محمد علی ابطحی نوشت: یک شب دفتر امام بودم. زمان حیات امام. با آیت الله توسلی عضو برجسته دفتر قرار بود جایی برویم. رفتم خانهاش. دیدم وسط هال رادیو کوچکی را به دستگرفته. آنتنش را بالا داده. گفتم برویم. گفت: «لندن» تمام بشه میام.
صبح روز ۱۸ تیر ۷۸ کله سحر یکی از بچههای تحکیم زنگزد که دیشب به خوابگاه حملهکردهاند. دانشجوها را لت و پار کردند. فوری زنگ زدم منزل آقای خاتمی رییس جمهور که خبرش کنم. گفت از رادیو بیبیسی شنیدم و دستوراتی داد.