ردصلاحیت گسترده منتقدان دولت از سوی هیأتهای اجرایی وزارت کشور، انتقادات زیادی را متوجه دولت رئیسی کرده و حالا نگاهها به شورای نگهبان دوخته شده تا ببینند آیا این منتقدان از گیت شورای نگهبان عبور میکنند یا خیر. این درحالی است که اخیرا، رهبر انقلاب در دیدار با اعضای شورای نگهبان بر مشارکت پرشور در انتخابات تاکید کردند و فرمودند: «همه وظیفه دارند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را در اسفند ماه امسال فراهم کنند.»
به گزارش خبرآنلاین، در همین راستا، غلامعلی رجایی، چهره سیاسی اصلاح طلب و مشاور مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، در گفتگو با خبرآنلاین میگوید؛ «ما باید بپذیریم که امروز رایها با شناخت، بصیرت و نقادی همراه است و رایهای تکلیفی به حداقل رسیده است.»
وی با تاکید براینکه برای افزایش مشارکت باید الزامات مشارکت حداکثری را فراهم کنند، از ردصلاحیتها انتقاد کرده و میگوید؛ «بهنظر من حالا که رییسی دخالت نمیکند باید حاکمیت، نهتنها به شورای نگهبان بلکه حتی به دولت تذکر دهد. این کارها را شورای نگهبان انجام نداده و کار دولت است و باید خطایش گرفته شود.»
مشروح گفتگوی غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب را در ادامه به نقل از خبرآنلاین میخوانید؛
* آقای رجایی، اخیرا رهبر انقلاب برای دومین بار در سال جاری بر ضرورت پرشور بودن انتخابات و مشارکت در انتخابات تاکید کردند، بهنظر شما الزامات افزایش مشارکت در انتخابات چیست؟
تاکید ایشان به شورا بخشی از قضیه است، اما شورا با رد صلاحیت افرادی مثل دکتر لاریجانی نشان داده، کار خودش را میکند. معتقدم شورای نگهبان باید ملزم شود تا افکار عمومی متوجه شوند و ببینند تذکرها جنبه عملی دارد. نتیجه تذکرها باید این باشد که صلاحیت به بعضی افرادی که وزیر بودند یا چند دوره در مجلسبودند، برگردانده شود.
رد صلاحیت کسانی مثل آقای بیگی (نماینده اول تبریز) یا آقای پزشکیان، عملا نشان داد که دغدغه این نیست که افراد پای صندوقهای رای جمع شوند و با حذف این دسته از افراد قاعدتا کسانی که دور قبل به آنها رای دادهاند دیگر پای صندوق نمیآیند و به نفر بعدی رای نمیدهند.
در انتخابات ایران اینطور است که گزینه مردم همان یکی دو نفری هستند که هر بار به آنها رای میدهند و اگر ۳ نفر معرفی شوند لزوما مردم به هر ۳ نفر، رای نمیدهند. حذف افرادی مثل دکتر مطهری و پزشکیان از سوی هیاتهای اجرایی اگر توسط هیاتهای نظارت تایید شود، باعث میشود در بعضی شهرها، قاعدتا به اینکه حوزههای انتخابات و صندوقهای رای خلوت شود، کمک شود. برای افزایش مشارکت باید الزامات مشارکت حداکثری را فراهم کنند، من بارها گفتهام وقتی مردم ببینند در ویترین انتخابات چیزی که میخواهند نیست، راهشان را به سمت دیگری کج میکنند.
مردم حق دارند وقتی کسی را نمیشناسند و قبول ندارند صرفا رای تکلیفی ندهند. ما باید بپذیریم که امروز رایها با شناخت، بصیرت و نقادی همراه است و رایهای تکلیفی به حداقل رسیده است. آگاهی مردم حتی از دهه هشتاد بالاتر رفته و انتخابات جنبه انتقادی پیدا کرده است و کنش نماینده برای مردم مهم است. این حداقل کاری بود که شورای نگهبان با انجام آن میتواند باعث شود مردم در دایره انتخابات بمانند.
شورای نگهبان باید دایره را وسیع کند تا کسانی که در انتخابات قبلی ریزش کردهبودند برگردند. اما عملا دیدیم برخی افراد شرکت نکردند و گفتند با همین پیش ثبت نام انتخاباتی که انجام شده و ثبتنامهای اولیه که عمل تعجب آوری هم بود، در جهت حذف و رد صلاحیتها حرکت شده است.
بهنظرم باید ترکیب شورای نگهبان تغیر کند. بهنظر من این ترکیب همین نتیجه را میدهد با این وضع ترکیب شورا، تذکرات هم راه به جایی نخواهند برد. توصیه من به حاکمیت تغیر دادن ترکیب شورای نگهبان است.
* نمیتوانیم اینطور پیشبینی کنیم که با تاکید مجدد رهبری، فضای انتخابات به سمت بازتر شدن حرکت کند؟
معتقدم تاکیدات در محدوده معینی که حوزه رایهای تکلیفی و سنتی هاست، عمل میکند. ما چند دسته رای داریم که یکی از آنها تکلیفی است. انتخابات یک امر مذهبی و دینی نیست یک امر اجتماعی است. عدهای که پای صندوقهای رای میآیند که لزوما افراد متدینی نیستند آنها میآیند رای بدهند که ببینند نماینده برایشان در قانونگذاری چه کار میکند و منتظر عکسالعملهای نماینده حوزه انتخابیهاشان، در مواردی مثل آوردن بودجه، ساختن بیمارستان و امکانات زیرساختی و... میمانند.
دسته دیگر رایهای تکلیفی هستند. در رای تکلیفی افرادی بالا میآیند و در انتخابات شرکت میکنند. نام این افراد در لیستهایی به مردم به داده میشود و مردم با استفاده از لیستها به کسانی که عضو احزاب مورد نظرشان هستند رای میدهند. فقط درصدی از آرا مربوط به رای احزاب است که در همین دسته هم اگر یک پایه از دو پایه احزاب اصلاح طلبها باشند همه آنها خلع شدهاند یا به تعبیر من به پارکینگ فرستاده شدهاند و بایگانی شدهاند.
این کارها باعث میشود افراد حزب دیگر هم از کنشگری باز بمانند مثل بازیکنی که به او توپ داده نشده و با جلسات، دورهمیها، نشستها و کنگرهها او را سرگرم کردهاند. با این کار در حقیقت ساحت سیاسی حرفی برای کنشگری ندارد. پس یک دسته از آرا، رای احزاب است که خود به خود حذف شده است. یک دسته دیگر هم رایهای خاکستری است که این افراد اساسا مخالف نظام نیستند، ولی پایبندی جدی هم به آن ندارند. اگر ببینند نمایندهای میتواند برای کشور و شهرشان مفید باشد برای انتخاب او پای صندوق رای میآیند وگرنه نمیآیند. پس سه دسته رای وجود دارد.
دهه هشتادیها هم که بهطور کلی با صندوقها بیگانه هستند. سمت و سوی دستگاه رسانهای و تبلیغاتی کشور هم با آنها مخالف است. خصوصا که آنها در یک سال و نیم اخیر نشان دادند دغدغهشان مسئله صندوق رای و انتخابات نیست و چیزهای دیگری است.
*عملکرد هیاتهای اجرایی را چطور ارزیابی میکنید؟
هیاتهای اجرایی انتخابات مجلس امسال از شگفتانگیزترین هیئت اجراییها در سالهای اخیر، بودند و دولت خودش دست به کار شد. یعنی حتی اجازه نداد زحمتی بهعهده شورای نگهبان باشد و هزینهها را خودِ دولت پرداخت کرد. بهنظرم آقای رئیسی در این قضیه سکوت ناشایستی کرد و توقع میرفت وقتی در نظرسنجیها متوجه ردصلاحیتها شد خصوصا برای افرادی که در مجلس مثمرثمر بودهاند و سابقه ارزشی و انقلابی داشتند دخالت کند.
باید استدلال خود آقایان را هم دید، ولی اینکه همه را براساس بند اول یعنی التزام به نظام رد کنند، قاعدتا حذف دایره منتقدین است. از عجایب است که دولت بخواهد باب انتقاد را با تضعیف نظام یکی بداند و این از اشتباهاتی است که بزرگترها باید دخالت میکردند.
بهنظر من حالا که رییسی دخالت نمیکند باید حاکمیت، نهتنها به شورای نگهبان بلکه حتی به دولت تذکر دهد. این کارها را شورای نگهبان انجام نداده و کار دولت است و باید خطایش گرفته شود. همچنین توقع میرفت و میرود که مجلس شدیدتر و تندتر با دولت برخورد کند و از وزیر کشور درباره رد صلاحیت نمایندگان مستقل، معتدل و غیرهمسو با دولت هستند نقد جدی کند و از وزیرکشور پاسخش را دریافت کند. من فکر میکنم قضیه تاحدی مهم است که اگر نمایندگان نتیجه نگیرند میتوانند سوال کنند.
* آقای رجایی، اگر فضا برای انتخابات امسال رقابتی نشود و یک رقابت درون جریانی بهوجود بیاید، تا چه میزان به مشارکت آسیب وارد میشود؟
همین حالا هم آسیب زده است. تا همین حالا هم با پیش ثبت نام انتخابات کار خود را کرده است و مطمئن باشید انتخابات پرفروغی نخواهیم داشت و حتی پیشبینی میشود که از انتخابات پیشین هم، کم فروغتر باشد. بخشی از علت آن هم برمیگردد به تحولات و جریاناتی که در یک سال و نیم اخیر برای مرگ مرحوم مهسا امینی داشتیم. من فکر میکنم در روی این پاشنه خواهد چرخید و انتخابات از دور قبل هم متاسفانه کم فروغتر خواهد بود.