مدیرکل پیشین وزارت نفت تاکید کرد: هشدار میدهم که وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، با شرایط جدیدی که در بازار بینالمللی نفت به وجود آمده که در آن، دیگر ایران را به کلی از بازار بینالمللی نفت حذف کردهاند، باید نسبت به احیای نقش شرکت ملی نقت و وزارت نفت، به عنوان تنها فروشنده بازارنفت خام ایران، تلاش کنند و از اشتباهات بودجه ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، بیاموزند
به گزارش جماران، محمود خاقانی گفت: ما قدیمیهای صنعت نفت نگران هستیم. صنعتی که با تکنولوژی قدیمی برای بقای خود تلاش میکند به آخر خط رسیده است، اگر این صنعت را در این مرحله بشکنید، چیزی برای این مملکت باقی نمیماند؛ چراکه این کشور، وابسته به صنعت نفت است.
در پی انتشار جوابیه اداره کل روابط عمومی وزارت نفت در پاسخ به سخنان محمود خاقانی، کارشناس و مدیر کل پیشین وزارت نفت، که نسبت به ضرورت اصلاح بندهایی از بودجه ۱۴۰۳، درخصوص نحوه فروش نفت سخن گفته بود، وی در تماس با خبرنگار جماران، به ارائه توضیحاتی پرداخت.
خاقانی در تماس تلفنی با خبرنگار جماران به بیان نکاتی درخصوص این جوابیه پرداخت و تصریح کرد: «باید از وزارت نفت برای توجه به مسائلی که درچارچوب نگرانیهای جامعه در رسانهها مطرح میشود، تشکر کنم. قطعا این پاسخگویی، اقدام مثبت وزرات نفت است. در کنار آن اما، باید این نکته را به دوستانی که اکنون اغلبشان جوان هستند یادآوری کنم که نسل ما، براساس اعتقاد به رهنمودها و فرمودههای امام خمینی (ره)، باور دارد که اگر مقام ماندنی بود، به ما نمیرسید. به همین دلیل، تلاش ما این بود که بیشترین توان علمی و جسمی خود را در مسیر مبارزه با دشمن، که در آن زمان، و خصوصا در دوره جنگ تحمیلی، آمریکا، انگلیس و شوروی بودند، به کار بگیریم.
صنعت نفت، در آن زمان، هدف اصلی حملات دشمن در دوران جنگ تحمیلی بود. کارکنان این صنعت از پیش از انقلاب، نسلهای بعد از خود را آموزش دادند تا آنها نیز بتوانند این صنعت را حفظ کنند. اما اکنون شاهدیم، سعی این جوانان، در مواجهه با مسالهای کارشناسی، تحقیر شخصیت حقیقی این حقیر و بنده خدا است! البته این روشی است که معتقدین به فهم نادرست از حدیت نبوی «باهتوهم»، آن را به کار میگیرند و معتقدند که اگر نمیتوانیم جواب کسی را منطقی و بااستدلال بدهیم، او را نزد افکار عمومی با بهتان زدن، خراب کنیم! این روشی است که متاسفانه از ۲۰ سال اخیر در کشور آغاز شده و هنوز ادامه دارد. درحالی که آن حدیث نبوی، به بدعت گذاران در دین برمیگردد و نه به منتقدان دولت و شیوههای حکمرانی.
به عنوان کارشناس اقتصاد انرژی و احدی از آحاد ملت ایران، شاهد اتفاقاتی در کشور هستم که من را در کنار دیگر کارشناسان دلسوز کشورمان، نگران کرده است. هنوز هم معتقدم با مواد و بندهای گنجانده شده در برنامه هفتم، ملی بودن صنعت نفت، زیر سوال بزرگی میرود که باید به آن پاسخ داده شود؛ اینکه چرا وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران، از خود در برابر این قانون گذاران دفاع نمیکنند، سوالات زیادی ایجاد کرده است. قانونگذارانی که هر کدام با تعداد آرایی محدود وارد مجلس یازدهم شدند و اکنون بیشتر منافع فردی و گروهی خود را مدنظر قرار میدهند تا منافع ملی.
ما نگران هستیم که کاسبان و دورزنندگان تحریم و اصحاب ثروت و قدرتی که بعد از خصوصیسازیها در کشور ثروتمند شدند، با نفوذ در روندهای حاکم بر قانون گذاری، آن را به سمت و سویی میبرند که از نظر بسیاری از کارشناسان مانند بنده، به نفع منافع ملی کشور نیست.
در شرایطی در بودجه ۱۴۰۳ بحث تهاتر از سوی برخی نهادهای خاص مطرح شده است که کشور ما از محل انجام تهاترها، آسیبهای جدی دیده است. چرا نباید بتوانیم پول نفتمان را بگیریم و در بازارهای بین المللی، برای کسب منافع حداکثری مان، رقابت ایجاد کنیم! ارتباط بین «فساد بزرگ چای دبش» با انتشار خبر آزادشدن پولهای بلوکه شده ایران که در ازای فروش نفت، طلای سیاه، به سریلانکا، درآنجا مانده بود، چیست؟ اکنون ما نگران این هستیم که چنین مسائلی درباره پولهای ایران در هند و چین ایجاد شود!
چرا کسی نمیپرسد که توسعه فرودگاه امام خمینی، تحت چه شرایطی با قرارداد ۲.۵ میلیارد یورویی با یک شرکت چینی ناشناخته بسته شده است! چرا در ازای پول نفت کشورمان، هر گونه کالا و خدمات بنجل دیگر کشورها را به کشور پذیرا هستید! چین، نه تنها پول نفتی به ما نمیدهد بلکه مصالح مورد نیاز برای ساخت این فرودگاه، از سنگ کف تا سنگ توالت، را نیز وارد میکند! آش آنچنان شور شده که وزیر ورزش در همین دولت نیز اعلام کرد «چینیها به جای پول نفت، ورزشگاه میسازند که نه تنها هیچ کمکی به بهبود وضعیت معیشت مردم نخواهد کرد، بلکه هزینههای نگهداری آن هم باری اضافه بر دوش مردم خواهد شد، درحالیکه امروز پول نگهداری درست ورزشگاه آزادی را هم نداریم، بهتر است نیروگاه و پالایشگاه بسازید!»
اینها چه کسانی هستند که چنین سمت وسویی به جهت گیریهای اساسی کشور میدهند! ما نمیدانیم، اما میفهمیم که در بودجه ۱۴۰۳، اعمال نفوذ میشود تا طلای سیاه را بدهیم و به جای آن کالا بگیریم! در زمان جنگ تحمیلی با کمترین درآمد نفتی، ضمن اداره اقتصاد کشور، جبههها نیز پشتیبانی میشد، آن زمان تهاتر برای گندم، برنج و گوشت و با هدف تامین آذوقه مردم انجام میشد. خوب است به این تاریخچهها مراجعه کنیم!
اکنون وزارت نفت میگوید ما بیشترین فروش را در بازارهای مختلف داشتهایم؛ خبر بسیار خوشحال کنندهای است. به این معنا که توانستهایم بیشترین درآمدهای دلاری را داشته باشیم. این درآمدهای دلاری قاعدتا باید به خزانه کشور ریخته شده باشد؛ اگر اینگونه است چرا دولت سهم منابع مالیاتی از منابع عمومی در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ را در شرایط رکود و تورم فعلی، به ۴۵ درصد رسانده است. جامعه هدف این مالیاتها چه کسانی بودهاند، چگونه از نهادهای اقتصادی فراقانونی چگونه مالیات گرفته شده و آیا توانستهاند از مافیای اتومبیل مالیات بگیرند!
آنچه که در رابطه با تاثیرات زیانبار منافع شاهزادگان در عربستان سعودی مثال زدم، باید برای ما درس بزرگی باشد. همچنان معتقدم باید وزارت نفت به کابینه هشدار دهد که در شرایطی نفت خود را به بازار میبرد که نیروی انتظامی، قرارگاه خاتم، نهادهای فراقانونی اقتصادی و دورزنندگان تحریم نیز با همان نفت به بازار میروند! در این بازار، نفت ایران با نفت ایران رقابت میکند و هر یک دنبال این هستند که زودتر محموله خود را بفروشند، تا پولش را بردارند و تهاتری کالا وارد کنند و یا اگر پولی به دستشان آمد، کالایی بخرند تا در بازار ایران چندبرابر سود کنند! نفت را دلار میکنند و در داخل ایران این رقابت باعث میشود که قیمت دلار افزایش یابد، چرا که این افزایش قیمت به نفع آنها است که درآمد دلاری دارند، تا دلارشان را در ایران ریال کنند! مگر کشور یک بار، پیامدهای چنین طرحی را در زمان وزارت مرحوم آقای «رستم قاسمی»، در قالب «بورس انرژی»، نیازمود! همان زمان هم به هشدارها، بی توجهی شد!
متاسفانه، به دلیل منافعی که افراد و گروههایی خاص در تهاتر برخی کالاها دارند، شاهد هستیم اکنون اول کالا وارد کشور میشود و بعد با تشریح ضرورتهای نیاز آن برای کشور، از مصرف آن حمایت میکنند! در این راستا، برنامه هفتم، مگر غیر از تامین کننده منافع یک گروه و باند خاص است.
چرا وقتی میگوییم صنعت نفت را دریابید، برآشفته میشوند! بلایی که بر سر صندوق بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت آمد را ببینید! این صندوق را دولتی اعلام کردند و اکنون این نگرانی وجود دارد که در گام بعد، این صندوق خصولتی شود و همان بلایی که بر سر دیگر صندوقهای بازنشستگی آمده، اینجا نیز اجرا شود. بیمارستان وزارت نفت که خصوصی است را میخواهند دولتی کنند، اما صندوق بازنشستگی کارکنان را دولتی کرده اند!
شما که میگویید بیشتر از دولتهای قبلی نفت فروختیم و حتی ۸۷ میلیون بشکه میعانات گازی که روی دست دولت قبل مانده بود را فروختیم،ای کاش دلیل آن را بیان کنید و بگوید این میعانات چرا و به چه دلیل فروخته نشده بود. این میعانات گازی، میلیاردها دلار ارزش دارد. آقای زنگنه دلش برای کشور میسوخت، نمیخواست آن را مفت در بازار بفروشد. اسفند ۹۹ دولت مشکلات برجام را حل کرده بود، اما افراد و گروه هایی، آن زمان به دولت اجازه امضای آن را ندادند، با این حال، آقای روحانی امیدوار بود این اجازه از سوی این افراد و گروهها به دولت سیزدهم داده شود. آنها با دلسوزی نخواستند نفت را ارزان بفروشند تا با امضای توافق، ناچار نشوند میعانات گازی ایران را در بازار ارزان فروشی کنند تا پول بیشتری به خزانه واریز شود.
حالا که از خود راضی هستند که این میعانات را فروخته اید، پس اعلام کنید آنها را با چه قیمتی و به چه کسی فروختهاید! این را شفاف سازی کنید. مشکل کشور ما اکنون این است که اقتصاد خرد و کلان کشور، به بهانه «دشمنیها» شفاف نیست. چه زمانی میخواهید به این باور برسید آنها تمام اطلاعات این معاملات را دارند. کشور ما اکنون از این اقتصاد غیرشفاف به مراتب صدمات جدیتر دیده است.
متاسفم که اکنون، همه ارکان کشور ما، سیاسی شده است. یک باند و گروه سیاسی، با افکار ویژه به دلیل اینکه توانستهاند در بخشهای نظامی، امنیتی و قضایی جایگاهی برای خود داشته باشند، همه مسائل را در راستای اهداف خود، سیاسی کرده اند. قطعا اگر من که سالهاست در منزل، دوران بیماری را میگذرانم، از وزارت نفت دولت سیزدهم تعریف میکردم و انتقاد نداشتم، در منزل از من ملاقات میکردند و امکاناتی نیز برای درمان در اختیارم قرار میدادند، اما به محض اینکه از روی دلسوزی، حرفی زده میشود، خود آقایان با سیاسی خواندن آن، تلاش میکنند از این مسیر نگاههای کارشناسی را سرکوب کنند. چرا به دنبال این هستید که برای توجیه همه ناکارآمدی ها، این چنین بهانهتراشی کنید!
تحریمهای ظالمانه را علت ناکامیها میدانید، اما بدانید که مبارزه با آن، از طریق پنهان کاری صورت نمیگیرد! مگر نه اینکه دشمن در سطح معاون وزارت دفاع این کشور نفوذ کرده بود و بعد معلوم شد که آن فردی که مخالف برجام بود و بیشترین توهینها و تخریبها را به وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم اعمال میکرد، پشت پرده چه منافعی را پیش میبرد! اگر صحبت از دشمن میکنیم، نباید تصور کرد دشمن فقط غرب است، بلکه هر آنچه که اکنون منافع ملی کشور را به محاق برده، دشمن کشور ما است.
متاسفانه، اداره کل روابط عمومی وزارت نفت، جایی که نمیتواند دلیل قانع کنندهای بیاورد به اموری دستاویز میشود که همانها سوالات و ابهامات بیشتری ایجاد میکنند. در حالی از همه هشدارها و نگرانیها با جناحی خواندنشان عبور میکنند که کارشناسان دیگری، از جناح سیاسی خودشان، صریحتر و پرتکرارتر، صدایشان بلند شده و نسبت به این مسائل ابراز نگرانی کردهاند. این نشان میدهد آنها که بازار را خوب میشناسند نیز احساس خطر کردهاند و میبینند که چگونه با همکاری شرکتهای اروپایی، روسی و چینی منافع ملی ما به خطر افتاده است. حقیقتا، درد دلها بسیار است.
معتقدم آنها که اکنون درقدرت هستند، همانها هستند که حکم به انحلال وزارت نفت دادند. هشدار میدهم که وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، با شرایط جدیدی که در بازار بینالمللی نفت به وجود آمده که در آن، دیگر ایران را به کلی از بازار بینالمللی نفت حذف کردهاند، باید نسبت به احیای نقش شرکت ملی نقت و وزارت نفت، به عنوان تنها فروشنده بازارنفت خام ایران، تلاش کنند و از اشتباهات بودجه ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، بیاموزند و از آنها گزارش تهیه کنند. اما متاسفانه در شرایطی هستیم که گروهی در قوه مقننه در مسیری حرکت میکنند که این اشتباهات در حال تقویت شدن در برنامه هفتم و بودجه ۱۴۰۳ است.
در دوره حضور ما، در وزارت نفت تفکر آزاد کارشناسی تقویت میشد و در مقطعی نظام تصمیم گرفته بود بخش کارشناسی و مدیریت میانی، از رویکردهای جناحی و سیاسی به دور باشد. در آن مقطع، این ساختار با صلاحدید جناب آقای زنگنه در وزارت نفت، ایجاد شد و کارشناسان هر جا تصمیمات را خلاف منافع صنعت نفت و یا کشور میدیدند، شجاعانه ایستادگی میکردند و من از جمله آن مدیران بودم. کمااینکه در دولت دهم، وقتی دربرابر تصمیم نادرست مقام مافوقم ایستادگی کردم، برکنار شدم. پای حرف کارشناسیام ایستادم و همه اینها در سوابق من در وزارت نفت وجود دارد. ضمن اینکه در نهادهای نظارتی و امنیتی هم پرونده خوبی دارم.
به هیچ حزب، باند و گروهی وابسته نیستم. وابستگی من به قانون اساسی، خط بنیانگذار انقلاب و ولایت فقیه است و معتقدم باید وصیت نامه امام، خصوصا درمورد نقش نیروهای نظامی و انتظامی اجرا شود. این نیروها به جای اینکه خودشان سهمیه بگیرند و در بازار بین المللی بفروشند، شرکت ملی نفت ایران را به عنوان تنها فروشنده خام به دنیا معرفی کنند تا بتواند با آرامکو رقابت کند و بدانید؛ در غیر این صورت، دشمن به هدفش رسیده است. مگر نمیدانید بازار به کسانی نیاز دارد که هر روز در بازار حضور داشته باشند.
با برخی سیاستهایی که در برنامه هفتم و یا بودجه ۱۴۰۳، پیگیری میشود، همه ما باید نگران باشیم که مبادا نفوذیها و جریانات مشکوکی، در هدایت این سیاستگذاریها نقش داشته باشند! با توجه به شناختی که از آقای زنگنه دارم، روشن است که ایشان شخصیتی وطن پرست و پاکدست هستند؛ اما اکنون هرگونه حمله به ایشان یا آقای روحانی را مجاز میدانند تا اهداف و منافع خود را پیش ببرند!
با کمال احترام، از روابط عمومی وزرات نفت که من را به اسم خطاب کرده و پاسخ من را داده، تشکر میکنم، اما انصاف نیست که بگویند سمت ایشان نیز مورد سوال است! شما چه نیازی دارید که مدیران پیش از خود را تحقیر کنید! ما که وطم نفروختیم و منافع ملی نفروختیم و پای کشور ایستادیم و کار کردیم، زندگی مان شفاف است نیازی به این نداریم که کسی از ما تعریف کند.
در شرایط فعلی، تفکری در کشور حاکم شده که میخواهد نشان دهد بدون اینکه تحریمها برداشته شود، اقتصاد را مدیریت میکند!. این تفکر اکنون نیز شکست خورده، اما نمیخواهد آن را بیان کند!
مگر یکی از نمایندگان مجلس، اعلام نکرد که روزانه ۴ هزار تن ال. پی. جی در کشور گم میشود! مگر ما در مقطعی صادرکننده بنزین نشده بودیم، پس چگونه است که اکنون یک باره مصرف ما بالا رفته است و معلوم نیست که چه میزان از مسیرهای رسمی، بنزین و فراوردههای نفتی، قاچاق میشود!
به نظر میرسد ما وارد دوران تاریک با اختلاسها و فسادهای کلان میشویم و در چنین اوضاعی، در شرایطی قرارمیگیریم که نه گازی برای سوزاندن داریم و نه بنزینی و نه حتی برقی.
در چنین شرایطی، این انتظار وجود دارد که دستکم، آنها که در این صنعت نان و نمک خوردهاند، به جای سکوت، از آن حمایت کنند. چرا نگران برکناری هستید! ما قدیمیهای صنعت نفت نگران هستیم. صنعتی که با تکنولوژی قدیمی برای بقای خود تلاش میکند به آخر خط رسیده است، اگر این صنعت را در این مرحله بشکنید، چیزی برای این مملکت باقی نمیماند؛ چراکه این کشور، وابسته به صنعت نفت است.
ما که این سخنان را مطرح میکنیم، رفیق دولتها نیستیم، رفیق کشورمان هستیم، دلمان برای کشورمان میسوزد. به همین دلیل میخواهیم دولت سیزدهم زمین نخورد و موفق شود. مبادا دولت سیزدهم در تاریخ با این نام ثبت شود که با اقتصادی جراحی شده و اشتباه، کشور را به زمین زد!
از کارشناسان محترم، با تجربه و باسوداتر از خودم و مدیران سابق توانمند صنعت نفت که این روزها سکوت کردهاند، عاجزانه التماس میکنم، سکوتتان را بشکنید و صحبت کنید. با توجه به تجاربتان، ایراداتی که صنعت نفت با آن دست به گریبان است را بیان و کمک کنید که دولت سیزدهم دولت موفقی شود. همه دلخوردند و رانده شده اند، اما دلخوریها را کناربگذارید؛ چراکه این صنعت، نقش حیاتی در این کشور دارد. از این نترسید که با کلمات شما را تحقیر کنند، وارد میدان شوید، و صنعت نفت و در واقع کشور را نجات دهید.»