فرارو- آتش جنگ در نوار غزه همچنان روشن است، اما در تازهترین رخداد منطقه ای، ایست بازرسی رفح در مرز مصر و غزه برای رساندن کمکهای بشردوستانه به ساکنان فلسطینی باز شد.
به گزارش فرارو، مسیر گذرگاه مرزی رفح پس از آن باز شد که آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل، روز جمعه ۲۸ مهرماه در این گذرگاه حاضر شد و شرایط را از نزدیک بازدید کرد. نمایندگی برزیل در سازمان ملل نیز، اعلام کرد که شورای امنیت در روز دوشنبه یکم آبان ماه جلسه اضطراری در رابطه با فلسطین برگزار خواهد کرد.
با وجود سفرهای مقامهای سیاسی کشورهای مختلف، از جمله ایران، ایالات متحده و انگلستان، به نظر میرسد برنامه نتانیاهو برای حمله زمینی به غزه به قوت خود باقیست. بمباران نوار غزه حتی در مناطقی که اسرائیل از مردم خواسته بود به آنجا پناه ببرند، روز جمعه ۲۸ مهر ادامه یافت. همزمان اسرائیل یک شهر در نزدیکی مرز با لبنان را تخلیه میکند که نشانه دیگری از احتمال گسترش درگیری در سطح منطقه تلقی میشود.
یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، در پارلمان این کشور گفت پس از پایان جنگ علیه حماس اسرائیل قصد ندارد زندگی مردم در نوار غزه را کنترل کند. او افزود که جنگ در سه مرحله پیش خواهد رفت: «ابتدا بمباران و مانورهای زمینی، سپس درهم شکستن مقاومتهای موضعی حماس و در نهایت پایان دادن به مسئولیت اسرائیل در قبال زندگی مردم در نوار غزه.»
تمامی این تحولات در شرایطی رخ میدهد که، اداره بهداشت نوار غزه روز جمعه گفت تعداد کشتههای حملات اسرائیل به چهار هزار و ۱۳۷ نفر رسیده است، بیش از ۱۳ هزار نفر مجروح شدهاند و تصور میشود که بیش از هزار و ۳۰۰ نفر نیز زیرآوار مدفون شده باشند. همچنین فلسطینیان از حملات هوایی شدید به شهر خان یونس در جنوب نوار غزه خبر دادند و گفتند که بیمارستان این شهر مملو از مجروحان حملات هوایی و آوارگانی است که برای حفظ جان خود به محوطه این ساختمان پناه بردهاند.
با وجود این که ارتش اسرائیل بیش از یک هفته قبل به ساکنان شمال نوار غزه هشدار داد که این مناطق را ترک کرده و به جنوب بروند. مقامات اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این کشور، بارها ادعا کردهاند که جنوب نوار غزه «امن» است، ولی سخنگوی ارتش اسرائیل گفت: «هیچ نقطه امنی در نوار غزه وجود ندارد.»
با توجه به شرایط مذکور، پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا رایزنی مقامات اسرائیل با مقامات ایالات متحده، تا این لحظه تاثیری بر تصمیم دولت نتانیاهو در حمله قریب الوقوع زمینی به غزه نگذاشته است و ایران و سایر بازیگران بزرگ منطقهای چگونه میتوانند بر جنگ تاثیر بگذارند؟ حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «واقعیت این است که تا کنون، موضوعی که در فلسطینی دیدهایم، چالش بین «دیپلماسی» و «افراطی گری» است. هدف اصلی بایدن و نخست وزیر انگلستان از سفر به منطقه، آزادی گروگانها و کنترل تحولات در هسته مدیریت خود بود. اما اتفاقی که در عمل افتاد نشان دهنده شکست دیپلماسی در فلسطین است. از سال ۱۹۹۱ کشورهای عربی وارد فاز جدیدی شدند که با اسرائیل مذاکره کنند، این مذاکره در نهایت در سازمان ملل متحد تحت عنوان شکل گیری ۲ کشور مطرح شد. اما اتفاقی که شنبه دو هفته پیش رخ داد (حمله حماس به مواضع اسرائیل) بزرگترین ضربه به این روند بود. سپس مجموعه رفتارهای بایدن، ضربات مهلک تری را به این جریان دیپلماسی وارد کرد.»
وی افزود: «به عبارتی عرصه تحولات در اختیار افراطیون قرار گرفته است. در همان روزهای نخست که عدهای جشن میگرفتند و برخی هم سعی میکردند این موضوع را به معنای مدیریت ایران نشان دهند، من در اظهارنظرهای خود، اشاره کردم، اتفاقی که افتاد، نوعی ابراز وجود حماس بود. حماس عملا از سال ۲۰۰۵ میلادی، سیاستهای خود را بیش از ایران با قطر و عربستان دنبال میکرد و بخش عمدهای از کمکهای خود را نیز از همان جا دریافت میکرد و به همین دلیل نیز دستگاه اطلاعاتی اسرائیل را غافلگیر شد، چرا که اسرائیلیها در روند سازش متوجه شدند، تا زمانی که عربستان و قطر مایل نباشند، حماس، دست به عملیات نمیزند.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «بر همین اساس معتقدم مهمترین علت غافلگیری اسرائیل توسط حماس این است که، چون حماس به این نتیجه رسیده بود که توسط عربستان دور زده شده، سعی کرد با این حمله یک ابراز وجود جدی داشته باشد. نوعی روح یازده سپتامبری نیز در فعالیت حماس دیده شد. این روح یازده سپتامبری که معمولا از سوی جریانهای نزدیک به ایران دیده نمیشود، ناشی از نوعی جریان اطلاعاتی بریده از کشورهای عربی است. اما میبینیم که برخی کشورهای غربی و اسرائیل سعی میکنند ایران را در این حملات دخیل بدانند در حالی که ایران نقشی نداشته است.»
وی افزود: «در ایران واکنشها به اتفاقات مذکور، به ۲ دسته تقسیم میشود. عدهای که به دنبال حق خواهی فلسطینیان هستند و موضوع را در همین غالب میبینند و قابل توجیه است که به شکل تاریخی معتقدند عامل شکل گیری این اتفاقات اسرائیل و به طور مشخص نتانیاهو است. جریان دیگری نیز در کشور وجود دارد که به اعتقاد من به منافع ملی کشور آسیب میزند. هنر این جریان این است که هر جا سنگی پرتاب میشود، سر ملت ایران را جلوی این سنگ میگیرند؛ بنابراین بسیاری از تحولاتی که ایران در آن نقشی ندارد، بر اساس رفتارهای این عده، به شکلی نشان داده میشود که گویی ایران در آن متهم است. این نوع رفتار بهانههایی به دست افرادی مثل نتانیاهو میدهد. افرادی که این نوع رفتارها را انجام میدهند، تصور میکنند که ایران را شریک یک پیروزی میکنند، در حالی که ممکن است در واقعیت ایران را درگیر مشکلاتی بسیار بزرگ کند.»
این تحلیلگر سیاسی گفت: «اتفاقی که اکنون رخ داده این است که دیپلماتها تحت الشعاع افراطیون منطقه قرار گرفته اند. نشستی که هم اکنون (تاریخ ثبت مصاحبه/۲۹ مهرماه) در قاهره در حال برگزاری است، به اعتقاد من یک نشست نمایشی است که کشورهای عرب با هدف آرام کردن مردمان خود انجام میدهند. چرا که هیچ یک از کشورها نقش موثری در کنترل شرایط فلسطین ندارند. ایران میتواند نقش بسیار موثرتری نسبت به سایر کشورهای منطقه داشته باشد و اتفاقا تلاش برای انزوای ایران به ضرر دیپلماسی است. معتقدم هم اکنون کشورها میتوانند به گونهای عمل کنند که مانع از یک «تراژدی بزرگ» در منطقه شوند. اغلب خانوادههای فلسطینی در غزه یک یا چند نفر از اعضای خانواده خود را در جریان جنگهای غزه از دست داده اند؛ بنابراین نه تنها دلایل سیاسی، بلکه دلایل خونینی برای چالش با اسرائیل دارند.»
وی افزود: «اسرائیلیها عجله دارند تا مسئله را به نفع خود حل کنند، اسرائیل بیش از ۳۰۰ هزار نفر از نیروهای ذخیره را فراخوانده است. بر اساس سیاستهای داخلی اسرائیل، زمانی که نیروهای ذخیره فراخوانده میشوند، تا زمانی که در خدمت ارتش هستند، دولت باید بر اساس میزان حقوقی که تعیین شده، به آنان حقوق دهد. تعداد ذخیرهها بیش از دو برابر نیروهای ثابت اسرائیل است؛ بنابراین هر روزی که میگذرد، هزینهای روی دوش اسرائیلیها است. آمریکاییها سعی میکنند با بودجه ۱۰۶ میلیارد دلاری که بایدن مطرح کرده و بخش عمده آن به اسرائیل تعلق میگیرد، نتانیاهو را وادار کنند جنگ زمینی را آغاز نکند.»
فلاحت پیشه گفت: «معتقدم شروع جنگ زمینی در غزه منجر به شکل گیری تحولاتی میشود که کنترل آن دشوار خواهد بود. ایران باید نقش واقع گرایانه خود را در تحولات داشته باشد. ایران جایگاه محکمی در جریان مقاومت دارد، اما این به معنای این نیست که باید تاوان رفتار هر بازیگری را پرداخت کند. منافع ملی ایران نباید قربانی شود. ایران کشوری است که باید پایدار باشد و توسعه پیدا کند. ایران میتواند نقشی محوری در کنترل تنشهای منطقهای داشته باشد. آمریکاییها یک بار برای همیشه باید به سیاستهای مهار ایران پایان دهند و ایفای نقش دیپلماتیک ایران در تحولات منطقه را امتحان کنند. پس از جنگ ایران و عراق، سیاستهای مهار ایران توسط آمریکا افزایش پیدا کرد. ابتدا مهار دوگانه ایران و عراق (در دوران جنگ) و سپس مهار ایران (پس از جنگ) تحولات امروز منطقه نشان میدهد تلاش برای منزوی کردن یک کشور یا یک گروه به ضرر منافع بلندمدت همگان خواهد بود و معتقدم ایران و آمریکا میتوانند بستر ساز و کارهایی را ایجاد کنند که به سمت مقابله با تنش حرکت کنند.»
وی افزود: «روسیه میتواند از شرایط فعلی خرسند باشد چرا که جنگ اوکراین به شدت تحت تاثیر شرایط غزه قرار گرفته است و روسها امیدوار بودند زمستان دوم را هم به کشورهای غربی و به ویژه اوکراین تحمیل کنند. اکنون میبینیم که برای پانزدهمین روز، روسها توانستند نفس راحتی بکشند و عملا زمستان دوم جنگ را آغاز کرده اند. حتی میبینیم زمانی که بودجه ۱۰۶ میلیارد دلاری بایدن در کنگره مطرح است، عدهای سعی میکنند با کمک به اسرائیل موافقت کنند، این در حالی است که جریان نیرومندی از جمهوری خواهان معتقدند باید کمک به اوکراین را متوقف کرد و کشورهای اروپایی را مکلف به کمک کرد. این موضوع به سود روسیه است. کشورهای اروپایی سعی کردند روسیه را در جنگ اوکراین در موضع انفعالی قرار دهند و اکنون روسیه در جنگ غزه، سعی دارد نقشی فعال بازی کند. تهدید روسها و چینیها برای رای وتو، نشان میدهد دنیا در حال شکل گیری قطب بندی جدیدی است و طبیعیست این کشورها هم در حال یارگیری هستند. چین، مواضعی متفاوت با روسیه دارد و ترجیح میدهد، صلح در منطقه حاکم باشد، چرا که هر کجای جهان که جنگ در بگیرد، یکی از کشورهایی که ضرر اقتصادی خواهد دید چین است و این موضوع نشان دهنده گسترده بالای فعالیتهای اقتصادی این کشور است.»