فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
وای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
درویش نمیپرسی و ترسم که نباشد
اندیشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت
دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
تا در ره پیری به چه آیین رویای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابتای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت
حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت
شرح لغت:راه زدن: راه را به قصد دستبرد بستن/ راه دل زدن: غارت دل کردن/ ثواب: اجرِ اخروی/خماری: خمارین، مخمور، دردسری که پس از صرف شراب و رفع مستی دست میدهد/چشم خماری: چشم میزده و مست/جناب: درگاه، آستانه/سَرِ آب: سرچشمه.
۱- برای اجرای این نیت باید تمام جوانب آن را بسنجی که فریب نخوری. چون سراب در راه بوده و دیگران قصد فریب شما را دارند. پس باید کاملاً مواظب جوانب کار باشی و بی تدبیر عمل نکنی که پشیمان میشوی.
۲- حضرت حافظ در بیت پنجم میفرماید:
تیر جفایی که به قصد کشتن دل من رها کردی، به هدف نرسید. نمیدانم بار دیگر نظر و اندیشه درست تو درباره ما چه تدبیری خواهد کرد.
۳- شما از گزند گرداب نجات یافته اید. پس سعی کنید که خود را در این ورطه نیندازید که آدم عاقل از یک سوراخ دوبار داخل نمیشود.
به کسی دل بستهای و نگرانی که رقیب بر تو پیروز شود و این فکر آسایش و آرامش را از تو سلب کرده است. فکر میکنی که او از حال تو بی خبر است. در انجام مقصود خود راه صحیح را انتخاب کن تا اسیر انسانهای دیو صفت نشوی و به راه خطا نیفتی. از دوران جوانی خود نهایت استفاده را بکن و مقصودت را از خدا بخواه که برآورده خواهد شد.