تیم جنایی پس از دستگیری متهمان در محل کار پزشک عمومی دفترچهای کشف کردند که متهم در یکی از صفحات آن مواد لازم را برای قتل نوشته بود.
به گزارش جوان، پزشک عمومی که متهم است با همدستی دستیارش، برادر دندانپزشکش را به قتل رساندهاند، در جلسه بازجویی جزئیات بیشتری از حادثه را شرح داد. مقتول برای اینکه برادرش روی صندلی مجلس بنشیند برای تبلیغات چند میلیارد تومان هزینه کرده بود که انگیزهای برای ارتکاب جنایت شد.
پزشک عمومی که با همدستی دستیارش دیماه سال گذشته برادر دندانپزشکش را در ساختمانی در خیابان فرشته پس از چند روز شکنجه به طرز دلخراشی به قتل رسانده بود، صبح دیروز همراه همدستش به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
متهم که سودای نشستن روی کرسی مجلس شورای اسلامی را داشت پس از کاندیدا شدن از برادر دندانپزشکش میخواهد برای او تبلیغ کند و او هم حدود ۴ میلیارد تومان هزینه تبلیغات میکند، اما پزشک عمومی رأی نمیآورد، به همین دلیل برادرش از او میخواهد ۴ میلیارد تومان را به او پس بدهد و همین موضوع باعث شروع اختلافات دو برادر میشود. متهم ۱۷ دیماه برادرش را به بهانه صحبت در خصوص یک پروژه به محل کارش در خیابان فرشته میکشاند و با همدستی دستیار ۳۰ ساله اش، او را پس از چهار روز حبس به طرز دلخراشی به قتل میرساند.
تیم جنایی به سرپرستی قاضی محمدمهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران پس از دستگیری متهمان در محل کار پزشک عمومی دفترچهای کشف کردند که متهم در یکی از صفحات آن مواد لازم را برای قتل نوشته بود. متهم در آن دفترچه نوشته بود برای قتل لوازمی مانند تیغ مخصوص جراحی اتاق عمل، نایلون برای جلوگیری از خونریزی، چسب پهن یا طناب برای بستن دست و پای طرف مقابل و کیسه زباله بزرگ برای حمل لازم است. وی همچنین در صفحه دیگری خرید سفته و برگ سفید امضا هم برای انجام کار یادداشت کرده بود. بررسی این دفترچه حکایت از آن داشت متهمان از تمامی آن وسایل در صحنه قتل استفاده کردهاند.
پزشک عمومی صبح دیروز در حالی که تمامی مدارک نشان میداد او در قتل برادرش دست داشته است، دوباره جرم خود را انکار کرد و مدعی شد روز حادثه فقط نظارهگر حادثه بوده و قاتل دستیارش است، اما دستیارش با ارائه ادلهای گفت که در قتل هر دو با هم شراکت داشتهاند.
مرد ۳۰ ساله گفت: «روز پنجشنبه ۱۷ دیماه، رئیسم از من خواست با برادرش تماس بگیرم و به بهانه صحبت درباره یک پروژه او را به ساختمان بکشانم. روز حادثه او به محل کارمان آمد و با هم از راهپله به طبقه دوم میرفتیم که در پاگرد با برادرش روبهرو شد. او تفنگ ساچمهای در دست داشت و به سوی برادرش تیراندازی کرد و حتی یکی از ساچمهها به دست من هم برخورد کرد. مقتول رو به برادرش کرد و گفت چرا میزنی، اما رئیسم با باتوم ضرباتی به برادرش زد و بعد روی سینه او نشست و از من خواست مواد بیهوشی به او تزریق کنم. من به او گفتم مثل فیلم «در کمال خونسردی»، او گفت بله و من هم تزریق کردم. دندانپزشک بیحال شد، او را به طبقه دوم بردیم و روی صندلی دست و پایش را با چسب پهن بستیم. چهار روز او در همان وضعیت بود و برادرش از او سفته امضا گرفت و بعد هم روز یکشنبه دو نایلون آورد و به دستان برادرش کرد و از من خواست رگ دست راستش را بزنم. من زدم، اما او فوت نکرد و پزشک هم رگ دست چپ برادرش را زد، نایلونها پر از خون شد و او فوت کرد.»
دو متهم در ادامه در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.