روزنامه جوان نوشت: قوه قضائیه در سخن خوب از مبارزه با فساد صحبت میکند و ما را هم به این مبارزه امیدوار کردهبود، اما برخورد عجیب و بازداشت معلمانی رنجور که دو دهه است پیگیر اجرای حکمشان هستند، پس از رسانهای شدن این موضوع، یک شاهد عملی دیگر برای رخنه کردن فساد در قوه قضائیه است.
روزنامه جوان نوشت: قوه قضائیه در سخن خوب از مبارزه با فساد صحبت میکند و ما را هم به این مبارزه امیدوار کردهبود، اما برخورد عجیب و بازداشت معلمانی رنجور که دو دهه است پیگیر اجرای حکمشان هستند، پس از رسانهای شدن این موضوع، یک شاهد عملی دیگر برای رخنه کردن فساد در قوه قضائیه است.
مدتهاست برای رسیدن به محل کار، از روبهروی مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه، واقع در خیابان ولیعصر (عج) عبور میکنم. چند ماهی است عدهای افراد مسن، رنجور و بازنشسته جلوی این مرکز تجمع کردهاند. با مشخصشدن ذیحق بودنشان، هفت روز پیش در «جوان» و در همین صفحه، برایشان گزارشی از ستمی که بر آنها رفتهبود با عنوان «قاضی القضات صدای فرهنگیان تبریزی را بشنود!» نوشتیم.
فردای پس از انتشار گزارش، نماینده معترضان فرهنگی تبریز، به ما زنگ زد و خبر داد که او را، که یک زن مسن و فرهنگی و ارجمند است، به همراه یکی دیگر از معترضان که همراهش بودهاست، هنگام پیاده روی در خیابان ولیعصر به زور و به شیوهای نامتعارف، سوار ماشین کرده و به دادسرای منیریه برده و با تهدید به بازداشت از او تعهد گرفتهاند که مجدداً مقابل مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه نیاید و تقاضای دیدار با رئیس قوه قضائیه به دلیل اجرای حکم قطعیاش نداشتهباشد!
قوه قضائیه در سخن خوب از مبارزه با فساد صحبت میکند و ما را هم به این مبارزه امیدوار کردهبود، اما برخورد عجیب و بازداشت معلمانی رنجور که دو دهه است پیگیر اجرای حکمشان هستند، پس از رسانهای شدن این موضوع، یک شاهد عملی دیگر برای رخنه کردن فساد در قوه قضائیه است. ای کاش اقلاً سر در ساختمان ارتباطات مردمی قوه قضائیه را پایین بکشند تا این مردمان رنجوری که از تبریز به آنجا پناهنده شدهبودند، به دلیل حضور آرام و نجیب شان آن هم صرفاً با تقاضای دیدن رئیس قوه قضائیه، به شیوه دونشأن در خیابان ولیعصر (عج) بازداشت نمیشدند.