مجتبی توانگر نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به اظهارات اخیر مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و نامه او پیرامون مساله حجاب، طی نامهای سرگشاده به جوانان جبهه پایداری نسبت سخنان او واکنش نشان داد.
به گزارش ایسنا، متن این نامه به شرح ذیل است:
جوانان مومن و انقلاب حامی جبهه پایداری
سلام علیکم
اینکه رسانههای منتسب به حزب پایداری مجبور به واکنش به نوشته اینجانب به حجهالاسلام والمسلمین جناب آقای صدیقی شد را به فال نیک میگیرم، چون آن را فرصتی برای تبادل دیدگاههای صریح میدانم تا سره از ناسره تشخیص داده شود.
مطلبی که سایت حزب پایداری نوشته تاکید بر این داشته است که نامه اینجانب توسل به بیحجابی با رفتار وسط لحافی برای کسب رای حرام است و برای این مساله به بیانات اخیر رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران اشاره کرده است.
سایت حزب پایداری (رجا) در مطلب خود از ارکان تشکیلات خود یعنی آقای آقاطهرانی دفاع کرده و گفته است ایشان با صراحت تمام بارها نظر خود را اعلام کرده است و نتیجه گرفته است که بنابراین ایشان دنبال رای حرام نیست بلکه اتهام زده به کسانی مثل اینجانب که با سکوت منفعلانه خود با موضعگیریهای وسط لحافی به دنبال کسب رای حرام بخشی از طبقه متوسط هستند و از رهاکردن معروف الهی و کمککردن به منکر انتقاد کرده است. اما در پاسخ باید به چند نکته توجه کرد:
در تمام مطلبی که سایت منتسب به این حزب نوشته، هیچ کجا جواب سوالات اصلی اینجانب داده نشده است که اگر واقعا این گروه، نگران حجاب و عفاف هستند چرا آقای آقاطهرانی در ۱۱ سال حضور در مجلس و ۷ سال ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس به وظیفه خود در ترویج معروف، فرهنگ حجاب و عفاف و برخورد منطقی با منکر بیحجابی عمل نکردهاند؟
بعد از شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیتردید آقای آقاطهرانی بهعنوان رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، باید اولین پاسخگوی فاجعهی ترویج منکر بیحجابی و هنجارشکنان در کشور باشند. اینکه آقای آقاطهرانی اکنون مواضعشان را درباره حجاب اعلام کردهاند، آیا پاسخگوی کمکاری و بدعمل کردن ایشان به عنوان مقام مسئول میشود؟ اگر امکان استیضاح نماینده مجلس بود، اینجانب حتما آقای آقاطهرانی را بهعنوان یکی از مقصران وضع موجود، استیضاح میکردم تا افراد نتوانند با عوض کردن زمین بازی و انگشت اتهام گرفتن روی دیگران، فرار به جلو کنند و خود را از مهلکه پاسخگویی برهانند. گروه پایداری که در مجالس گذشته اکثریت کمیسیون فرهنگی مجلس را در اختیار داشته است امروز باید به نیروهای متدین و انقلابی، پاسخگو باشد و نه طلبکار.
آیا وقتی رهبر حکیم انقلاب میگویند مسئولان «برنامه دارند» و «کارهای خارج قاعده نباید انجام شود»، حجت را بر همگان تمام نمیکند؟ اصرار بر این مسیر با چه انگیزه و هدفی صورت میگیرد؟ آیا خلاف تدبیر نظام عمل کردن در مساله مهم و حساس حجاب که حضرت آقا نگرانی خود را از نقشه دشمن اعلام کردند، واقعا دلسوزی برای حجاب و عفاف است یا انگیزه دیگری دارد؟ درباره این مساله بعدا بیشتر خواهم نوشت.
این طیف سوپرانقلابی (به تعبیر رهبری)، بیانات رهبری را آنگونه که بخواهد تفسیر به رای میکند و با تکرار و تحریف، تلاش داشته و دارد تا خودش را در نیروهای انقلابی تثبیت نماید، آخرین نمونهاش هم بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره حجاب و عفاف است که تفسیری بگیر و ببندی از آن ارایه میکنند. اما خدا را شکر بیانات ایشان به قدری روشن است که نه تنها چنین تفسیری به آن نمیچسبد بلکه رفتارهای خلاف قاعده، تقبیح شده و از همه خواسته شده با برنامه مسئولان، پیش بروند.
آقایان اصرار دارند همه بدحجابان و کشف حجابکنندگان و هنجارشکنان را با یک چوب برانند و با شیوه سختتر از گشت ارشاد، بگیرند و ببندند و از خدمات اجتماعی محروم کنند.
مطرح نمودن بعضی شعارهای تکفیری نظیر مرگ بر بیحجاب و چنین نفرتپراکنیهایی چه تناسبی با ادبیات و بینش رهبر فرزانه در مواجهه با یک پدیده فرهنگی دارد؟
درحالیکه مساله این است که این حرام شرعی و سیاسی چگونه باید در جامعه اسلامی رعایت شود؟ چقدر از آن باید با کار ایجابی پیش برود، برای چه طیفی کار ایجابی و چه طیفی کار سلبی. چه طیفی تخلف انجام میدهند، چه طیفی سازماندهی شده عملیات میکنند و جرم انجام میدهند و با هرکدام چه برخوردی باید داشت؟
و اختلاف بعدی این است که شیوه عمل چگونه باشد که هم بازدارنده باشد و هم بهانهای مثل ماجرای مرحومه خانم مهسا امینی به دشمن ندهد که بهشدت برای آن به تعبیر رهبرانقلاب برنامهریزی کرده است.
بنده از همه نیروهای انقلابی علاقمند و دلسوز که احساسات انقلابی و دینی دارند خواهش میکنم خوب به این بخشی که مینویسم دقت کنند و از دلسوزان آنها میخواهم که مرا مورد نقد خود قرار دهند. چون سایت منتسب به حزب آقای صادق محصولی وارد بازی رای حرام شده است، مجبور هستم صریح و شفاف تحلیل این جریان خطرناک را از انتخابات پیشرو علنی و افشا کنم.
البته پیش از آن ضرورت دارد عرض کنم سایتی که انتسابش به جناب آقای محصولی عیان است، اما تلاش میکند با انتساب جعلی خود به رئیسجمهور از اعتبار ایشان ارتزاق کنند درحالی که این حزب بیشترین فاصله را با مواضع اجتماعی رئیس جمهور دارد.
نگاهی به صحنه مواضع این حزب و سابقه رفتار سیاسی آنها در انتخاباتهای گذشته نشان میدهد که برنامه این گروه، دوقطبیسازی جامعه، دور کردن بخش قابل توجهی از مردم از نظام و صندوقهای رای و پایین آوردن سطح مشارکت، بیاعتبار کردن رقبای انقلابی بین رای دهندههای باقی مانده و پیروزی در یک انتخابات با مشارکت حداقلی است و اسم رمز شروع این عملیات نیز عبارتهایی از قبیل «دفاع از ارزشها» «مواضع وسط لحافی»، «مواضع صورتی» و امثالهم است. موضوع چندان پیچیده نیست فقط کافی است به آن فکر کنیم. چه کسی از اینکه مردم در انتخابات شرکت کنند، بیشترین ضرر را میکند؟ آیا آن که بیشتر ضرر میکند، گروهی سوپرانقلابی (به تعبیر رهبری) نیست که تمام کارنامهاش بگیر و ببند با ادعای دفاع از ارزشها است؟ بهترین راه برای رسیدن به اینکه هم کاهش مشارکت درست کنی و هم بین رایدهندگانِ باقی مانده، صاحب رای شوی، چیست؟
اینکه با اسم ارزشها و دین دو قطبی درست کنی که نظام را در برابر مردم تصویر کند و مردم را از سر نارضایتی از حضور در سرصندوقها دور کنی و همزمان خود را دلسوز ارزشها نشان دهی. در این مسیر هم چنان به همه برچسب بزنی که مارپیچ سکوت درست شود و کسی از نیروهای انقلابی جرات نکند، ادبیاتی تولید کند که ارزشهای دین و انقلاب باید با شیوه عقلانی و موثر پیگیری شود؛ بنابراین خیلی ساده معلوم میشود کسانی دنبال رای حرام هستند که بهجای پاسخ گویی دربرابر وظایفی که بهعهده داشتند، خلاف تدبیر رهبر حکیم انقلاب با دوقطبیسازی با نام ارزشها، دنبال مشارکت حداقلی و پیروزی درانتخابات هستند.
این مساله پروژهای است که فقط درباره حجاب و عفاف صورت نگرفته است.
از ابتدای عملکرد مجلس مروری کنیم به تخریبهایی که علیه مجلس صورت گرفته است. در همه آنها ردپای این گروه اقلیت، روشن است؛ ماجرای مخالفت با قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمهای هستهای، صیانت، تهمت دستکاری بودجه، رای ندادن به قانون شفافیت، رای ندادن به طرح حمایت از افشاگران فساد توسط افراد این جریان مانند آقای خضریان، آقاطهرانی، جلالی و....
در ماجرای سرباز خط ویژه و دناپلاس جنجالسازان اصلی، افراد منتسب به این گروه بودند، اما همین جریان بجای پاسخگویی در خصوص منتسبان خود، مجلس را آگاهانه تخریب کرد.
یکی از آخرین موارد هم مخالفت این گروه با انتخابات تناسبی برای کلان شهرها بود که اگر رای میآورد یا بتواند رای بیاورد، حتما باعث مشارکت بالا در انتخابات میشود و این حزب، خلاف سیاستهای رهبری مبنی بر راهبرد رقابت در انتخابات، با آن مخالفت میکند و دیگری مخالفت شدید آنها با لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار» است که لایحهای مورد حمایت دولت انقلابی است و در دوره ریاست آیت الله رئیسی در قوه قضاییه تدوین شده است و از مطالبات چند ماه پیش رهبر معظم انقلاب از مجلس برای قانونگذاری در این زمینه است و بعد از اغتشاشات اخیر، نگاه و باور نظام اسلامی به زن را نشان میدهد که باعث آشتی خیلی از بانوان با نظام میشود. اما این طیف طبق همان دستورالعمل سیاسی، با دروغهای کلی احساسات برانگیز مثل ۲۰۳۰ بودن، احساسات نیروهای متدین را جریحهدار میکند و برای عدم تصویب آن تمام تلاش خود را بکار برده است؛ و در حالیکه رییسجمهور نیز دستورات لازم را برای رفع ابعادی از فیلترینگ داده است، اما این گروه همچنان مقاومت میکند و از توفیق و افزایش سرمایه اجتماعی آقای رییسی ممانعت میکند.
چه ضرری میکنند اگر این قوانین که باعث افزایش سرمایه اجتماعی مردم با نظام میشود، در مجلس رای بیاورد؟ آیا پشت پرده همه این عملیاتها، نگاه سیاسی کاهش مشارکت و پیروزی در انتخابات نیست؟
به نوعی اگر در بخشهایی از مجلس، ناکارآمدی مشاهده میشود ناشی از عملکرد این اقلیت پرمدعاست.
همه اینها را نوشتم تا جریان انقلابی بهجای تحلیلهای سطحی این گروه اقلیت، عمیقتر تحلیل کنند که منفعت رای بیشتر برای چه کسانی است؟ کسانی که با شیوههای منطقی دنبال پیادهسازی ارزشها هستند و حاضرند توسط جریانی سوپر انقلابی، برچسب بخورند و رای خود را در انتخابات پیشرو بهخطر بیاندازند، یا کسانی که از احساسات آنها دنبال نردبان درست کردن برای صندوق رای در انتخابات مشارکت حداقلی هستند. البته همه بدانند که دیگر این شیوه پاسخ نمیدهد و به لطف خداوند و تدبیرهای رهبر معظم انقلاب هم مردم در انتخابات مشارکت بالا خواهند داشت و هم نیروهای انقلاب فرق بین دلسوز واقعی ارزشها و هزینهسازها برای ارزشها را میشناسند.
همانطور که سرویسهای جاسوسی دشمن یک بازی چند لایه و طراحی گسترده را برای کشور تدارک دیدهاند، در داخل هم برخی برای قبضه کامل قدرت، خوابهایی دیدهاند.
جریان بیکارنامهای که کفایت و صلاحیتش عیان شده، تنها و تنها یک «دارایی انتخاباتی» دارد و آن «دوقطبی بر سر حجاب و مشارکت پایین» است.
اینها میدانند که در فضای غیر دوقطبی و مشارکت بالا از عرصه انتخابات حذف خواهند شد. پس توپخانهای را تدارک دیدهاند تا همه چیز را ویران کنند و در غیاب مردم بر سر ویرانهها پرچم فتح بچرخانند. وضعیت امروز کشور، نشان میدهد که استمرار حضور این افراد چه عاقبتی را برای کشور رقم خواهد زد.