یکی از ساختمانهای مهمی که ابتدای خیابان امامخمینی (سپه سابق) به سمت میدان حسنآباد قرار گرفته است موزه سکه است. جایی که مجموعهای ارزشمند از سکههای قدیمی مربوط به دورههای مختلف که قدمت بعضی از آنها به ۲هزار و ۷۰۰ سال قبل برمیگردد، در آن نگهداری میشود.
به گزارش همشهری آنلاین، در سال۱۳۴۲ هجری شمسی بانک سپه شعبه تهران توسط تیمسار «فرجالله آقاولی»، مدیر عامل بانک سپه، تأسیس شد. آقاولی برای تأسیس موزه سکه به مدت ۱۰سال به خرید آثار از مجموعهداران و جمعآوری آثار اهدایی مشغول بود.
در نهایت با کمک «شیرین ملکزاده بیانی» و افرادی از انجمن آثار ملی در خرداد ۱۳۵۲ هجری شمسی موزه سکه تهران تأسیس شد. در بخش نمایش سکهها در موزه سکه تهران میتوانیم مجموعهای بسیار غنی و کامل از سکههای نایاب و کمیاب مربوط به دورههای مختلف ایران و جهان را ببینیم، اما یکی از جاذبههای این موزه ماکت ضرابخانه است که «نصرالله حدادی»، تهرانشناس، آن را بهانه کرده و داستانهای جالبی دربارهاش نقل میکند: «نخستین ضرابخانه تهران در بازار قرار داشت. اما در دوره ناصرالدینشاه به حوالی خیابان سلطنتآباد منتقل شد. در دوره قاجار هر کسی فلز طلا، نقره، مس و نیکل داشت میتوانست به ضرابخانه برود و سکه ضرب کند. سکههای نقره و طلا، پول سفید نام داشت و سکههای نیکل و مس به دلیل رنگ سیاهی که داشتند به پول سیاه معروف بود. اصطلاح «یه پول سیاه نمیارزد» بعد از رواج این سکهها وارد زبان ما شد که معنای بیارزش بودن چیزی را داشت.»
حدادی به نمونهای دیگر از فرهنگ عیارسنجی سکهها در آن روزگار که به سکوهای قهرمانی ورزشی رسیده و این روزها ورزشکارانی که مدال طلا میگیرند ژست عیارسنجها را به خود میگیرند تا طلا بودن مدال خود را نشان دهند اشاره میکند و میگوید: «آن زمان ارزش هر سکه به عیار آلیاژ آن بستگی داشت و به همین دلیل برخی از مردم با تقلب کردن در آلیاژ و وزن آن، سکه تقلبی وارد بازار میکردند. در چنین شرایطی یکی از راههای سنجش عیار سکهها، این بود که اشخاص حرفهای سکه طلا را به دندان میگرفتند و اگر سکه بهراحتی خم میشد میفهمیدند که در آلیاژ آن تقلب شده است. در دوره محمدشاه قاجار به دلیل پیروزی محمدشاه در جنگ یا همان غزوه، واحد پول «غازی» نام داشت و در این میان از بس عیارسنجها گوشه و کنار سکهها را به دندان میگرفتند و آنها را کج میکردند، دور تا دور سکهها بریده و در اصطلاح آن زمان شندر میشد و همین موضوع هم بهانه شد تا ضربالمثل «شندر غاز» در فرهنگ ما راه پیدا کند.»
بعد از روی کار آمدن پهلوی بساط ضرب سکه و سنجش عیار آن براساس نوع آلیاژ جمع شد، همه این دم و دستگاه به بانک ملی داده شد تا سکهها فقط با مجموعهای از ترکیب روی و آهن ضرب شود. حدادی در این باره میگوید: «قبل از آن پشتوانه سکه ارزش خود فلز بود، ولی بعد از آن پشتوانهاش را بانک مرکزی قرار دادند. یکی از دغلیهایی که درباره سکهها میشد این بود که دورتادور سکه را میساییدند و از طلای آن کم میکردند. برای اینکه چنین تقلبی دیگر انجام نشود، دور تا دور سکهها را خطوط باریکی کشیدند تا تراشیده شدن آن مشخص شود. در دوره پهلوی اول بود که کمکم چاپ اسکناس جای ضرب سکه را گرفت و طلا و جواهر سلطنتی به همراه اشیای ارزشمند دیگر بهعنوان پشتوانه پول ایران معرفی شد.»