندی از شدت تاثیر تحریم‌های غرب کاسته است. در واقع، اقتصاد روسیه در حال رشد است و استاندارد زندگی‌ای که اکثر روس‌ها از آن برخوردارند صرفا اندکی تحت تاثیر جنگ قرار گرفته است. صد‌ها هزار کارمند دولتی تقریبا مانند گذشته به زندگی خود ادامه می‌دهند و نیازی به زیر سوال بردن رژیم خودکامه پوتین نمی‌بینند.

"یاروسلاو اسمولف" ۲۴ ساله مردی که شعار اعتراضی در دست داشت هرگز روسیه دیگری را نشناخته است. تمام عمر او با دوره زمامداری پوتین سپری شده است. این فقط در نوسکی پراسپکت نیست که اسمولف به تنهایی در برابر رژیم خودکامه ایستاده است این موضوع درباره خانواده اش نیز صدق می‌کند.

او می‌گوید زمانی که با مادربزرگ اش تماس گرفت تا در غم مرگ ناوالنی با او شریک شود مادربزرگ اش واکنش تندی از خود نشان داد و گفت که چیزی در مورد ناوالنی نمی‌داند. مادربزرگ اش به او گفت که در ماه مارس بار دیگر به پوتین رای خواهد داد. اسمولف معتقد است که مادربزرگ اش به دلیل ترس این حرف‌ها را به او زده است. او ۷۰ ساله است و در خاباروفسک زندگی می‌کند. اسمولف می‌گوید: "از زمان استالین ترس در حافظه خانواده من نقش بسته است". این موضوع او را آزار می‌دهد که ترس مادربزرگ اش از عشق به نوه اش قوی‌تر است.

اسمولف می‌گوید پس از حرکت اعتراضی اش پلیس او را در مرکز پلیس تهدید کرد. او بازجویی را مخفیانه با گوشی تلفن همراه خود ضبط کرده است. مامور پلیس به او می‌گوید: "نمی توانی اثر انگشت بزنی نه؟ پاهایت را می‌گیریم و تو را وارونه نگه می‌داریم آن زمان اثر انگشت را از پاهایت می‌گیریم". مامور دوم به او می‌گوید: "پس بیا برویم به سلول زندان پسر‌های آنجا خوشگل‌هایی مثل تو را خیلی دوست دارند".

اسمولف این موضوع را به مادربزرگ اش گفت و او گفته بود: "آیا فراموش کرده‌ای که چگونه از پلیس در خاباروفسک پنهان شدی؟ حیف که از آن درس نگرفتی". اسمولف در سال ۲۰۲۲ به حمله به اوکراین در شهر قدیمی خود اعتراض کرده بود.

اسمولف می‌گوید نگاه خانواده اش به رژیم پوتین با نگاه او فرقی ندارد، اما آنان همه چیز را از روی ترس تحمل کرده اند. اسمولف پس از اقدام اعتراضی در خاباروفسک با جریمه مواجه شد و اکنون باید جریمه دیگری را بپردازد، اما اگر دوباره بازداشت شود ممکن است به زندان نیز محکوم شود. با این وجود، او نمی‌خواهد از تلاش برای آزادی کشورش دست بردارد. او می‌گوید: "ناوالنی جنگید پس من هم همین کار را خواهم کرد".

"اکاترینا شولمن" پژوهشگر علوم سیاسی در کافه‌ای  قدیمی در ۱۷۰۰ کیلومتری برلین در حومه شهر می‌گوید: "در حکومت‌های خودکامه هیچ ارتباطی بین آن چه مردم می‌خواهند و آن چه حکومت انجام می‌دهد وجود ندارد". این زن ۴۵ ساله لیبرال مانند بسیاری از لیبرال‌های روس پس از حمله روسیه علیه اوکراین به خارج از کشور رفت. او در کشور خود یک "عامل خارجی" در نظر گرفته می‌شود و بنابراین عملا مشمول ممنوعیت انجام حرفه خود شده بود.

با این وجود، حدود ۶۸ درصد از بیش از ۱.۲ میلیون مشترک کانال یوتیوب او هنوز در روسیه زندگی می‌کنند. برای شولمن مهم است که تاکید کند اکثر روس‌ها مشتاق جنگ پوتین یا آرزو‌های حکومت روسیه برای ابرقدرت شدن نیستند. این کارشناس علوم سیاسی می‌گوید کمتر از ۱۵ درصد از روس‌ها مشتاقانه حامی جنگ روسیه علیه اوکراین هستند. شولمن می‌گوید: "قبل از جنگ ذهنیت روس‌ها میلیتاریزه یا نظامی نبود بالعکس از زمان جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ روسیه تعداد بیش تری از روس‌ها دیدگاه مثبتی نسبت به اتحادیه اروپا، ایالات متحده، غرب و اوکراین داشتند".

قوانین مبهم سانسور

پس چرا بسیاری از روس‌ها می‌پذیرند که پوتین به کشور همسایه حمله کند، کشور را از غرب دور کند و غرب را دشمن سرسخت روسیه اعلام کند؟ شولمن می‌گوید: "این کاملا ساده است. پوتین ادعا کرد که اوکراین باید نازی زدایی شود. کلام خودکامه موضع رسمی روسیه است. فشار برای ابراز وفاداری وجود دارد و برای افرادی که به طور علنی این روایت را رد می‌کنند مجازات اعمال خواهد شد". پوتین سانسور زمان جنگ را اعمال کرده است.

به گفته رژیم پوتین هرکس از حمله به کشور همسایه انتقاد کند به ارتش تهمت وارد ساخته و تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرد. قوانین سانسور چنان مبهم تنظیم شده اند که مقام‌های امنیتی می‌توانند تقریبا علیه هر فردی اقدام کنند. فقط پوشیدن کفش‌های کتانی آبی و زرد رنگ‌های پرچم اوکراین می‌تواند باعث بازداشت یک فرد شود. مردی در مسکو به همین جرم بازداشت شد و معادل ۱۰۰ یورو جریمه پرداخت کرد. در همین حین زنی در کراسنودار در رستورانی با شوهرش درباره جنگ صحبت می‌کرد یکی از کارکنان رستوران او را به پلیس لو داد و او مجبور شد معادل ۴۰۰ یورو جریمه پرداخت کند.

شوهرش به جرم "شورش" به مدت ۱۵ روز به زندان رفت. مردم در حال حاضر در سراسر روسیه در حال لو دادن یکدیگر به پلیس و دستگاه‌های امنیتی هستند. این رویه در مورد لو دادن افراد به دلیل انتشار پست‌های انتقادی در رسانه‌های اجتماعی نیز در جریان است. رژیم از زمان آغاز تهاجم حدود ۲۰۰۰۰ نفر را به دلیل انتقاد از جنگ دستگیر کرده است. هر روز ده‌ها تن از مخالفان رژیم محاکمه می‌شوند. تنها در هفته گذشته فعالان حقوق مدنی ۱۷۶ محاکمه را فهرست کردند که به دلیل مسائل سیاسی بودند.

شولمن می‌گوید: "برای پوتین روایت‌های بزرگ درباره تمدن برتر روسیه صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است. از نظر پوتین موضوع بر سر حفظ قدرت است و هر چیز دیگری برای ویترین است. او حتی خود نیز به پروپاگاندای رژیم اش باور ندارد.  اکثر روس‌ها یاد گرفته اند که چگونه در یک رژیم سرکوبگر مانند دوران شوروی زنده بمانند: شما به آنچه می‌خواهید فکر می‌کنید، آن چه را که مردم از شما انتظار دارند بگویید و برای زنده ماندن هر کاری که باید انجام دهید را انجام دهید. برخی افراد تغییر روایت‌های رسمی را درونی می‌کنند، زیرا دروغ گفتن برای شان سخت‌تر است و با درونی کردن روایت احساس راحتی بیشتری می‌کنند. با این وجود، برخی دیگر از احساس گناه و ناامیدی رنج می‌بردند. فروش مُسکن‌ها و دارو‌های ضد افسردگی در روسیه به شدت افزایش یافته است. مصرف الکل که پوتین سال‌ها با موفقیت با آن مبارزه کرده بود نیز دوباره به یک مشکل تبدیل شده است".

به نظر شولمن ناوالنی عمدا به قتل رسید تا وحشت را گسترش دهد تا نشان دهد که مقاومت غیرممکن است. او می‌گوید: "با این وجود، ترس به عنوان وسیله‌ای برای تسلط معایب خود را دارد، زیرا برای همیشه دوام نمی‌آورد و باعث نمی‌شود مردم شما را دوست داشته باشند"؛ بنابراین پوتین علاوه بر باتوم چیز مهم تری برای ارائه دارد: سوسیس. چند سال پیش، کارشناسان قرارداد اجتماعی نانوشته روسیه را با عنوان "سوسیس برای آزادی" توصیف کردند. روس‌ها تا زمانی که در حد معقولی از امور معیشتی زندگی شان به شکل خوبی گذرانده می‌شود اعتراض نمی‌کنند. اگرچه کرملین مجبور است در سومین سال جنگ پول بیش تری را به صنعت تسلیحات وارد کند استاندارد زندگی اکثر مردم روسیه به شدت بدتر نشده است.

زمانی که پوتین واقعاً یک جنگ بزرگ را آغاز کرد آسیب به اقتصاد جزئی بود. "الکساندرا پروکوپنکو" می‌گوید: "اقتصاددانان ثابت کرده اند که توانمندتر و قابل اعتمادتر از ژنرال‌های میدان جنگ هستند. اقتصاددان می‌داند در مورد چه چیزی صحبت می‌کند". او خود تا مارس ۲۰۲۲ به عنوان مشاور در بانک مرکزی در مسکو کار می‌کرد زمانی که منصب و کشورش را ترک کرد.

او که اکنون در برلین به سر می‌برد. او می‌گوید این که چرا روسیه تاکنون به خوبی با تحریم‌ها کنار آمده در وهله نخست به لطف اقدامات "الویرا نابیولینا" ۶۰ ساله رئیس سابق اوست زنی که از سال ۲۰۱۳ ریاست بانک مرکزی روسیه را بر عهده دارد و وظیفه خود را جلوگیری از ضرر‌های کلان برای رفاه شهروندان روسیه تعریف کرده است. یکی از ویژگی‌های رژیم پوتین آن است که مراکز تصمیم گیری آن بسیار کم‌تر از آن چیزی که برای ناظران غربی به نظر می‌رسد یکپارچه هستند. پوتین از زمانی که برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۰۰ روی کار آمد مدیریت اقتصاد روسیه را به کارشناسان سپرد. او حتی از آنان در برابر تلاش‌های دوستان خود در دستگاه‌های امنیتی و الیگارش‌ها برای اعمال فشار محافظت کرده است. بنابراین، سیاستگذاری اقتصادی روسیه در سالیان اخیر غیر ایدئولوژیک و عملگرایانه باقی مانده است. پروکوپنکو می‌گوید: "پوتین به متخصصان اقتصادی خود اعتماد دارد و در اقدامات و تصمیم گیری‌های آنان دخالت نمی‌کند".

با این وجود، اقتصاد روسیه با مشکلات درازمدتی مواجه است که به این سادگی قابل حل نیستند. پروکوپنکو می‌گوید پوتین می‌خواهد روس‌ها راضی باشند، اما همزمان کارزار نظامی میلیارد‌ها روبل را می‌بلعد. هم چنین، پوتین و اقتصاددانان اش باید از سیل سفارشات برای شرکت‌های دفاعی - نظامی که باعث گرم شدن بیش از حد اقتصاد روسیه می‌شود جلوگیری کنند. هر چه غرب تسلیحات بیش تری به اوکراین عرضه کند خطر بی ثباتی اقتصادی روسیه بیش‌تر می‌شود. اکنون در روسیه تولید کالا‌های ضروری برای جنگ به شدت در حال افزایش است، اما به میزانی کم‌تر لوازم خانگی، خودرو و ماشین آلات تولید می‌شود.

اکثر مردم عادی روسیه حتی متوجه این موضوع نمی‌شوند. آنان به جای خرید فولکس واگن اکنون خودرو‌های وارداتی از چین را خریداری می‌کنند. آنان به جای کوکاکولا اکنون نوشابه‌های وارداتی از ایران، قزاقستان و ترکیه را مصرف می‌کنند. این هیچ تفاوتی برای مشتریان ندارد، اما برای اقتصاد روسیه تفاوتی دارد. ارزش افزوده و در نتیجه سود در خارج از کشور ایجاد می‌شود. اکنون روس‌ها به جای رفتن به تعطیلات تابستانی به اسپانیا پول خود را در کشور خرج می‌کنند.

الکساندرا پروکوپنکو معتقد است که تعداد کمی از همکاران سابق او در بانک مرکزی طرفدار جنگ علیه اوکراین هستند. او فکر می‌کند که آنان به دلایل دیگری در محل کار خود مانده اند. به گفته پروکوپنکو فشار مقام‌های امنیتی روسیه در این باره تاثیرگذار بوده است. بسیاری از کارمندان دولتی دیگر اجازه ندارند به خارج از کشور سفر کنند یا برای انجام این کار باید مجوز بگیرند.  سایرین هیچ آینده‌ای برای خود خارج از سیستم پوتین نمی‌بینند. پروکوپنکو می‌گوید: "هرکسی که برای دولت روسیه کار کرده دیگر هرگز در خارج از روسیه شغلی پیدا نمی‌کند حتی اگر به طور نمایشی استعفا دهد. اگر غرب به آنان کمک کند شاید افراد بیش تری تصمیم دیگری بگیرند".  پروکوپنکو می‌گوید:"اما هیچ کس راهی به آنان نشان نمی‌دهد. فقط پوتین وجود دارد و او می‌گوید: شما با من بمانید".

پرطرفدارترین عناوین