مجله همشهری ۲۴ سال ۱۳۸۹ گفت و گویی فوتبالی و جالب با نیکی کریمی منتشر کرده است که مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
فوتبال هیجانی بینظیر است، لذتی فراگیر. البته کسانی هستند که گمان میکنند این نمایش ارزش تماشا ندارد، کسانی که ترجیح میدهند به دلمشغولیهای دیگر بپردازند و وقت خود را برای تماشای زمینهای چمن و ۲۲ نفری که به دنبال توپ میدوند حرام نکنند. در میان دوستداران و حرفه ایهای سینما جواد طوسی و احمد طالبینژاد جزو آن دستهاند که در مذمت فوتبال میگویند و مینویسند. کارگردانها و بازیگرها هم هستند؛ یکی مثل ابراهیم حاتمیکیا که میگوید با فوتبال مطلقا میانهای ندارد و یکی مثل عباس کیارستمی که آن همه نشانه از فوتبال در فیلمهایش هست و خودش تماشاچی فوتبال نیست. از بین طرفدارهای دوآتشه اما همیشه چند نام بیشتر به گوش میرسند. تقوایی همیشه از علاقهاش به فوتبال و کارگردانی یک مسابقه گفته و جعفر پناهی و بهروز افخمی به هواداری از فوتبال شهرهاند. میان بازیگران (و البته کارگردانها) هم یکی هست که همه عوامل سینما میدانند با چه علاقهای بازیها و نتایجشان را دنبال میکند: نیکی کریمی که بهتر از خیلیها میداند پریشب رئالمادرید در لالیگا چه کرده است و در لیگ فوتبال ایران کی کجای جدول است و کدام بازیکن در اوج یا حضیض است. با او قرار گذاشتیم تا از فوتبال بگوییم، یکجورهایی فوتبال از نگاه سینما یا سینماگر.
ظاهراً شما به فوتبال اهمیت میدهید، حتی بعضی از لحظات بازیهای مورد علاقهتان را خیلی خوب به خاطر دارید...
نیکی کریمی: ببینید من کلاً آدمی هستم که اطلاعات عمومی خوبی دارم ... و همیشه هم همینطور بوده... مثلاً فقط ورزشی مثل تنیس یا فوتبال نیست که مسابقاتشان را پیگیری میکنم بلکه همیشه کنجکاوم... سعی کردهام آگاهیام را مثلاً در ادبیات، موسیقی، سیاست، نقاشی، عکاسی، سینما و خیلی چیزهای دیگر بهروز نگاه دارم ... در مورد همهی کشورها و اتفاقاتی که میافتد ... آدمی نیستم که چشموگوشبسته زندگی کند... بلکه پیگیرم... و دایم چه از طریق کامپیوتر، چه سفرهایی که میروم، میدانم که در ایران و جهان در زمینههایی که علاقه دارم چه میگذرد... به خیلی چیزها علاقهمندم ... کتاب میخوانم، میبینم و پیگیرم.
الان چقدر پیگیر فوتبال هستید؟
کریمی: خیلی زیاد. خیلی کامل در جریان بازیها هستم. هم فوتبال ایران و هم فوتبال جهان. چون فوتبال را دوست دارم... یکی از چیزهایی است که برایم مهم است.
مثلاً چقدر در جریان بازیهای لیگ هستید؟
کریمی: میدانم که الان در جدول، کدام تیم در ردهی اول است . حتما اگر وقت داشته باشم بازیهای خاص تیمهای مورد علاقهام را در لیگ ایران میبینم. بازی باشگاههای اروپا را هم برحسب اهمیت آن باشگاه و علاقهای که نسبت به آن دارم پیگیری میکنم ... مثلاً بازیهای انگلیس و اسپانیا و لیگ قهرمانی اروپا را دنبال میکنم.
تماشای فوتبال برای شما طرفداری تیمتان است یا اینکه چون تماشاگر حرفهای فوتبال هستید، آن را پیگیری میکنید؟
کریمی: ببینید، به بعضی از تیمها واقعاً علاقه دارم؛ مثل منچستر یونایتد، چلسی، رئال مادرید و بارسلونا. یعنی بازیهای این چهار تیم را حتماً پیگیری میکنم. از بازیکنها هم مسی و رونالدو را پیگیری میکنم.
صحنههای بهیادماندنی هم از فوتبال در ذهنتان مانده؟
کریمی: بله، آیکیوهای این دو نفر(مسی و رونالدو) و تلاششان برای گلزدن صحنههای معمولاً جذابی میآفریند.
تا به حال قبل از دیدن بازیها استرس داشتید؟
کریمی: بهشدت. چه کسی استرس ندارد!؟
اخبار فوتبال را هم دنبال میکنید؟
کریمی: نه، پیگیری من در حد بازیهاست و به حواشی کاری ندارم.
فوتبال چقدر کارتان را تحتالشعاع قرار داده؟
کریمی: بارها شده که سر کار بودم و همهی تهیهکنندهها میدانستند که باید یک تلویزیون برای دیدن فوتبال باشد (البته نه فقط برای من؛ همیشه بیشتر بچههای گروه میخواهند که فوتبال را ببینند). خاطرههای بامزهای هم از دیدن فوتبال دارم. سر فیلم دو خواهر بودیم که فینال بازی پرسپولیس و سپاهان بود. در اصفهان بودیم. گروه همه میخواستند بازی را ببینند و کار متوقف شد و بازی را دیدیم. در فیلم دو زن هم که بازی ایران و امریکا بود، همه دور هم جمع شدیم و بازی را دیدیم. خوشبختانه آقای جهانگیر کوثری تهیهکنندهی کار بود که خودش هم فوتبالدوست است. اما جالبترینش سر فیلم عروس بود. میخواستیم برای فیلمبرداری به سمت کرج برویم. من، بهروز افخمی و مرحوم نعمت حقیقی بودیم. یک بازی حساس جام جهانی بود. مدام به این فکر میکردیم که چه کنیم؟ افخمی گفت: «بزنیم کنار و درِ خانهای را بزنیم و فوتبال را ببینیم!» باورتان میشود این کار را کردیم!؟ من با لباس عروس به تن و یک مانتو که روی آن پوشیده بودم، رفتیم درِ یک خانه را زدیم و سهتایی نشستیم و فوتبال برزیل را دیدیم؛ چون افخمی طرفدار برزیل است.
در سفرهایی که به خارج از کشور داشتهاید، تا به حال به استادیوم نرفتهاید؟
کریمی: چون خانوادهی من لندن زندگی میکنند خیلی پیش میآید که من آنجا باشم و بازیهایی هم در حال برگزاری باشد، اما تمایل چندانی به استادیومرفتن برای دیدن این بازیها نداشتم. مثلاً روزی که در رم بودم، فینال مسابقات ایتالیا بود که شهر خالی شده بود. حتماً میدانید که در آنجا بلیتها را از قبل میفروشند. بیشتر تماشاگرها بلیتهای سالیانه دارند؛ یعنی کسانی که عضو سالانه هستند. اما بالاخره حتماً یکبار میروم!
اصلاً چطور شد که طرفدار فوتبال شدید؟
کریمی: فکر کنم پدرم نقش اصلی را داشت.
در بازیهایی که نگاه میکنید هیجانزده هم میشوید؟
کریمی: بهشدت. بخش بیشتری از این هیجان مربوط به تیم ملی میشود. مثلاً هیجان بازی ایران و استرالیا را نمیشود از خاطر برد.
بازیهای ایران و فوتبال اروپا همزمان بوده. وقتی به تماشای بازیها مینشینید، میشود تفاوت نوع فیلمبرداری، رنگها و کارگردانی مسابقهها را با هم فهمید. این موضوع چقدر میتواند برای همراهکردن تماشاگر مهم باشد؟
کریمی: خیلی اهمیت دارد. در بازیهایی که در تهران، ورزشگاه آزادی انجام میشود، فیلمبرداری و کارگردانی کمی حرفهایتر است. شاید ما تعداد درست و اندازهای دوربین در ورزشگاهها نداریم، یا اینکه امکانات آنطوری که باید باشد، نیست... با اینکه میدانم تمام این فیلمبردارها سالهاست که کار فیلمبرداری فوتبال میکنند. مثلاً در تلهتئاتر خردهجنایتهای زنوشوهری که من و آقای [محمدرضا] فروتن کار کردیم، متوجه شدم که دو فیلمبردارمان از مسابقات فوتبال هم تصویر میگیرند. همانجا هم متوجه سابقه این آدمها شدم. اما باز هم فکر میکنم باید خلاقیتهایی وجود داشته باشد. مثلاً زمانی که بازیهای جام باشگاههای اروپا را میبینیم، متوجه میشویم که لحظاتی با خلاقیت گرفته شده، اما در ایران این خلاقیتها دیده نمیشود. در ایران متد کلاسیک وجود دارد و بیشتر تصاویر لانگ گرفته میشود و اگر بازیکنی کار خاصی انجام دهد، از او یک مدیومشات میگیرند. گاهی اوقات با خودم فکر میکنم شاید هم به وسایل کیفی و ابزار مربوط میشود، چون وقتی که بازی شهرستانها پخش میشود، کامل میتوان متوجه شد که تلویزیونهای استانی چقدر کیفیت کارشان پایین است.
یعنی همهچیز علاوه بر خلاقیت کارگردان به ابزار مربوط میشود؟
کریمی: دقیقاً... اما ببینید نگاه یک کارگردان خیلی اهمیت دارد. مثلاً من فکر میکنم وقتی کسی مسابقهی رئال مادرید را کارگردانی میکند، حتماً از قبل میداند که بازیکنها چه کسانی هستند یا اینکه چه پستهایی دارند. کارگردان باید همهچیز را بداند تا بتواند لحظات احساسی خیلی خوبی برای تماشاگر رقم بزند و همان هیجان و حسوحال مسابقه را به تماشاگر فوتبال منتقل کند. مثلاً ما میتوانیم ریاکشن مربیها را هم در لحظات مختلف ببینیم. نکات بسیار ظریفی است که باید کارگردان آنها را در نظر بگیرد. غیر از یک کار کارمندی و وظیفهی اجباری باید تبدیل شود به یک فیلم خلاقانه. به نظر من یک کارگردان هم باید وارد جریان بازی شود و به این فکر کند که در حال ساخت یک فیلم از مسابقات است؛ مثل تمام فیلمهایی که میبینیم؛ مثل فیلم پله که تمام احساسات در آن دیده میشد.
با توجه به تجربهی کارگردانیتان، تابهحال پیش آمده با نگاهی که به بازیها دارید، از نوع کارگردانی کلافه شوید و به آن ایراد بگیرید؟
کریمی: بله. زیاد...
از خلاقیت صحبت کردید؛ اگر خودتان میخواستید این خلاقیت رانشان دهید، آن را چطور نشان میدادید؟
کریمی: الان نمیتوانم دقیق این را بگویم، شاید اگر یک روز قرار باشد این کار را انجام دهم، با برنامهریزی کارگردانی کنم، اما میدانم که سعی میکنم خلاقانه این کار را انجام دهم. سعی میکنم تا حسهای بازیکنان و مربیها را خیلی خوب نشان دهم.
میگویند ۹۰ دقیقه فوتبالدیدن مثل دیدن یک فیلم سینمایی ۹۰ دقیقهای است. چقدر حسی که از دیدن یک فیلم سینمایی دارید و از آن لذت میبرید میتواند برای شما با دیدن یک بازی فوتبال تداعی شود؟
کریمی: جالب است، من هیچوقت اینطوری به آن نگاه نکردهام. برای من فوتبال مثل زندگی است. برد و باختها و اینکه دو تیم سعی میکنند گل بزنند، یا اینکه خیلی ناگهانی از تیم مقابل عقب میمانند، یا بازیکنی که اسطوره است و نمیتواند گل بزند، اما در عوض تیم حریف با یک بازیکن معمولی میتواند گل بزند، تلاش گروه مقابل برای جبران، بازیکنانی که سالهاست در اوج هستند و با تمرین و تمرکز و انگیزه بازی میکنند و... همه اینها، در تمامی لحظاتش برای من مثل زندگی است. از اتفاقات مختلفی که پیش میآید تا انتخاب مربی یا بازیکنی که قرار است در مسابقه باشد. در فوتبال مثل زندگی هرکسی باید روانشناس باشد و بداند که چطور زندگی کند. این احساس از بچگی با من بوده. چون خودم هم تنیس بازی میکنم، برد و باخت را خوب متوجه میشوم. معتقدم این برد و باخت است که به آدم انگیزه میدهد گیم بعدی را خوب بازی کند. به خاطر همین است که لیگ ایران وقتی به جاهای حساس میرسد تماشاگر آن میشوم؛ چون در آن زمان دقیقاً مثل زندگی میشود.
و در نهایت به نظر میآید چیزی که باعث میشود فوتبال را پیگیری کنیم لذت است...
کریمی: هم لذت است و هم زیبایی آن ... یعنی پیبردن به اینکه چقدر یک بازیکن تمرین کرده تا در یک فصل به این شکل بازی کند؛ یا زیبایی گلزدن یا مهارتها و تکنیکهایی که در پاسکاریها و تلاشی که برای رسیدن به گل به کار میبرند.
گفتید طرفدار تیم چلسی هستید، پس حتماً شخصیتهایی مثل مورینیو هم در فوتبال بودهاند که طرفدار آنها باشید.
کریمی: قطعاً. من حتی فکر میکنم بازیکنهای فوتبال گاهی در مسابقات بازیگری میکنند، چون میدانند دوربین روی آنهاست و باید حرکاتی را انجام دهند. همین عامل میتواند جذابیت ایجاد کند. خیلی از شخصیتها ماندگار هستند، مثلاً به نظر من مربی چلسی، کارلو آنجلوتی شخصیت فوقالعادهای دارد و این فصل در نهایت آرامش خوب کار کرد؛ یا مورینیو که برای خیلیها جذاب است.
مستندهای فوتبال را هم دنبال میکنید؟
کریمی: نه، ولی جدیداً اتفاقی مستندی در بیبیسی دیدم راجع به کریستیانو رونالدو که مستند خیلی خوب بود و به جزئیات خوبی پرداخته بود.
آخرین سوال: به نظرتان چرا سخت است که فوتبال به سینما نزدیک شود و بشود از آن یک فیلم جذاب درآورد؟
کریمی: اتفاقاً چند وقت پیش آقای کیارستمی به من گفت: «اگر میخواهی فیلم بسازی، من یک ایده دارم دربارهی فوتبال» و طرح را توضیح داد. اما با کمی مشورت به این نتیجه رسیدیم که آنقدر همه فوتبال را میبینند که تماشای یک فیلم راجع به فوتبال برایشان هیجانی ندارد. بهتازگی فیلمی دیدم که خیلی برایم جالب بود؛ راجع به دو مربی فوتبال است. برای جذابکردن فیلم فوتبالی باید بهدنبال چیزی رفت که راجع به این ورزش باشد؛ مثل همین تلاشهایی که دو مربی میکردند. در جستوجوی اریک هم یکی از آن فیلمهای بسیار خوبی است که در این زمینه ساخته شده که خود کانتونا هم تهیهکنندهی آن است.