یکی از اعضای بنیاد حقیقت خاورمیانه (EMET) شکست آمریکا و غرب در جنگ رسانهای و تبلیغاتی ۳ ماه گذشته درباره غزه را بهانه قرار داده و توصیههایی برای فعالتر شدن دولت بایدن در عرصه جنگ رسانهای علیه ۳ کشور چین، روسیه و ایران ارایه کرده است.
به گزارش عصرایران، متن کامل این مقاله در پی میآید:
طی ۳ ماه گذشته، رباتهای روسی، چینی و ایرانی، فضای اینترنت را پر از محتوای ضد صهیونیستی، یهودستیزانه و ضد آمریکایی کردهاند و شکافهای سیاسی خطرناک و گستردهای را در ایالات متحده تشدید کردهاند.
این یک داستان قدیمی است: برای سالها، دشمنان خارجی آمریکا از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای مداخله در سیاست داخلی ما استفاده میکنند و روایتهای خود را ارایه میکنند و طبق معمول دولتهای ایالات متحده در مقابله با این "روایتهای نادرست" کند بوده اند.
از زمان پایان جنگ سرد، واشنگتن بیش از حد بر جنگ سنتی (نظامی) متمرکز بوده است. ایالات متحده سال گذشته ۸۷۷ میلیارد دلار برای ارتش خود هزینه کرد که بیش از مجموع ۹ کشور بعدی است.
اما چین، روسیه و ایران به خوبی میدانند که نمیتوانند ایالات متحده را در یک درگیری نظامی سنتی به چالش بکشند، بنابراین به ابزارهایی نامتقارن مانند تامین مالی نیروهای نیابتی مانند حماس و حزبالله و حملات سایبری و کمپینهای اطلاعات نادرست متوسل میشوند.
در نتیجه، بودجه روسیه و چین برای رسانهها و تبلیغات با بودجه دولت و کنگره آمریکا برای رسانهها قابل مقایسه نیست و بسیار بیشتر است.
نابرابری اجتناب ناپذیر نبود بلکه پس از جنگ سرد، ایالات متحده عامدانه به آرامی حوزه اطلاعات را کنار گذاشت. در سال ۱۹۸۸، بودجه رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی ۲۱۹ میلیون دلار بود که با در نظر گرفتن تورم معادل با ۵۸۶ میلیون دلار امروز بوده است.
اما امروز بودجه این رسانه ۱۲۳ میلیون دلار است. رادیو آزادی که در طول جنگ سرد برای پخش پیامهای ضد کمونیستی و دموکراسی خواهی در پشت پرده آهنین تاسیس شد، نقش مهمی در مبارزه با روایتهای شوروی داشت.
تا سال ۱۹۹۰، رادیو آزادی پرشنوندهترین ایستگاه رادیویی غربی در اتحاد جماهیر شوروی بود و نقش کلیدی در انقلاب چکسلواکی و رومانی داشت.
رادیو آزادی تحت چتر آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده - USAGM- است که شامل صدای آمریکا، رادیو آسیای آزاد، دفتر پخش کوبا، شبکههای پخش خاورمیانه و صندوق فناوری باز است.
در ماه مارس گذشته، جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا، در پاسخ به کمپینهای روسیه، چین و ایران برای تضعیف ارزشها و نفوذ ایالات متحده، درخواست افزایش ۱۱ درصدی کل بودجه آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده را به مبلغ ۹۴۴ میلیون دلار ارایه داد که در انتظار تصویب کنگره است.
از سوی دیگر روسیه در سال گذشته تنها ۱.۹ میلیارد دلار برای تبلیغات رسانهای هزینه کرده است. طبق گزارش اخیر وزارت خارجه ایالات متحده، بودجه چین برای تبلیغات سایبری و اطلاعات نادرست جهانی میلیاردها دلار است. حتی تحریمهای اقتصادی نیز ایران را از پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار تنها برای برنامههای تلویزیونی دولتی بازنداشته است.
اغلب روسیه، چین و ایران با هم همکاری میکنند، به ویژه زمانی که هدف مشترک آنها خنثی کردن نفوذ ایالات متحده باشد. به عنوان مثال، پکن علاوه بر استفاده از اطلاعات نادرست برای حمایت از منافع ژئوپلیتیکی خود و سرکوب انتقادات داخلی، از دستگاه اطلاعاتی خود برای حمایت از روایتهای کرملین در مورد جنگ در اوکراین، از جمله ادعاهای نادرست مسکو مبنی بر اینکه اوکراین آزمایشگاههای مخفی جنگ بیولوژیکی ناتو را اداره میکند، استفاده کرده است.
استراتژی روسیه و چین این است که از شکافهای اجتماعی موجود در غرب سوء استفاده کند. هم پکن و هم مسکو با افراط گرایان راست افراطی و چپ افراطی در غرب روابطی برقرار کرده اند و شکاف و بی ثباتی را گسترش داده اند. موضوعات انتخابی آنها شامل نژادپرستی، مهاجرت، و جنگهای فرهنگی است.
آمریکا نباید در مقابل چنین بازی کثیفی را انجام دهد. اما واشنگتن باید درک کند که اطلاعات نادرست تاثیرات گستردهای در داخل و خارج از کشور دارد. دولت بایدن باید تلاشهای خود را برای مقابله با این گونه اطلاعات نادرست افزایش دهد و همچنین با رژیمهایی که آن را منتشر میکنند مبارزه کند.
این امر میتواند از طریق افزایش بودجه آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده و همچنین حمایت از رسانههای مستقل ممنوع شده توسط این دولت ها، مانند روزنامه مستقل "نوایا گازتا" روسی که سردبیر آن برنده جایزه نوبل و اکنون در تبعید در لتونی است و یا شبکه تلویزیونی فارسی زبان "ایران اینترنشنال" انجام شود.
علاوه بر این، ایالات متحده باید برنامههایی را برای آموزش خبرنگاران چینی، روسی و ایرانی برای رد روایتهای نادرست و افشای فساد گسترده، نقض حقوق بشر و تجاوزگری در کشورهای خود ایجاد کند.
این تحقیقات را میتوان از خارج از کشور انجام داد، با تکیه بر منابع محلی و اطلاعات منبع باز، همانطور که توسط Bellingcat، یک گروه روزنامه نگاری تحقیقی مستقر در هلند که از آن به عنوان "بزرگترین کابوس روسیه" یاد میشود، انجام میشود.
اگر این روزنامه نگاران روی موضوعات حساس تمرکز کنند، چنین اقداماتی به ویژه موثر خواهد بود. به عنوان مثال تمرکز فعالیت این روزنامه نگاران بر موضوع اقلیتهای قومی در چین، روسیه و ایران که درصد زیادی از جمعیت آنها را تشکیل میدهند، میتواند بسیار موثر باشد.
علت رفتار خشن با اقلیتها ترس از جدایی طلبی قومی است. افزایش پوشش رسانهای میتواند فشار داخلی و بینالمللی بر این رژیمها را تقویت کند و احتمالا حتی باعث خیزشهای قومی شود.
از این گذشته، در سال ۱۹۸۹، پوشش خبری رادیو آزادی از سرکوب مجارها و آلمانیها توسط دولت رومانی و گزارش اعتراضات بعدی، نقش مهمی در سقوط رژیم "نیکولای چائوشسکو" داشت.
اما قبل از اینکه ایالات متحده سیاست خود را تنظیم کند، باید استراتژی اصلی خود را تغییر دهد.
در ۱۵ سال گذشته، سیاست خارجی ایالات متحده به دنبال خاموش کردن آتش بوده است نه جلوگیری از آن. هیچ استراتژی منسجمی فراتر از مدیریت بحران و مهار وجود نداشته است.
وقتی صحبت از جنگ اطلاعاتی به میان میآید، اهداف واشنگتن عمدتا به شناسایی و تلاش برای متوقف کردن تبلیغات ضدغربی با بودجه خارجی، محدود شده است. با این حال، این به تنهایی کافی نیست. هر استراتژیست نظامی یا حتی یک گوینده ورزشی به شما میگوید که هر چقدر هم که استراتژی خوب باشد، اگر دائما در دفاع باشید، هرگز برنده نخواهید شد.