روزنامه سازندگی نوشت: هنوز زنگ انتخابات مجلس زده نشده، ردصلاحیتها آغاز شد و هیاتهای اجرایی دولت، برندهتر از شورای نگهبان وارد عمل شدند و برخی از نمایندگان مستقل را ردصلاحیت کردند.
این درحالی است که وزیر کشور دیروز گفته بود: "انتخابات پرشوری در پیش داریم و رقابتهای انتخاباتی خوبی خواهیم داشت". با این حال تاکنون حداقل هشت نفر از نمایندگان مجلس که برخی از آنان نظراتی جدا از اکثریت مجلس و خالصسازان داشتند، ردصلاحیت شدند.
مسعود پزشکیان احمد علیرضابیگی غلامرضا نوریقزلجه، جلیل رحیمی جهانآبادی، سمیه محمودی، جلال محمودزاده، رجب رحمانی و علیرضا منادیسفیدان از جمله این ردصلاحیتشدگان هستند. همچنین از شهرستانهای مختلف خبر میرسد که ردصلاحیت نیروهای سیاسی احزاب اصلاحطلب و افرادی که به هر دلیل تصمیم گرفتند در این انتخابات کاندیدا شوند توسط هیاتهای اجرایی چشمگیر است.
با چنین چشماندازی این سوال مطرح میشود که دولت ابراهیم رئیسی و وزارت کشور او که تیغ رد صلاحیتها را در دست گرفته است، چگونه میخواهد سخنان رهبری را درخصوص مشارکت حداکثری مردم در انتخابات محقق کند؟
رهبر انقلاب در ابتدای سال و در دیدار رمضانی با مسئولان نظام از راهبرد " مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات" سخن گفتند و تاکید کردند: "انتخابات میتواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود، ضعف کشور و ملت و مسئولان را نشان میدهد که هر چه ضعیف شویم، تهاجم و فشار دشمنان بیشتر میشود بنابراین باید قوی شویم که یکی ازابزارهای مهم قدرت، انتخابات است. مسئولان مرتبط، راهبرد "مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات" را از هماکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم".
اما اکنون با این فرمانی که در دست هیاتهای اجرایی وزارت کشور بود و ردصلاحیت برخی از نمایندگانی، چون مسعود پزشکیان، احمد علیرضابیگی و رحیمی جهان آبادی، نوری قزلجه وسمیه محمودی که تقریباً مستقل بودند و نظراتی متفاوت از خالصسازان و جبهه پایداری و هواداران دولت داشتند، میتوان این سوال را مطرح کرد که انتخابات مجلس آینده، آیا به سمت خالصسازی حداکثری در حرکت است؟ دیگر اینکه آیا دولت و وزارت کشور راهبردی که رهبر انقلاب بر آن تاکید داشتند را نادیده گرفتهاند؟
البته روزنامه سازندگی در چند روز آینده که اسامی تایید صلاحیتشدگان و ردصلاحیتشدگان منتشر شود و چشمانداز روشنتری به وجود بیاید، ارزیابی دقیقتری ارائه خواهد کرد، اما باید تصریح کرد که بخشی از اصولگرایان این انتخابات را از پیش بدون اصلاحطلبان و نیروهای سیاسی مستقل در ذهن و ضمیر خود بسته بودند.
دیروز نیز منوچهر متکی، رئیس اجرایی شورای وحدت اصولگرایان تاکید کرد: "اگر اصلاحطلبان همانند انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه نشوند، معتقدیم که رقابت بین اصولگرایان سبب افزایش مشارکت میشود". جالبتر آنکه او کاهش مشارکت مردم در انتخابات را به گردن دولت سابق میاندازد و مدعی میشود که "اگر در دولت قبلی در انتخابات به مشارکت زیر ۵۰ درصد رسیدیم به دلیل عملکرد دولت گذشته بوده است و اکنون رضایتمندی مردم از دولت عامل مشارکت در صحنه سیاسی و انتخابات میشود".
این رقابتی که منوچهر متکی دم از آن میزند در واقع میتواند یک رقابت صوری باشد. زیرا اصولگرایان زمین بازی را به دو قسم تبدیل میکنند و هر دو سوی آن خود میایستند و بازی میکنند، اما آیا مردم هم به آنها اقبال نشان میدهند؟ تجربه انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نشان داد که مردم نهتنها وارد این بازی سیاسی اصولگرایان نخواهند شد بلکه به آن نیز پشت میکنند. آیا عدم حضور مردم در انتخابات برای اصولگرایان و دولت وابسته به آن مهم است؟
تاکنون رئیس جمهور چندان از مشارکت حداکثری سخن نگفته است و بسیاری نیز تحلیل کردند که افزایش مشارکت مردم در انتخابات نیروی هوادار رئیسی و اصولگرایان را تضعیف خواهد کرد. شاید برای احزاب و هواداران فردی که پس از انقلاب با کمترین میزان آرای مردمی، رئیسجمهور شده است، مشارکت حداکثری چندان اهمیتی نداشته باشد، اما باید اذعان کرد که مشارکت حداکثری خصوصاً در این شرایط میتواند مشروعیت و اعتماد در کشور را بازسازی کند.
اگرچه شورای نگهبان دیروز اعلام کرد که به شکایتها رسیدگی خواهد کرد، اما همچنان به نظر میرسد این سوال مطرح است که آیا به سوی خالصسازی پیش میرویم؟ با این حال آنچه نوشته شد، ارزیابی اولیه از اولین روزی است که نتایج اعلام شد و باید منتظر روزهای بعدی و ارزیابی دقیقتر ماند.