آخرين تحقيقات انجمن روانپزشكان ايران گوياي يكي از مهمترين مشكلاتي است كه حوزه روان درماني امروز كشور با آن دست و پنجه نرم ميكند. اين مطالعات نشان ميدهند كه سياستمداران، هنرمندان و ورزشكاران مشهور در صورت بروز اختلال رواني به روانپزشكان مراجعه نميكنند چون ممكن است تيتر روزنامهها شوند.
روانشناسان معتقدند كه ريشههاي اصلي اين مسئله به نگاه جامعه به مشكلات و اختلالات رواني برمي گردد كه حتي چهرههاي برجسته جامعه را گرفتار اين نوع نگاه و طرز فكر كرده است و اين مسئله ميتواند تبعات منفي براي جامعه داشته باشد. مشاور عالي انجمن روانپزشكان ايران مراجعه سياستمداران، هنرمندان و ورزشكاران به پزشك رواني را در صورت بروز مشكل مسئلهاي مهم ميداند، بهطوريكه در همايش سلامت بر اين نكته كه شايد بارها و بارها شنيده باشيم، تاكيد ميكند كه بيماريهاي رواني مانند بيماريهاي جسمي قابل درمان هستند و جنبههاي جسماني آنها اثبات شده است و نبايد شرايط آنقدر براي سياستمداران و ورزشكاران كه تاثير مهمي در جامعه دارند دشوار شود كه نتوانند به پزشك مراجعه كنند.
جليلي با بيان اينكه در بيماري شديد رواني هم اگر به موقع مراجعه صورت گيرد 80 درصد بهبودي انتظار ميرود، ميگويد: «درصد زيادي از افرادي كه از نظر سياسي، ورزشي و هنري معروف و مشهور هستند و به نوعي با اختلالات رواني مواجه هستند به روانپزشكان مراجعه نميكنند چرا كه مشكل آنها اين است كه اگر مراجعه كنند تيتر خبرها را به خود اختصاص ميدهند.»
حالا در شرايطي كه يك شهروند عادي اگر به پزشك مراجعه نكند هزينههاي بسيار دارد اگر اين قشر جامعه مراجعه نكند چه تبعاتي ميتواند براي جامعه داشته باشد؟
دكتر اسماعيلي، استاد دانشگاه علامه طباطبايي به تهرانامروز ميگويد: «قطعا نميتوان تبعاتي كه اين مسئله روي جامعه دارد ناديده گرفت چراكه در صورتي كه ناهنجاري رواني در اين اقشار ديده شود، ميتواند روي تصميماتي كه آنها ميگيرند تاثير بگذارد.»
او ميگويد: «روانشناسي در جامعه امروز يك تابو محسوب ميشود در حالي كه كار روانشناس تنها درمان اختلالات رواني نيست و شاخههاي متعددي دارد. به عنوان مثال روانشناسي ورزش وجود دارد كه با كمك آن ورزشكاران ميتوانند براي بالا بردن انگيزههايشان و كنترل ترسها و استرسهاي وارد شده به پيشرفتهاي بزرگتري دست پيدا كنند.»
اما به رغم اهميت اين قشر روي تصميمات كليدي جامعه باز هم اين تابو وجود دارد. اسماعيلي ميگويد: «برخي از ورزشكاران به دليل اينكه مربي هستند و ليدر، نميتوانند بپذيرند كه به روانشناس مراجعه كنند، زيرا فكر ميكنند كه رهبريتشان زير سوال ميرود.درحالي كه اين نگاه در دنياي امروز و خارج از مرزها تا حدود زيادي برطرف شده است.»
هر چند نگاه جامعه به بيماران رواني، قشر فرهيخته و چهره جامعه را از مراجعه به پزشك و اقدام به درمان باز ميدارد اما يكي ديگر از دلايلي كه شايد بسياري از اقشار جامعه ميآورند اين است: بالا بودن هزينههاي درمان.
هزينههاي كمر شكن
آمار بيماريهاي رواني در ايران روز به روز بيشتر ميشود، بهطوريكه رئيس بخش سلامت كرسي يونسكو دراين باره هشدار ميدهد: «اعتبار بهداشت روان ايرانيان بايد به بيش از رقمهاي موجود برسد يعني بايد 10 برابر شود.»
دكتر مصطفي معين كه بررسيهاي بسياري درزمينه مشكلات بيماريهاي رواني در جامعه كنوني دارد، ميگويد: «بودجه مبارزه با بيماريهاي رواني بايد حدود 0.5 دلار به ازاي هر فرد در سال باشد يعني همان 10 برابر شدن. در حالي كه بستري شدن شبانه يك بيمار رواني حدود 200 هزار تومان و يك ساعت مشاوره روانپزشك يا روانكاو براي 45 دقيقه حدود 30 هزار تومان است.به معنايي هزينههاي درمان بيماري رواني بر دوش جامعه چندين برابر بيشتر از پيشگيري از آن است.هزينههاي روان درماني در ايران به دليل اينكه بيمه هزينهها را پرداخت نميكند بسيار بالاست.»
در حالي كه به گفته دكتر اسماعيلي اختلال رواني در ايران بيداد ميكند و بر اساس آماري كه معين ارائه ميدهد: «اختلالات رواني شايعترين و پرهزينهترين بيماريها در دنيا محسوب ميشوند و از هر سه تا پنج نفر يك نفر ممكن است مشكل رواني داشته باشد. نگاهي به آمار و ارقامي كه درباره بيماريهاي رواني داده ميشود ميتواند بيشتر اين مسئله را روشن كند. رئيس ستاد ساماندهي بيماران رواني مزمن بهزيستي پيشتر در مصاحبهاي اعلام كرده بود: از 75 هزار بيمار رواني مزمن شناسايي شده در كشور، 32 هزار و 704 نفر تحت پوشش خدمات بهزيستي هستند و 42 هزار نفر پشت نوبت اين خدمات به سر ميبرند.»
از سوي ديگر عضو هیات مدیره انجمن زنان مدیر كارآفرین كشور هم خبر از آخرين تحقیقات انجمن روانشناسی ایران ميدهد كه براساس آن، میزان افسردگی زنان ایرانی بین سه تا چهار برابر بیش از حد معمول شده است. حتي پرستاران هم با اين بيماري دست و پنجه نرم ميكنند. کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ميگويد: «بالاترین آمار بیماران افسرده در پرستاران ایرانی مشاهده شده است.با وجود آماري كه در زمينه بيماريهاي رواني وجود دارد، به نظر ميرسد كه بايد مسئولان مربوطه به صورت منسجمتري در اين زمينه مطالعه و نمايندگان كمسيون بهداشت و درمان مجلس قوانين بيشتري در اين زمينه تصويب كنند.»
اسماعيلي معتقد است كه بايددولت در اين زمينه حمايت كند در غير اين صورت شرايط سختي براي بيماران رواني در ايران ايجاد ميشود.مشاور عالي انجمن روانپزشكان ايران هم هزينههاي سلامت رواني در ايران را بسيار محدود ميداند: «سرانه بهداشت و درمان در كشور چهار تا پنج هزار تومان براي هر نفر است كه اين ميزان براي برخي از كشورهاي پيشرفته دنيا 300 تا 400 هزار تومان و براي كشورهاي منطقه 20 تا 30 هزار تومان است.»
هرچند كه جليلي يادي از گذشته كرده و با بيان اينكه هشت سال پيش بودجه وزارت بهداشت براي بهداشت رواني صفر بود، تاكيد ميكند: «يكي از مشكلات موجود در بخش سلامت سرانه پايين است كه وقتي بودجه به اين حقيري بسته ميشود نتيجه آن تعرفه غيرواقعي، خدمت غيرواقعي و هجوم بيماران به مراكز استانهاست.»
در حال حاضر زيرساختهاي رواني در ايران بسيار نامناسب است و نياز به تصميمات جدي مسئولان و بازنگريهايي به وضع موجود دارد.حرف اصلي جليلي اين است: «بايد زيرساختهاي روانپزشكي كشور را بسازيم و تخت ويژه بيماران رواني، درمانگاه، روانپزشك، پرستار رواني و مددكار اجتماعي به اندازه نياز كشور تامين شود.»
او با بيان اينكه بار بيماري رواني سالانه در آمريكا 100ميليارد دلار است ميگويد: «شايعترين اختلال رواني موجود در كشور افسردگي است كه هشت درصد از 25 درصد بيماريهاي رواني را به خود اختصاص داده است و پس از آن اضطراب با پنج تا شش درصد رتبه بعدي را به خود اختصاص داده است.»
اشتباه انگ زدن ديوانگي به بيماران رواني
رئيس بخش سلامت كرسي يونسكو در ايران معتقد است كه براي هر انساني در طول زندگي50 درصد امكان دارد مشكل رواني ايجاد شود اما امروزه به اين افراد انگ زده ميشود: «متاسفانه برچسب ديوانگي براي اين اختلالات در بين مردم وجود دارد كه معمولا اين بيماري به عنوان يك خشونت يا يك اختلال غيرقابل علاج ديده ميشود و موجب تبعيض و محروميت در زمينههاي مختلف از جمله ازدواج، اشتغال و آموزش شده و بيمار عملا از جامعه جدا ميشود. به همين دليل است كه بسياري از كساني كه دچار بيماريهاي رواني و مشكلات عصبي هستند به پزشك مراجه نميكنند و بيماري آنها مزمن شده و آسيبهاي بيشتري به فرد و جامعه وارد ميشود.»
رئيس بخش سلامت كرسي يونسكو در ايران اعتقاد دارد: «اين بيماريها خود به خود درمان نميشوند ولي اگر مراجعه به هنگام صورت گيرد تا 90 درصد قابل درمان هستند كه متاسفانه به خاطر وجود انگ مراجعه به موقع انجام نميشود.»
مشاور عالي انجمن روانپزشكان ايران هم بر اين نكته تاكيد ميكند كه بهداشت عمومي منهاي بهداشت رواني مفهومي ندارد و بيماريها چه جسمي و چه رواني همه از دسته بيماريهاي جسمي محسوب ميشوند و در بيماريهاي رواني مشكلاتي در مغز افراد ايجاد ميشود.
جليلي معتقد است در مورد درمان بيماريها يك زمان طلايي وجود دارد كه اگر در آن زمان درمان آغاز شد نتايج خوبي خواهد داشت اما به خاطر برچسب موجود براي بيماريهاي رواني، مردم به روانپزشكان مراجعه نميكنند. او اعتقاد دارد: «همان طور كه ديابت انگ ندارد بيماري رواني هم نبايد انگ داشته باشد و ميتوان از راه افزايش دانش و اطلاعرساني انگ را از بين برد.»