برخی افراد ـ که البته تعدادشان هم زیاد نیست ـ ادعا میکنند که مصریها زمانی در آمریکا زندگی میکردند.
به گزارش راهنماتو، بعضی گزارشها آنقدر خشمگینکننده است که نمیتوان خیلی ساده آنها را باور کرد؛ بااینحال، همین داستانها هنوز حکایاتِ تاریخیِ جالبی تلقی میشوند.
اما هیچکدامشان بهاندازه داستانی که شامل مصر باستان، گرند کنیون در اِریزونا و احتمال لاپوشانی مؤسسه سیمسونین در واشنگتن، که احتمالاً با همکاری دولت ایالاتمتحده صورتگرفته، جالب نیست.
یک جستجوی ساده اینترنتی صدها سایت را میآورد که به دروغ از دورانی در گرند کنیون صحبت میکنند که اهرام و طراحیهای هیروگلیف مصری در آنها پیدا شده است.
برخی حتی پا را فراتر گذاشته و میگویند که اشیاء باستانی مصری نیز در این مکان کشف شده است و مؤسسه سیمسونین با همکاری دولت آمریکا وجودِ این محوطه و اطلاعات مربوط به آن را، به دلیلِ «اهدفِ شوم»، انکار میکند.
این ادعاها آنقدر دورازذهن است که بهسختی میتوان دلیلِ باارزشی برای تحقیق کردن درباره آنها پیدا کرد. بااینحال، هرچه بیشتر به این گزارشها نظر میکنیم، پرسشهای بیپاسخِ بیشتری باقی میمانند. احتمالاً خیلی بعید است که مصریها در گذشتههای دور از ایالاتمتحده بازدید کرده باشند، اما چرا چنین چیزِ عجیبی اصلاً شایعه شده است؟
با فرض اینکه فرض بنیادین این داستان غلط باشد، آیا ممکن است که احتمالاً چیزی عجیب در گرند کنیون وجود داشته که باعث شده گردشگرانِ غیرمتخصص آن را با مصر اشتباه بگیرند؟ برای مثال، کاملاً امکان دارد شخصی با دانش اندک درباره تاریخ، نقاشیهای ثبتشده روی دیواره غارهای بومیان آمریکای شمالی یا پتروگلیفهای قدیمیتر را با هیروگلیف اشتباه گرفته باشد.
واضح است که اکثر الفباها و نظامهای ثبت زبانِ نوشتار در سراسر جهان با تصویر آغاز شدند و حتی امروز در دنیای مدرن، اگر شخصی بخواهد یک رویداد یا یک منظره را به طور کامل و یکباره خلاصه کند، میتواند از نقاشی برای بیان آن استفاده کند و حتی روشِ آسانتر عکس گرفتن از آن رویداد است. چرا هیچ عکسی از این واقعه وجود ندارد؟
در ۵ آوریل سال ۱۹۰۹، یک مجله به نامِ Arizona Gazzete مطلبی با این عنوان منتشر کرد: «کاوش در گرند کنیون؛ رازِ گودال بزرگ برملا شد؛ یافتههای چشمگیر حاکی از مهاجرت مردمانی از شرق است.» این مقاله شامل شهادت فردی به نامِ جی.ای کینکید بود که میگفت به تنهایی به روی رودخانههای گرین و کلرادو سفر کرده و شواهدی از وجود یک تمدن باستانی که احتمالاً مربوط به مصر باستان است، در آنها پیدا کرده است.
کینکید مدعی شده بود در این مکان تونلهای حکاکیشده در میان صخرهها، چندین غار و شهری را پیدا کرده که حاوی چندین مومیایی هستند و مقبرهای را پیدا کرده که مجسمهای درحالتِ چهارزانو روی آن نشسته، که در هر کدام از دستهایش یک گل نیلوفر آبی وجود دارد.
او همچنین ادعا کرده بود که هیروگلیفهای مصری، چندین سلاح جنگی و ابزاری از جنس مس با نوکهای تیزی به سختیِ فولاد پیدا کرده است. کینکید مدعی شده بود که ۵۰۰۰۰ نفر در این غارها زندگی میکردهاند.
این داستان همچنین تأکید میکند که باستانشناسی از مؤسسه سیمسونین به نامِ اِس. اِی جوردن به همراه کینکید به محل رفته تا آنجا را بررسی کند. اما، بهنظر میرسد که مجله Arizona Gazzete تنها نشریهای است که مطلبی درباره این موضوع در آن زمان منتشر کرده است. سیمسونین هر نوع ارتباطی با این موضوع را رده کرده و هیچ سندی مبنی بر وجودِ خارجی افرادی به نام کینکید یا جوردن نیز در دسترس نیست.
یکی از معروفترین نظریهها درباره چگونگی ساختهشدن این داستان میگوید که روز پنجم آوریل سال ۱۹۰۹، روز کمخبری برای نشریه Arizona بود و خبرنگاران این نشریه برای آنکه فروش را بالا ببرند خلاقیت به خرج دادند.
یک نظریه دیگر میگوید که این داستانها احتمالاً دروغ آوریل بودهاند. بهرحال منطقه گرند کنیون بارها مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفته است و بقایای تمدنهای پیشین، شامل بقایایِ ظروف سفالی در آن یافت شده است. بیشتر از ۴۰۰ محوطه مربوط به بومیان آمریکایی در پارک ملی گرند کنیون پیدا شده که قدمتِ آنها به ۱۲۰۰۰ سال قبل باز میگردد.
بعید است مؤسسهای که خودش را ملزم به یادگیری و فهم تاریخ کرده است، چنین کشفِ مهم و بزرگی را مخفی نگه دارد. اما تاهمین امروز برخی گمان میکنند که مؤسسه سیمسونین بنا به دلایلی مثلِ هراس از بازنویسی تاریخ ـ بهرحال ورود مردمانی از خاورمیانه به آمریکا در حدود ۴۰۰۰ هزار قبل کل تاریخ را وارونه میکند ـ ماجرا را کلاً لاپوشانی کرده است.
یا شاید این دو پروفسور چیزهای شگفتانگیزتر و خارقالعادهتری پیدا کرده بودند!