پلاستیک نه فقط در ایران بلکه در همه جهان گلوی انسان و طبیعت را میفشارد و با وجود اینکه تلاشهای بسیاری برای تغییر و اصلاح شیوه زندگی جوامع برای حذف این ماده خطرناک شده، همچنان پادشاهی میکند. به همین دلیل امسال هم شعار روز جهانی محیط زیست در سال ۲۰۲۳ «مبارزه با آلودگی پلاستیک» انتخاب شد تا جوامع درگیر مشکلات متعدد بدانند آلودگی پلاستیکی همواره و در هر شرایطی قابل چشمپوشی نیست. اتاق «ایران من» در شبکه اجتماعی کلابهاوس پنجشنبه ۱۸ خرداد با همکاری مرکز صلح و محیط زیست به این موضوع پرداخت. عنوان برنامه «مبارزه جهانی با آلودگی پلاستیکی؛ چرا و چگونه؟» بود که با حضور معصومه ابتکار، شینا انصاری، عباس محمدی، مهتا بذرافکن و متخصصین و دوستداران محیط زیست برگزار شد.
به گزارش اعتماد، ابتکار در شروع بحث با اشاره به تشکیل اولین کنوانسیون مبارزه با آلودگی پلاستیک طی دو ماه آینده در جهان، گفت: امروز به دلیل حجم بسیار بالای پلاستیکهای تجزیهناپذیر، اجماعی در جهان شکل گرفته که به ضرورت تشکیل این کنوانسیون منجر شده است. از جمله اینکه اگر روند فعلی ادامه یابد پیشبینی شده تعداد قطعات پلاستیک در دریاها در سال ۲۰۵۰ بیش از موجودات دریایی خواهد بود که این یک فاجعه است. استاد ایمونولوژی دانشگاه تربیت مدرس با تاکید بر اهمیت بحث میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها و تاثیرات آن بر فعالیت سلولهای انسان و سیستم ایمنی یادآور شد: براساس تحقیقات اخیر هر فردی میانگین سالانه معادل ۵۰ کیسه پلاستیکی را میخورد. چرا؟ برای اینکه میکروپلاستیکها وارد آب و مواد غذایی شدهاند.
او با طرح این سوال که ما چه کردهایم، گفت: در ایران سال ۱۳۸۳ لایحه مدیریت پسماند را با کار سنگینی که در دولت آقای خاتمی صورت گرفت، تقدیم مجلس ششم کردیم و واقعا به همت آقای کروبی و دوستان این قانون روزآمد تصویب و آییننامه اجراییاش هم متعاقب آن مصوب شد که این قانون به نوعی شامل بحث پلاستیکها هم میشود. در شورای سوم شهر تهران هم آییننامهای تصویب کردیم که با همت خانم آباد مدتی در شهروند اجرایی شد. اخیرا هم شنیدم دولت آییننامهای در ارتباط با این موضوع داشته است که قدم خوبی هست.
رییس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد: این به هر حال مسالهای بسیار جدی است؛ مساله سلامت است، مساله محیط زیست است، مساله اقتصاد است. اما موانعی که در ایران داریم با توجه به کار اجرایی که داشتم مهمترینش بحث تعارض منافع است. یعنی تولیدکنندگان پلاستیک و مثلا صنایعی مانند پتروشیمیها که در کشور ما قدرتمند و لابی با نفوذی هستند. زمانی که آییننامه کاهش مصرف پلاستیک و موضوع مدیریت پلاستیکها را در دولت یا در شهرداری و شورای شهر مطرح میکردیم این صنف بسیار جدی مخالفت میکرد.
او افزود: مساله بعدی در این زمینه، چالش آب است. یعنی وقتی مشکل استفاده از ظروف یکبار مصرف را مطرح میشود، این هم گفته میشود که اگر در کشوری که دچار کم آبی هست از ظروفی که باید شسته شوند استفاده کنید، این هم دوگانگی و تعارض است. واقعا راهحلی هست؟ باید راهی را پیدا کنیم که در حالی که استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی کاهش مییابد باعث افزایش مصرف آب نشود. ابتکار همچنین به موضوع قیمت ارزان پلاستیک اشاره کرد و گفت: سهولتی که استفاده از پلاستیک برای مردم ایجاد کرده و قیمت ارزان آن کار را سخت میکند. بنابراین در لایحه ارزش افزوده پیشنهاد عوارض سبز برای استفاده از پلاستیکها را دادیم ولی متاسفانه در بین راه حذف شد.
«زهرا جواهریان» از مدیران با سابقه محیط زیست نیز در این برنامه با اشاره به اینکه در بحث فرهنگسازی سالهای سال کار شده، گفت: باید نکتهای را مورد تاکید قرار دهم که در این زمینه آگاهی وجود دارد، ولی این آگاهی چقدر تبدیل به روش و رفتار شده است؟ مثلا در میان ما در این اتاق کلابهاوس که قاعدتا همه دوستدار محیط زیست هستند، چند نفر از کیسههای پارچهای استفاده میکنیم. به نظرم در راهکارهایی که ارایه میشود باید سه مورد با یکدیگر گره بخورد که یکی منافع اقتصادی است. وقتی به نانوایی میرویم اگر برای کیسه پلاستیکی مبلغی از ما بگیرد به فکر استفاده از کیسه پارچهای یا سفره میافتیم، حتی اگر ندانیم کیسههای پلاستیکی مقابل نان داغ «توکسین» آزاد میکند. در کشورهایی که به این موضوع درست پرداختهاند میبینیم دریافت کیسه پلاستیکی مجانی نیست و مبلغ قابل توجهی دارد. اما اینجا در شهروند یک دسته پلاستیک مجانی دم دست خریدار میگذارند. دوم قانون است که اگر توانستیم قوانین محکمی را بگذاریم و در اجرای آن هم کوتاه نیاییم، مهم است. سوم هم پرستیژ است.
در فیلم و سینما یا به کمک هر رسانهای اگر بتوانیم استفادهکننده از پلاستیک را شخصیت منفی و پس زننده کیسههای پلاستیکی را شخصیتها و چهرههای مثبت نشان دهیم، میتواند به این موضوع کمک کند. ژاپنیها در سالهای پیش بحثی را با عنوان ۳آر مطرح کردند که از روشهای مطرح در مدیریت پسماند است. آر اول reduse یا کاهش است، یعنی زباله کمتری تولید کنیم. آر دوم reuse هست، یعنی استفاده مجدد و تا میتوانیم چیزی را به زباله تبدیل نکنیم و آرسوم recycle یا بازیافت است توجه به آن و عملیاتی کردن این سه رفتار کاربردی بسیار مفید است. همه ما باید بدانیم و یاد بگیریم که چکار کنیم تا زباله کمتری تولید کنیم، چون بخش مهمی از زبالهها را قطعات یا کیسههای پلاستیکی تشکیل میدهد. چرا ما باید فقط روزی ۴ میلیون کیسه فریزری وارد مدرسهها کنیم؟
«مهتا بذرافکن» فعال محیط زیست از بوشهر و مجری دانشگاهی طرحهای مقابله با خشکسالی و تغییر اقلیم در این برنامه هم با تاکید بر معضل آلودگیهای پلاستیکی برای کشور، گفت: میخواهم به بحران زبالههای پلاستیکی در حاشیه روستاها به عنوان مقصد زبالههای شهری اشاره کنم. همچنین استفاده گسترده از پلاستیک در مزارع و آلودگیهای میکروپلاستیکهایی است که نامریی هستند و مردم، چون آنها را نمیبینند، حساسیتی هم نسبت به آنها ندارند. در حالی که مشکلات فراوانی برای سلامتی ما ایجاد میکند. این میکروپلاستیکها در آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی نفوذ میکنند و از طریق محصولات کشاورزی وارد غذای ما میشوند و امنیت غذایی کل جامعه را تهدید میکنند. به علاوه چالش اصلی که در این میکروپلاستیکها یا پلاستیکهای نامریی وجود دارد این است که کمتر کسی از آنها اطلاع دارد و به ویژه در روستاها وجود دارد و در نتیجه مطالبه برای کاهش این مواد وجود ندارد.
ما عملا در بحث پسماند یا آگاهی داشتن از مسائل میکروپلاستیکهایی که موجب آلودگی مزارع میشود، نه تنها آگاهی نمیبینیم بلکه شیوههای جاری کشاورزی در کشور با مصرف بسیار زیاد پلاستیکها در مزارع هست که از الان در جنوب کشور در فصل سرما همه محصولات کشاورزی که استفاده میکنیم به نوعی با پلاستیک مرتبط است که هم خاک را آلوده میکند و هم آب را. علاوه بر این در برخی مناطق که پتروشیمیها فعال هستند مثل جنوب کشور و به ویژه استان بوشهر، در روستاهایی که در مجاورت پتروشیمیها هستند منابع آب زیرزمینی و سطحی و خاک در معرض تهدید و آلودگی قرار دارند.
مثلا در شهرستان جم این مساله مشکلآفرین و چالشبرانگیز است. این در حالی است که زیرساخت تفکیک و جمعآوری زبالههای پلاستیکی از مزارع و روستاها وجود ندارد و علاوه بر این مشکل، روستاها مقصد پسماندهای شهر هم شدهاند. در حالی که آب به بزرگترین چالش دنیا تبدیل شده، اینکه آبهای زیرزمینی و سطحی ما از طریق پلاستیکها آلوده میشود بسیار غمانگیز است و از این غمانگیزتر اینکه ما در سیستم حکمرانی هیچ برنامه مشخصی برای کنترل این وضعیت نمیبینیم. یعنی مصرف پلاستیک در این مزارع دارد وسعت بیشتر و بیشتر میگیرد. در این حال پتروشیمیها فعالیت میکنند و حتی برخی در فضای بسته خودشان ضایعات را به خاک تزریق میکنند و ما نمیبینیم و عملا سیستم حکمرانی هم در این مورد سکوت میکند. بنابراین در حل مساله فقط مردم و فرهنگسازی چارهساز نیست، بلکه در سه سطح مردم، شرکتها و حکمرانان باید این مساله مورد توجه قرار گیرد. اما متاسفانه به دلیل سیطره سیاست و اقتصاد سیاسی و قلدری شرکتهای ذینفع و آلاینده، عملا حکمرانی به مساله پلاستیکها و به ویژه میکروپلاستیکها در روستاها چندان توجه نمیکند. در این حال روستاییان و کشاورزان نه آموزش لازم در این مورد را میبینند و نه جایگزینی برای پلاستیک دارند. چرا، چون معضل پلاستیک موضوع مهمی برای حکمرانی ما نیست. بهطور کلی روستاها با فقدان تامین زیرساخت، با نابرابری سیستماتیک در ارایه خدمات پسماند مواجهه هستند.
«شینا انصاری» از متخصصین و مدیران باسابقه سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداری تهران از دیگر سخنرانان این نشست بود که با تاکید بر استفاده از سازوکارهای اقتصادی مورد نیاز برای مقابله با آلودگی پلاستیکی که مطرح شد، گفت: براساس آنچه یونپ گزارش کرده درباره آلودگی پلاستیک و شعار امسال، حدود ۱۳۰ کشور به هر حال برنامهای به عنوان سیاستهای ملی در این زمینه دارند و قرار است اجماع جهانی در قالب یک توافق بینالمللی در این موضوع حاصل شود. کشورهای توسعه یافته طی دو دهه اخیر سیاستهای کاهش مصرف پلاستیکها را داشتهاند و اقداماتی مثل ممنوعیت استفاده از کیسههای پلاستیکی یا وضع مالیات بر مصرف، جایگزینی کیسههای پارچهای و دیگر موارد را در این زمینه داشتهاند.
بر این اساس بسیاری از کشورها سیاستهای تشویقی و بازدارنده رو به موازات هم داشتهاند؛ مثل مالیاتهای سبز. در کشور ما به تأسی از موضوع بینالمللی رویداد مقابله با مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف حرکتهایی میشود، مثلا امسال «نهضت ملی کاهش آلودگی پلاستیکی» مطرح شده؛ نهضتی که به جز اقدامات نمادین، فقط یک آییننامه اجرایی در چنته دارد و با گذشت نه ماه از تصویب آن، عملکردی از اقدامات دستگاههای مسوول منتشر نشده است. کارهای فرهنگی هم انجام میشود، ولی این کارهای فرهنگی کمدامنه و کم اثر هستند و معطوف به همان زمان مناسبتی میشوند.
در شورای سوم شهر تهران «لایحه تغییر الگو و کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی» را همانطور که خانم ابتکار اشاره کردند، برای شهرداری تهران داشتیم که در سال ۱۴۰۰ شورای پنجم هم آن را بازنگری و به روز کرد که آن هم متاسفانه حداقل واحدهای تابعه شهرداری تهران از جمله شهروند و سازمان میادین و میوه و ترهبار اقدام عملی انجام ندادهاند. آنچه در کشور به عنوان سیاست بالادستی بهطور مشخص درباره کیسههای پلاستیکی داریم آییننامهای هست که مهرماه سال گذشته با عنوان «آییننامه کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی» ابلاغ شد. بیتوجهی به سازوکار اقتصادی در تولید و مصرف پسماندهای پلاستیکی در این تصویبنامه وجود دارد و بیشتر بر کیسههای پلاستیکی به عنوان یکی از انواع محصولات پلاستیکی یکبارمصرف و نیز حذف تدریجی کیسههای پلاستیکی با ضخامت کمتر از ۲۵ میکرون تمرکز کرده است. در حالی که ما انواع و اقسام پلاستیک داریم.
نبود سیاستهای بازدارنده و تشویقی مشابه تجربیات سایر کشورها برای تغییر در الگوی مصرف پلاستیکهای یکبارمصرف از مهمترین عواملی است که موجب شده اقدام شاخصی در کشور، چه در حوزه قانونگذاری و چه در اجرا، صورت نگیرد. این درحالیاست که تنها مشوق پیشبینیشده در این آییننامه، تبصره ماده هفت آن است که تمامی بنگاههای اقتصادی و واحدهای صنعتی، تولیدی و خدماتی را برای پاکسازی و جمعآوری پسماندهای پلاستیکی به آییننامه اجرایی بند (د) ماده (۴۵) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین ارجاع داده است.
کارشناسانی که در سازمان حفاظت محیط زیست هستند میدانند، این بند سالهاست به دلایل مختلف از جمله عدم همکاری سازمان امور مالیاتی در به رسمیت شناختن هزینه اقدامات محیط زیستی به عنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی، کارایی خود را از دست داده است. نکته بعدی تمرکز بر بازیافت پلاستیکهای یکبار مصرف است. درحالی که خانم اینگرید اندرسن مدیر برنامه محیط زیست ملل متحد یونپ؛ بازیافت پلاستیکها را یک فریب بزرگ میداند، توجه ما باید بیش از بازیافت بر عدم عرضه و عدم تقاضای پلاستیکهای یکبار مصرف با سازوکار اقتصادی و فرهنگی در کشور متمرکز باشد. تا زمانیکه با مصوبات بدون پشتوانه، نبود زیرساختهای مالی و ابزارهای اقتصادی و بیتوجهی به مسوولیت اجتماعی شرکتها و صنایع، صرفا به اقدامات نمادین کمدامنه و کماثر بسنده کنیم، معضل پسماندهای پلاستیکی همچنان مساله بزرگ محیط زیستی کشور ما خواهد بود. بنابراین مجددا تاکید میکنم که عدم توجه به سازوکارهای اقتصادی و ابزارهای تشویقی و بازدارنده موثر در آییننامهای که دولت سال قبل برای کاهش آلودگی پلاستیکها ابلاغ کرد و عدم کارایی آییننامه اجرایی، بسنده کردن صرف به اقدامات نمادین کم اثر و کم دامنه در مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف و عدم توجه به مسوولیت اجتماعی شرکتها و صنایع و تمرکز بر بازیافت پلاستیکهای یکبار مصرف به جای توجه به عدم عرضه بیرویه و تقاضای روزافزون جامعه در مصرف انواع محصولات یکبار مصرف موانع اصلی کنونی برای مبارزه با آلودگی پلاستیکی در کشور است.
«عباس محمدی» کنشگر با سابقه محیط زیست و مدیر گروه دیده بان کوهستان، بحث خود را با اصطلاح «چند بحرانی» که در کنفرانس اخیر داووس طرح شد، آغاز کرد و گفت: منظور از این اصطلاح این است که بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی و محیط زیستی همزمان دارد کار میکند و یکجور همافزایی در جنبه منفی خودش دارد. البته میدانیم که در داووس سرمایهداران و شرکتها و موسسات بزرگ حضور دارند که خود ما با آنها مشکل داریم. ولی این موضوع به درستی مطرح شد که حدود ۱۲ مشکل اصلی در جهان مطرح است که ۱۰ تای آن به محیط زیست مربوط میشود که بر روی هم انباشته شده و هر کدام اثر دیگری را تقویت میکند. من معتقدم ما در ایران این چند بحرانی را به شکل عمیق و گسترده داریم و یک موضوع با اثرگذاری متقابل و تجمعی آن را بیشتر میکند و آن اینکه اساسا مدیران ما اهمیت محیط زیست را درک نمیکنند و آقایان هنوز در بند واژگان «محیط ایست» هستند و این امر را لوکس میدانند. در حالی که محیط زیست یعنی فضایی که در آن زندگی میکنیم، خاکی که روی آن کشت و کار میکنیم و آبی که باید بنوشیم و در مصارف مختلف از آن استفاده کنیم. در واقع به نوعی بیاعتنایی مدیران به محیط زیست منشأ تمام مشکلاتی است که ما داریم. معضل زبالههای پلاستیکی یک لایه از مجموعه بحرانهای محیط زیستی ما است. این معضل فقط با تبلیغ و ترویج و پیشنهاد به مردم که کیسه نایلونی نگیرند یا با موعظه و نصیحت حل نمیشود.
مثلا نمیتوانیم به مردم بگوییم که وقتی میروید مغازه کیسه پلاستیکی نگیرید، گو اینکه اقدامهای فردی مانند مصرف نکردن کیسههای دور انداختنی و تفکیک پسماندها در خانه بسیار مهم است و هر کسی بنا بر وظیفه و مسوولیت شخصی باید چنین کند. اما در شهری که شهرداری آن به عنوان الگوی تمام شهرهای کشور هزاران بنر کمارزش یا بیمحتوا را در خیابانها و بزرگراهها نصب میکند، یا برای مراسمهای مختلف میلیونها لیوان و ظرف یکبارمصرف پخش میکند، این معضل حل نمیشود. به همین ترتیب، در کشوری که با تمام قوا میکوشد که نفت و گاز بیشتری از دل زمین بیرون بکشد و آن را به سوخت و پلاستیک و دیگر مواد شیمیایی بدل کند، نصیحتها برای مصرف کمتر پلاستیک، بسیار کماثر است.
در شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور و در شرایطی که بیاعتنایی به اصول حکمرانی خوب روزبهروز بیشتر میشود و فقر دامان گروههای بیشتری را میگیرد، حفظ محیط زیست در نظر همگان به امری فرعی بدل میشود. مشکل پسماندهای پلاستیکی نه با شعارهای زیبا و نه با جادوی فناوری مثلا کیسههای تجزیهپذیر، بلکه با اصلاح عمیق شیوههای حکمرانی، جلب اعتماد ملی، اقدام جدی در جهت کاهش استخراج نفت و گاز و وضع قانون برای منع استفاده از کیسههای پلاستیکی، رو به حل شدن خواهد گذاشت. الان حتی رییس مجلس هم صحبت از اصلاح حکمرانی میکند. پس به این نتیجه رسیدهاند. کاری که سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی میتوانند انجام دهند، مطالعه اصلاح حکمرانی در زمینه اجتماعی و محیط زیست است.
در لایحه برنامه توسعه هفتم، دولتی که ادعا میکرد معتقد است محیط زیست بر توسعه اولویت دارد، اصلا فصل محیط زیست را از برنامه توسعه کشور حذف کرده است. از این بدتر، در بعضی از موارد این لایحه چنان فشاری بر گرده مردم از نظر اقتصادی گذاشته شده که اساسا محیط زیست به اولویتهای صدم و هزارم رسیده است. مثلا بیمه تامین اجتماعی را پس از این، سازمان امور مالیاتی قرار است دریافت کند. یعنی بعد از این مردم پول بدهند تا برود در صندوق آن سازمان که بدهد به دولت تا خرج کند. اما فردا جواب این بازنشستهها را چه میخواهند بدهند؟ همین الان ۲۰ درصد حقوق اضافه میشود، ۱۰۰ درصد تورم بالا میرود و این وضعیت مردم را به سرعت به سمت فقر میبرد و وقتی فقر گسترده شد، محیط زیست کنار میرود.