آنچه در مقام مقایسه برای این دو برادر از ایالت اوهایو پرشی کوتاه محسوب میشد، درنهایت به خیزی عظیم برای بشریت تبدیل شد.
به گزارش راهنماتو، بیشتر از یک قرن از آن زمان گذشته و امروز هواپیماها ما را از این سر به آن سر جهان میبرند و جهان را به شکلی فیزیکی، که شبیه به هیچ اختراع دیگری نیست، به هم وصل کردهاند.
امروز با نگاهی به گذشته به درستی از نخستین پرواز موتوری برادران رایت به عنوان لحظهای موفقیتآمیز یاد میشود، اما سالها بعد از آن اتفاق جامعه بیتفاوت از کنار این اتفاق گذشت. تلاش برادران رایت برای آگاهسازی مطبوعات نادیده گرفته میشد. حتی روزنامه زادگاه آنها، یعنی دیتون ژورنال، نیز وقتی به موفقیت آنها اشاره کرد، گفت که این پرواز آنقدر کوتاه بود که فاقد اهمیت است.
ششماه بعد آنها از مطبوعات دعوت کردند تا از نخستین پرواز سال ۱۹۰۴ آنها بازدید کنند. متأسفانه مشکلات مکانیکی و باد ضعیف باعث شد که آنها فقط یک پرش کوتاه داشته باشند. گزارشگران که قانع شده بودند تردیدهای اولیهشان به یقین تبدیل شده است، صحنه را ترک کردند و برادران رایت دوباره نادیده گرفته شدند.
در واکنش به این اقدام خبرنگاران، برادران رایت مابقی سال ۱۹۰۴ و بیشتر مدت زمان سال ۱۹۰۵ پروازهایشان را بدون مطلع کردن مطبوعات انجام میدادند و تمرکزشان بیشتر روی دستیابی به پروازی موتوری بود که دیگر با یک «جهش» کوتاه اشتباه گرفته نشود.
آنها آنقدر پیشرفت کردند که بالآخره در پاییز ۱۹۰۵ توانستند پرواز بلندی به مدت ۲۰ دقیقه یا بیشتر انجام دهند. آموس روت که یک زنبوردار محلی بود و برای نشریه زنبورداری خودش مطلب مینوشت، چند پرواز برادران رایت را دیده بود و به نشریه Scientific American که قدیمیترین نشریه آمریکایی است، توصیه کرد که برای بازدید از این پروازها خبرنگار اعزام کند.
اما درخواست او رد شد.
تازه در آگوست سال ۱۹۰۸ بود که ویلبر با پرواز نمایشیِ ۲ دقیقهای که به شکل عدد ۸ در آسمان فرانسه انجام داد توانست باعث حیرت کسانی شود که تا آن روز آنها را نادیده گرفته بودند. او با این پرواز به مطبوعات و مردمی که به پروازهای آنها شک داشتند ثابت کرد که توانسته سفر هوایی را فتح کند.
اورویل با پرواز یکساعتهای که یکماه بعد در مقابل ارتش آمریکا نمایش داد، توانست شهرت بهتعویقافتاده برادران رایت را مستحکم کند.
از فاصله ۵ ساله بین اولین موفقیت برادران رایت و شهرتی که شایستهاش بودند، به عنوان یکی از بزرگترین غفلتهای تاریخ یاد میشود. اما اگر منصف باشیم، روزنامهها و مردم حق داشتند به این پروازها شک کنند.
تلاشهای مخترعانی مثل کلمان آدر، هیرام ماکسیم و ساموئیل لنگی که از حمایتهای مالی خوبی برخوردار بودند، گاهی به افتضاحترین شکل ممکن به شکست منجر شده بود؛ بنابراین برای مردم سخت بود باور کنند که دو برادر با تحصیلات دبیرستانی و بودجه نسبتاً ناچیز که در دهه سوم زندگیشان بودند، توانسته باشند بر نیروی جاذبه غلبه کنند.
جی. ام کاکس، مدیرمسئول روزنامه دیتوندیلی، بعدها اعتراف میکند که «صادقانه هیچکداممان باور نکرده بودیم.»
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بدبینی نسبت به توانایی بشر برای پرواز در آسمان مانند یک پرنده، رایج بود. بر طبقِ مقالهای که در سال ۱۸۸۹ در روزنامه دیترویت فری منتشر شده است:
«کمترین وزن یک ماشین پرنده با سوخت و موتور نمیتواند کمتر از ۳۰۰ یا ۴۰۰ پوند باشد ... اما یک محدودیت وزنی وجود دارد که قطعاً نمیتواند بیشتر از ۵۰ پوند باشد، فراتر از این وزن برای هر حیواناتی پرواز در آسمان غیرممکن است. طبیعت به این حد رسیده و با نهایت تلاش خود نتوانسته از آن عبور کند.»
و در سال ۱۹۰۳، همان سالی که برادران رایت پرواز تاریخیشان را انجام میدهند، نیویورک تایمز مینویسد:
«ماشین پرندهای که بتواند واقعاً پرواز کند ممکن است با تلاش مداوم ریاضیدانها و مکانیکها از یکمیلیون تا ۱۰ میلیون سال بعد محقق شود.»
نویسنده فقط بین یک میلیون تا ده میلیون سال عقب بود.
حتی در سال ۱۹۰۹، بعداز آنکه برادران رایت اختراعی که گمان میرفت ناممکن باشد را به جهان اثبات کردند، هنوز هم بدبینی در واشنگتنپست حاکم بود:
«چیزی به اسم پروازهای تجاری هرگز وجود نخواهد داشت. حملونقل به کشیدنِ بدنِ سنگین خود به آهستگی به روی زمین ادامه خواهد داد.»
عاقلانه است که به موفقیتهای ناگهانی به دیده تردید بنگریم، اما درواقعیت، پروازهای موتوری چیزی جز این بودند. درحقیقت شکستهای برادران رایت در پرواز که اغلب گزارش میشد و علتِ اصلی ناباوری تا حد انکار مردم بود، به مخترعان کوشایی مثل برادران رایت کمک کرد تا درنهایت به طرحی برسند که کار کند. این ایده به ذهن متبادر میشود که چه اختراعاتی که امروز ناممکن به نظر میرسند به زودی محقق خواهند شد؟