اخبار و شنیدهها حاکی از آن است که خیابان چهارباغ عباسی که بعد از چندین دهه فرازونشیب به پیادهراه تبدیل شد، دوباره ماشینرو خواهد شد. ازاینرو نظرات متخصصان نیز حاکی از آن است که تغییر کاربری خیابان چهارباغ عباسی، به حل ترافیک این منطقه کمکی نخواهد کرد.
پیرمرد دستهایش را بالا میبرد و از تهدل میگوید: «الهی! اگر دوباره و مثل قدیم ماشینها به چهارباغ برگردند، رونق هم پس از سالها به کسبوکار ما برمیگردد.»
به گزارش هم میهن، «حاج محمود» که این روزها ۷۰ سالگیاش را پشت سر میگذارد و گرد پیری روی تکتک موهایش جا خوش کرده، نیمی از عمرش را در چهارباغ به سر برده و آنجا کاسبی کرده؛ از زمانی که چهارباغ خیابان بود و معبری برای رفتوآمد خودروها، تا به الان که به پیادهراه تبدیل شده و به محلی برای گشتوگذار و تفریح و دیگر هم خبری از آمد و شد اتومبیلها در آن نیست. مغازه کوچکش در پاساژ «چهارباغ»، یکی از مراکز تجاری قدیمی است.
این روزها که زمزمههایی مبنی بر خودرومحور شدن این گذرگاه قدیمی و بازمانده از دوران صفوی در گوشه و کنار شهر پیچیده، «حاج محمود» و دیگر کسبه قدیمی هم سن و سال او، خوشحال شدهاند و امیدوار به بازگشت دوباره خودروها به چهارباغ. میگوید: «آن موقع که خودروها به چهارباغ تردد داشتند، کسبوکار ما هم رونق داشت؛ مردم فقط برای خرید به اینجا میآمدند و الان برای تفریح و گذران. پیادهراه شدن چهارباغ باعث شده افرادی که به این گذرگاه میآیند، اصلا به پاساژها و مغازهها سر نزنند و خریدی نکنند، مگر از اغذیه فروشیها و کافهها.»
«حاج محمود» بادی به غبغب میاندازد و دفتری که روی پیشخوان گذاشته را ورق میزند. دفتر پر است از طرحهای لباس: «این دفتر را گذاشتهام اینجا و روزها نقاشی میکنم تا خودم را سرگرم کنم. مشتری ندارم. اگر تا پیش از پیادهراه شدن چهارباغ، روزانه ۱۰ مشتری به مغازهام میآمدند و خرید میکردند، اکنون یک مشتری هم ندارم. نهتنها من که خیلی از کسبه قدیمی وضعشان همین است؛ برای همین هم فکر میکنم خیلیهایشان موافق بازگشت دوباره خودروها به چهارباغ باشند.»
چند قدم آنطرفتر از مغازه لباسفروشی حاج محمود، ویترین نقرهفروشی حاج محمد که او هم از کسبه قدیمی چهارباغ است، خودنمایی میکند؛ کاسبی که حدود ۲۰ سال، ساکن این معبر است و حالا اهالی چهارباغ او را به خوبی میشناسند.
حاجمحمد هم موافق بازگشت مجدد خودروها به چهارباغ است، چراکه فکر میکند اگر چهارباغ دوباره به خیابان تبدیل شود، کسبوکارها رونق میگیرد و برخی از مشاغلی که به ناچار از این خیابان جمعآوری شدند دوباره میتوانند شروع بهکار کنند؛ همانطور که گردنبندهای نقره را پشت ویترین مغازه مرتب میکند، میگوید: «پیادهراه شدن چهارباغ هم منفعت داشت، هم ضرر. منفعت آن این است که خانوادهها برای پر کردن اوقات فراغت خود به این گذرگاه میآیند و با کمترین هزینه تفریح میکنند. ازسویدیگر، اما از آنجا که دیگر خودرویی به این گذرگاه رفتوآمد ندارد، کسی هم خرید نمیکند و مشتریهایمان نسبت به سابق خیلی کم شدهاند. بسیاری از کسبه بعد از پیادهراه شدن چهارباغ، ضرر کردند.»
سالها از پیادهراهسازی چهارباغ میگذرد، اما کسبه قدیمی میگویند با اینکه پیادهراهسازی خوب بوده، اما برایشان مشکلات زیادی داشته است. زن میانسالی که در یکی از پاساژهای قدیمی گلفروشی دارد، میگوید: «بدنهسازی شرقی چهارباغ یک وصله ناجوری است که این مکان را تبدیل به پاتوقی برای کارتنخوابها کرده است؛ این بدنهسازی به دلیل نزدیکی به پارک شهید رجایی، همچنین نورناکافی در شب و خالی بودن بیشتر واحدهایش، باعث شده که اواخر شب و اوایل صبح کارتنخوابها در آن اطراق کنند و ناامنی به وجود بیاورند. ازسویدیگر، میانه چهارباغ هم به پاتوقی برای دختر و پسرهای نوجوانی تبدیل شده که «گل» مصرف میکنند. تعدادشان هم کم نیست. تعداد متکدیان هم بالا رفته، فکر میکنم با خودرو محور شدن این چهارباغ این مشکلات هم حل شود.»
زمزمههای پیادهراه شدن چهارباغ در دهه ۴۰ قوت گرفت و بهعنوان طرح جامع شهری روی میز مدیران وقت قرار گرفت، اما این طرح به جایی نرسید تا اینکه در دهه ۵۰ تغییر ماهیت داد و طور دیگری تعریف شد. قبلا خبرگزاری مهر گزارش کرده بود که مدیران شهری وقت با نگاهی متحولانه دنبال تغییر ماهیتی نو در بافت چهارباغ عباسی بودند که این تغییر با احیای دولتخانه صفوی تعریف شد و آزادسازیهای محوطه عمارت هشتبهشت را در برداشت که حاصل آن راهاندازی پارک شهید رجایی شد.
در دهه ۷۰، اما پیادهراهسازی چهارباغ با رویکرد متحولانه توسط سه شرکت مشاور به رقابت گذاشته شد تا درنهایت توسط «عبدالله جبل عاملی» بدنه شرقی چهارباغ عباسی تغییر ماهیت یافت. اما با احداث مترو، طرح پیادهراهسازی روی میز مدیریت شهری قرار گرفت و از آنجا که دود، نفس اصفهانیها را تنگ کرده و برای ترویج فرهنگ پیادهروی، تلاش شد چهارباغ عباسی پیادهراه شود.
پیادهراهسازی چهارباغ اولینبار در سال ۵۳ در طرح جامع اصفهان از سوی شرکت مشاور ارگانیک مطرح شده بود و پیرو آن خیابانهایی موازی با چهارباغ برای کاستن ترافیک چهارباغ برنامهریزی و عملیاتی شد؛ خیابانهایی که خود بعدها به کانونهای ترافیک تبدیل شدند و نتوانستند باری از ترافیک چهارباغ کم کنند. اما در اواخر دهه ۸۰ شرکت مشاور باوند مطالعات پیادهراهسازی چهارباغ را در بازنگری طرح تفصیلی برعهده گرفت.
مطالعاتی که بعد از چهار سال نتوانست به طرح تبدیل شود و سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان بعدها با استفاده از این اطلاعات، طرح پیادهراهسازی چهارباغ را عملیاتی کرد؛ طرحی که در فاز اول موجی از انتقادهای کارشناسان معماری، شهرسازی و میراث فرهنگی و باستانشناسان را درپی داشت. طرح سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان فاقد مطالعات جامع اجتماعی و فرهنگی بود و این نهاد شهری شتابزده پس از گودبرداریها بدون مطالعات باستانشناسی اقدام به سنگفرش کردن محورهای کناری کرد. با رسانهای شدن موضوع و راهافتادن موج اعتراضات کارشناسان و دانشگاهیان، پروژه متوقف شد.
توقف پروژه سازمان نوسازی و بهسازی در چهارباغ، زمان زیادی طول نکشید و با تشکیل کمیته عالی چهارباغ بنا شد کار در محور میانی با مشورت و حساسیت بیشتر پیش برود؛ کمیته عالی چهارباغ به ریاست شهرداری ترکیبی بود از معاونان شهرداری، اعضای شورایشهر و کارشناسان. در همین بین طرح شهرداری برای محور میانی در حال بررسی در میراث فرهنگی کشور بود، کارشناسان شهرسازی و میراث فرهنگی معتقد بودند، چهارباغ برنامهای زمانبر است و باید از اقدامات شتابزده جلوگیری کرد، اما شهرداری اصفهان چندصدایی کارشناسان در اصفهان را عامل کندی روند بررسی طرح میانی چهارباغ در سازمان میراث فرهنگی میدانست. عاقبت، اما با نظرات مخالف و گاهی چکشکاریهای میراث تهران، کار در محور میانی پیش رفت.
عملیات باستانشناسی بعد از آنکه قسمتهای زیادی از چهارباغ را نونوار کرد، در بخش باقیمانده محور میانی، از سر گرفته شد. به اعتقاد باستانشناسان، کاوشها و مطالعات باستانشناسی در چهارباغ در این سالها جدی و مستمر نبود. میراث فرهنگی اصفهان، اما مدعی است که کف چهارباغ را طی پنج فصل تاکنون کاویده و چیز زیادی از چهارباغ صفوی باقی نمانده است. در ادامه کار قرار شد در محور میانی دو حوض و حوضی دیگر در مقابل یافتههای کاخ جهاننما ساخته شود؛ حوضهایی که به گفته سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان مجوزهای وزارت میراث فرهنگی را دارد و با حفظ لایههای زیرین، روی بستر امروزی احیا میشوند.
پروژه پیادهراهسازی چهارباغ عباسی با مخالفتها و موافقتهایی روبهرو بود. از یک سو، موافقان عملیاتی شدن، این اقدام را موجب استقرار نظم اجتماعی و پررنگ شدن تعاملات و افزایش نشاط اجتماعی میدانستند و از سوی دیگر مخالفان معتقد بودند، با تغییر چهره چهارباغ، این گذرگاه قدیمی هویت تاریخی خود را از دست میدهد و دیگر نام و نشانی از بافت گذشته آن باقی نمیماند؛ چهارباغی که یکی از مهمترین و قدیمیترین گذرگاههای اصفهان بهشمار میآید و نقش بسیار مهمی در تعاملات روزمره اصفهانیها ایفا میکند.
نتایج پژوهشی تحت عنوان پیادهمداری در خیابان چهارباغ اصفهان و تاثیر آن بر تعامل اجتماعی شهروندان، نوشته احمد پورمختار نشان میدهد خیابان چهارباغ از دوران شکلگیریاش در عهد صفوی تا دوران معاصر همواره بهعنوان یک تفرجگاه مردمی و فضای شهری مردموار در استیلای قشرهای مختلف مردم اصفهان بوده است. این فضای شهری کانونی برای گردهم آیی مردم و برگزاری آیینهای گوناگون ملی و دینی آنها در دوران مختلف بوده است.
محور تاریخی چهارباغ نقطهتلاقی گروهها و طبقات مختلف اجتماعی، همچنین محلی برای اختلاط طیفهای متنوع قومی، دینی، فرهنگی مردم اصفهان و شکلگیری پیوندهای اجتماعی بین آنها بوده است.
چهارباغ علاوه بر اینکه عرصهای برای شکلگیری و تقویت تعاملات اجتماعی مردم بوده، مکان مناسبی برای تفرج، سرگرمی، ورزش و گذران اوقات فراغت اقشار گوناگون جامعه نیز بهشمار میرود. این ویژگی باعث شکلگیری بسیاری از خاطرات فردی و جمعی از شهروندان و تقویت حس تعلق مردم به این مکان شده است. همچنین این محور بهعنوان یکی از نشانهها و عوامل برجسته هویتساز شهر تاریخی اصفهان، نقش اساسی در احیای هویت جمعی شهروندان داشته است.
حالا، اما پس از گذشت سالها از پیادهراه کردن چهارباغ و تغییر ماهیت آن و تبدیل آن به گذرگاه فرهنگی، زمزمههایی مبنی بر بازگشت مجدد خودروها به این معبر دوباره به گوش میرسد؛ زمزمههایی که پس از وقوع اعتراضها و ناآرامیهای اخیر که اتفاقا چهارباغ نیز یکی از مکانهای وقوع آنها بود، قوت گرفته است؛ بهویژه که در ساعتهایی از روز، خبری از میز و صندلیهای روبهروی فستفودیها و برخی ونکافهها هم نیست.
خودرومحور شدن چهارباغ اگرچه با موافقتهایی از سوی برخی کسبههای قدیمی روبهرو است، اما مخالفان زیادی هم دارد. پرنیا، دختر ۲۲ سالهای که دانشجوی رشته هنر است و بعدازظهرها پس از دانشگاه در یکی از کافهها کار میکند، میگوید: «اگر چهارباغ خودرومحور شود، بسیاری از کسبوکارها مثل کافهها، فستفودی و... دیگر رونق ندارند و بساطشان را باید جمع کنند؛ خیلی از روزها یا مشتری ندارند یا مجبور به تعطیلیاند.»
سارا، زن میانسالی که عادت به قدم زدن عصرانه در چهارباغ دارد هم میگوید: «خانهام نزدیک چهارباغ است و عادت دارم روزانه یک ساعتی را اینجا قدم بزنم و روی صندلیها بنشینم و از زیباییهای آن لذت ببرم. بعضی روزها هم با دوستانم میآییم، کمی مینشینیم، گپی میزنیم و چیزی میخوریم. چهارباغ مکانی است که بالای شهر و پایین شهر را به هم وصل میکند و مردم میتوانند در آن به تفریح بپردازند و اوقات فراغت خود را با کمترین هزینه پر کنند. از سوی دیگر به این دلیل که خودرویی هم در آن تردد نمیکند، خیالشان راحت است اتفاقی برای بچههایشان نمیافتد.»
بسیاری از فستفودیها که پیادهراه سازی رونق به کسبوکارشان بخشیده و بعدازظهرها و شبها در مغازهشان جای سوزن انداختن نیست هم مخالف خودرومحور شدن چهارباغ هستند؛ چراکه معتقدند این مسئله کسبوکارشان را کساد میکند. حسین، ساندویج را میپیچید تا دست مشتری بدهد و میگوید: «روزها خیلی خبری نیست. عصرها و شبها، اما چهارباغ شلوغ میشود. اگر خودرومحور شود که دیگر کسی برای تفریح و گذران وقت اینجا نمیآید. الان هم خانوادهها یا جمعهای دوستانه با هم میآیند و یک چیز مختصری میخورند و میروند. چون هم برایشان ارزان در میآید، هم تفریح سالمی کردهاند. هر جای دیگر شهر بخواهند بروند، باید کلی هزینه کنند. وقتی اینجا خودرومحور شود، کار ما هم کساد میشود.»
حرفوحدیثها درباره چهارباغ زیاد است؛ اما حسین حقشناس، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری اصفهان، طرح خودرومحور شدن چهارباغ را رد میکند و میگوید: «بحث پیادهراهسازی چهارباغ از سال ۹۲ در مطالعات جامع حملونقل و پروژههای شهرداری مورد تاکید قرار گرفت. هدف از این مسئله حفظ آثار تاریخی، همچنین پیادهمدار کردن چهارباغ برای استفاده شهروندان از تسهیلات موجود در این گذرگاه بود. در سال ۹۵ هم این پروژه دوباره مورد تاکید قرار گرفت و اهدافی مثل حفظ آثار تاریخی، کاهش آلایندههای زیستمحیطی و تشویق به پیادهروی برای آن تعریف و این طرح اجرا شد.
در این سالها، اما گمانهزنیهایی مبنی بر نارضایتی کسبه از پیادهراهسازی چهارباغ، همچنین بروز برخی مشکلات فرهنگی نیز همواره مطرح بوده است؛ مسائلی که باعث شد دوباره شائبه خودرومحور شدن این گذر قوت بگیرد؛ درحالیکه این موضوع با مخالفت اعضای شورای شهر، همچنین شهرداری اصفهان روبهرو شده است. خودرومحور شدن چهارباغ بیشتر به صورت مباحث غیررسمی و گمانهزنی مطرح شده، نه از سوی مراجع رسمی.»
به گفته معاون حملونقل و ترافیک شهرداری اصفهان، پیادهراه چهارباغ اصفهان در کشور از شهرت بسیار زیادی برخوردار است و به انسانمحوری توجه بسیاری زیادی کرده است؛ هرچند به دلیل حضور کسبه نیازمند اعمال ملاحظاتی است و باید اقدامات فرهنگی بیشتری در آن انجام شود، چراکه به هرحال، باید رضایت کسبه و ذینفعان چهارباغ در نظر گرفته شود. اکنون هم برای کسبه «ساعت بار» در نظر گرفته شده، یعنی در ساعتهای مخصوصی خودروهای بار اجازه ورود به این پیادهراه را دارند، اما بهطور کلی رویکرد فعلی شهرداری اصفهان این است که چهارباغ به صورت فعلی حفظ شود و پیادهراه باقی بماند.
این موضوع را محمدرضا فلاح، عضو کمیسیون هوشمندسازی و حملونقل شهری شورایشهر اصفهان هم میگوید. به گفته او، هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد: «سیاست شهرداری اصفهان این است که چهارباغ پیادهراه بماند و من این مسئله را تکذیب میکنم؛ نه من که سایر اعضای شورایشهر و شهرداری نیز این مسئله را رد خواهند کرد و میگویند که خودرومحور کردن چهارباغ اساسا شایعه است.» شایعهای که از نظر او به دلیل ناآرامیهای اخیر در اصفهان شاهد بودهاند: «دلیل شکل گرفتن این شایعهها، تجمعاتی است که اخیرا در اصفهان روی داده است و به همین دلیل، شایعه درست کردند که شهرداری میخواهد چهارباغ را خودرومحور کند.»
فلاح معتقد است، در حال حاضر کسبه از پیادهراه بودن چهارباغ راضیاند و نارضایتی آنها به ابتدای کار باز میگردد: «نارضایتی مربوط به قبل از پیادهراهسازی است که از کسبه نظرسنجی کردند و برخیهایشان با این اقدام مخالف بودند؛ چراکه فکر میکردند برای آوردن بار با مشکل مواجه میشوند یا جهت تردد به چهارباغ با مشکل روبهرو میشوند؛ اما اکنون خیلیهایشان راضیاند و کسبوکارشان نسبت به گذشته رونق بیشتری پیدا کرده است. گروه کوچکی از آنها هم به دلیل تغییر ماهیت چهارباغ، بهناچار مجبور به تغییر کاربری شدهاند که شاید به دلیل این مسئله ناراحت باشند.
بههرحال، اکنون چهارباغ به یک محور گردشگری تبدیل شده است و اغذیهفروشیها، لباسفروشیها و... در آن رونق خوبی دارند. هماکنون طرحی مطرح شده است که محور چهارباغ به سیوسه پل و میدان انقلاب متصل شود. اگر مصوب شود بسیاری از مشکلات چهارباغ حل میشود.»
اگرچه اعضای شورایشهر و شهرداری اصفهان، شائبه خودرومحور شدن چهارباغ را رد میکنند، اما در روزهای گذشته این مسئله دوباره در فضای مجازی مطرح شده و کاربران با دستبهدست کردن تصاویری از چهارباغ، از این موضوع احساس نگرانی میکنند.
همچنین طرفداران پیادهراه ماندن چهارباغ هم در سایت کارزار، کارزاری راه انداختهاند و خطاب به استاندار اصفهان برای حفظ هویت فعلی این گذر اینگونه نوشتهاند: «چهارباغ عباسی اصفهان، یکی از خیابانهای اصلی و مهم این شهر در دورههای مختلف تاریخ است که دارای بالاترین استانداردهای جهانی ازمنظر شهرهای توریستی است. این خیابان بخشی از هویت شهر و مأمنی برای مردم است.
متأسفانه اخبار و شنیدهها حاکی از آن است که خیابان چهارباغ عباسی که بعد از چندین دهه فرازونشیب به پیادهراه تبدیل شد، دوباره ماشینرو خواهد شد. ازاینرو نظرات متخصصان نیز حاکی از آن است که تغییر کاربری خیابان چهارباغ عباسی، به حل ترافیک این منطقه کمکی نخواهد کرد.
ما امضاءکنندگان این کارزار بهعنوان شهروندان مسئول و مطالبهگر، هرگونه اقدامی که منجر به تخریب این اثر تاریخی و پیادهراه چهارباغ عباسی در اصفهان عزیزمان شود را قاطعانه محکوم میکنیم و از جنابعالی بهعنوان عالیترین مقام استان اصفهان درخواست جلوگیری از اجرای این طرح و رفع نگرانیها را داریم.»
تماسها با محمدعلی سمیعی، مدیر پروژه چهارباغ در رابطه با چندوچون این مسئله، اما راه به جایی نبرد؛ اما آنطور که مجتبی شاهمرادی، معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان به «مهر» گفته: «روال این است که تغییر کاربری خیابانها از پیاده به سواره یا برعکس باید در شورایعالی ترافیک استان بررسی و در آن شورا تصمیمگیری شود. تاکنون شهرداری در این زمینه درخواستی را اعلام نکرده است. چهارباغ مشکل ترافیکی ندارد و نگاه ما پیادهراه بودن چهارباغ است.»
عباس صنیعزاده، دانشآموخته دکتری شهریسازی، اما معتقد است، خودروها تنها با شروط خاصی میتوانند به چهارباغ وارد شوند. او در توضیح بیشتر میگوید: «پیادهراه سازی در بافتهای تاریخی شهرهای قدیمی مثل اصفهان یا استانبول، رم و... کار تقریبا متداولی است که در چند دهه اخیر انجام میشود؛ یعنی بخشهایی از بافتهای تاریخی که تحمل و کشش سواره ندارند را به محورهایی برای پیادهروی تبدیل میکنند که اتفاقا اقدام بسیار خوبی است. درواقع آنها را به فضای اجتماعی تبدیل میکنند که تماسهای رودررویی برای مردم ایجاد کند.»
به گفته او، البته پیادهراهسازی ابتدا ممکن است تبعاتی داشته باشد؛ ازجمله نارضایتی کسبه یا سوءاستفادههای فرهنگی یا اینکه عدهای برای مقاصد خاص بخواهند از آن استفاده کنند که این موضوع طبیعی است، ولی نباید اصل قضیه فدای این موارد شود، بلکه باید با فرهنگسازی اجازه ندهیم که آن فضا تبدیل به فضایی نامطلوب اجتماعی شود.
این استاد شهرسازی ادامه میدهد: «گفته میشود چهارباغ همزمان با شانزلیزه فرانسه شکل گرفته است، پس حفظ آن بهعنوان یک پیادهراه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و نباید آن را تبدیل به یک فضای نامطلوب اجتماعی کرد. پیادهراه شدن یک خیابان به معنای تردد نکردن خودرو در آن نیست، چراکه در هیچ جای دنیا وقتی خیابانی به پیادهراه تبدیل میشود، اینگونه نیست که بهطور مطلق خودرویی در آن رفتوآمد نکند بلکه بالاخره خودروهای خدماترسان و کمکرسان در آن عبور و مرور میکنند.
اخیرا هم در برخی پیادهراهها اجازه حرکت تراموا و اتوبوسهای برقی در برخی از خطوط مشخص، داده شده است که به افزایش جذابیتهای بصری فضا کمک میکند و باعث سهولت تردد افراد بیمار یا مسن که توان پیادهروی ندارد نیز میشود. اکنون نباید بهطور مطلق چهارباغ خودرومحور شود، بلکه باید یک دسترسی منطقی به خودروها داده شود و برای حل مشکلات اجتماعی آن چارهای دیگر اندیشید.»