کد خبر: ۶۵۱۲۷۱

در ستایش واژۀ «ماهینگی» به جای «قاعدگی» و «پریود»

در ستایش واژۀ «ماهینگی» به جای «قاعدگی» و «پریود»

این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جمهوری اسلامی ایران با حاکمیت فقیهان معادل مثبتی برای قاعدگی می‌سازد در‌خور ستایش است نه سرزنش. چون قاعدگی زن در فرهنگ مذهبی بار مثبت ندارد ونگاه طبیعی به آن از دستاورد‌های جهان مدرن است.

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۳ - ۲۹ تير ۱۴۰۲

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ابلاغیه یا اصلاحیه‌ای به رئیس انجمن علمی پزشکی حقوقی ایران خواسته است به جای کلمات «پریود» و «قاعدگی» از واژۀ «ماهینگی» استفاده شود. فرهنگستان البته واژۀ «دشتان» را نیز مناسب دانسته است. (نامه جنبه دستوری ندارد و به بحث‌های تخصصی هم توجه نشان داده است).

«دشتان» را اول بار خانم شهلا زرلکی پژوهش‌گر ادبیات و واژه‌شناس به کار برده و در توضیح آن گفته بود دشتان را در «اَوِستا» یافته، اما پیداست که ماهینگی در دهان بهتر می‌چرخد و فهمِ معنیِ آن آسان‌تر است.

با این حال برخی رسانه‌ها و فعالان فرهنگی به جای استقبال به تمسخر روی آورده یا در عنوان خبر علامت تعجب گذاشته‌اند. در نگاه این اشخاص هر معادل‌سازی لطیفۀ «کش‌لقمه» به جای «پیتزا» را فرایاد می‌آورد. در حالی که ساختۀ فرهنگستا‌ن نبود بلکه تراوش ذهن خلاق نویسنده یک فیلم‌نامه بود و تازه آن هم قشنگ است. مگر نمی‌گوییم کش‌مکش یا کشاکش. چرا نگوییم کش‌لقمه؟!

مخالفت‌ها یا تمسخر‌ها یا جدی نگرفتن‌ها دلایل مختلفی دارد:

۱. در هر اتفاقی عده‌ای می‌گویند مگر مشکل اصلی ما این است؟ با این نگاه هر کاری عبث و هجو است. چه مسابقۀ فوتبال باشد چه واژه‌گزینی. در حالی که زندگی متنوع است. بله. در تخصیص بودجه باید اولویت قایل شد و مثلا ارز دارو ارجح است. اما از بام تا شام نمی‌توان تنها به قیمت مرغ و تخم‌مرغ و سررسید وعده‌های آقای رییسی اندیشید، چون موج سنگین گذر زمان می‌گذرد.

۲. برخی تصور می‌کنند این واژه‌ها را شخص غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌سازد و، چون به لحاظ سیاسی با او مشکل دارند و مجلس یک‌دست و بی‌کیفیت کنونی را دست‌پخت او می‌دانند قضاوت درباره واژه‌ها را هم با نگاه سیاسی درمی‌آمیزند.

این در حالی است که آقای حداد لیسانس فیزیک و دکتر فلسفه است و اگرچه اهل قلم و نوشتن است، اما واژه‌گزینی کاری بسیار تخصصی است. مصوبه اخیر را هم خانم نسرین پرویزی ابلاغ کرده نه حداد عادل. پس این بهانه باطل است. بهترین گواه نیز همین متن از نویسنده این سطور که منتقد رویکرد سیاسی آقای حداد است، اما فرهنگستان را نیکو می‌داند.

۳. بعضی از اهل رسانه می‌گویند، چون کلمه جا افتاده است واژۀ تازه به ارتباطات لطمه می‌زند. اما خودشان کلماتی مانند "یارانه" را به وفور به کار می‌برند. در حالی که قبل‌تر گفته می‌شد "سوبسید" و حتی "سوبسیت"! در فوتبال نسل‌های پیش از کلماتی، چون گلر استفاده می‌کردند، اما بچه‌های امروز می‌گویند دروازه‌بان. قدیمی‌ها هموز می‌گویند "بک" و امروزی‌ها مدافع.

این‌ها همه واژه‌های تازه است و اتفاقا رسانه است که جا می‌اندازد یا باید جا بیندازد. کما این که اگر قرار بر توزیع "کالابرگ" باشد هم این اصطلاح جا می‌افتد. در دهه ۶۰، اما می‌گفتند "کوپِن" یا "کوپُن".

۴. از فرهنگستان انتقاد می‌شد چرا نسبت به واژه‌های عربی حساس نیست و تنها فرنگی‌ها را تغییر می‌دهند. در حالی که فرهنگستان رضاشاه به قصد پارسی‌سازی ایجاد شد و شهرداری به جای بلدیه/ دادگستری به جای عدلیه/ شهربانی به جای نظمیه حاصل همین دوران است. (جالب است بدانید وقتی واژۀ پرونده ساخته شد تمسخر می‌کردند که به دوسیه بگوییم پرونده؟ چند نفر امروز معنی دوسیه را می‌دانند؟!) قاعدگی، اما فرنگی نیست و معادل آن هم پارسی است. این را دیگر چرا نباید برتافت؟

۵. این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جمهوری اسلامی ایران با حاکمیت فقیهان معادل مثبتی برای قاعدگی می‌سازد در‌خور ستایش است نه سرزنش. چون قاعدگی زن در فرهنگ مذهبی بار مثبت ندارد ونگاه طبیعی به آن از دستاورد‌های جهان مدرن است.

در قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۲۲ آمده «دربارۀ گرفتاری ماهانۀ زنان می‌پرسند. بگو: " یک نوع پلیدیِ رنج‌آور است. " در این دوره از هم‌بستری با زنان کناره بگیرید. به آن‌ها نزدیک نشوید و، چون پاک شدند آن‌سان که احکام خداوند ایجاب می‌کند با آن‌ها آمیزش کنید. همانا خداوند توبه‌کنندگان و پاکیزه‌کاران را دوست می‌دارد.» - [ترجمۀ خانم دکتر طاهرۀ صفارزاده]پس مطابق فرهنگ مذهبی به جای ماهینگی باید آلودگی و رنج یا مطابق ترجمۀ بالا " پلیدی رنج‌آور" می‌گذاشتند، اما این کار را نکردند و با نگاه امروزین ماهینگی را ابداع کردند و چه بسا اگر فرهنگستان، شورای نگهبان داشت با شرع تطبیق نمی‌داد و آن را رد می‌کرد.

قرآن البته به جنبه بهداشتی قضیه توجه داشته و در آن زمان جز این نمی‌شد توضیح داد، ولی با نگاه سنتی همان معادل باید به کار می‌رفت نه ماهینگی که در آن شباهت به ماه هم مستتر است و زن به خاطر یک رخداد طبیعی تکریم شده نه تحقیر. این جای سرزنش و تعجب دارد؟ وقتی مذهبی‌ها سکوت کرده‌اند یا رییس فرهنگستان که همه از ارتباطات او آگاه‌اند مُهر تایید زده صدای روشن‌فکران سکولار باید دربیاید؟!

۶. باورتان می‌شود وقتی فرهنگستان واژه‌های دانشگاه، ارتش، پدافند و دادگستری و خود واژۀ واژه را ساخت (۵ واژه‌ای که اکنون بسیار رایج و مفهوم و آشناست) ۵ شخصیت بسیار مشهور و بسیار معتبر از درِ مخالفت وارد شدند و حتی به ریشخند گرفتند؟ آن ۵ شخصیت ادبی و فرهنگی و تاریخی اکنون درگذشته‌اند، اما ۵ واژه و یکی خودِ واژۀ واژه بر زبان همگان است.

آن ۵ نفر این‌ها بودند: عباس اقبال (دربارۀ دانشگاه)، سید حسن تقی‌زاده (دربارۀ واژۀ واژه)، دکتر خسرو فرشید‌ورد (ارتش)، دکتر سید‌جعفر شهیدی (پدافند) و عبدالله مستوفی هم دربارۀ دادگستری. پس مخالفت‌های اولیه مسبوق به سابقه است و تازگی ندارد.

نویسنده این سطور هم بر ساخت برخی کلمات مانند پیام کوتاه به جای اس‌ام‌اس نقد داشت و دیدیم آنچه دکتر کزازی به تنهایی ساخت (پیامک) رایج شد و این گزاره هم که قبل از رواج بهتر است ساخته شود درست است مانند ماهواره. اما در مورد «قاعدگی» تنها بحث کلمه نیست. یک فرهنگ است و از این منظر هم باید ستود.

کما این‌که در جوامع امروز نگاه به «یائسگی» هم تغییر کرده، زیرا زن تنها با باروری، داوری نمی‌شود تا از ۵۰ یا پنجاه‌و‌چند سال به بالا که احتمال باروری او کمتر و کمتر و منتفی می‌شود انگ یأس و نومیدی بر زنانی بنشیند که بر خلاف گذشته پیر به حساب نمی‌آیند و به عکس اتفاقا یکی از هراس‌های لذت از رابطۀ سالم و مشروع که فرزند ناخواسته است زدوده شده و به خاطر همین به جای یائسگی هم کلمه فرنگی به کار می‌رود و حالا به سادگی می‌شود گفت بی‌ماهینگی.

بله. کلمه در رمان و شعر می‌شکوفد. واژه‌ای که در شعر احمد‌رضا احمدیِ تازه از دست رفته یا شاملو بنشیند (کلماتی، چون سم‌ضربه) طبیعی‌تر است تا با بخشنامه‌های دستوری، اما "قاعدگی" به دلایل پیش‌گفته حکایت جدایی دارد و ابتکار فرهنگستان، ستودنی است.

پرطرفدارترین عناوین