سورنا به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده است. این دختر نوجوان مدعی است نمیدانسته آنچه حمل میکند مواد مخدر است.
سورنا از زندگیاش با اعتماد آنلاین میگوید:
حدود یک سال میشود که در کانون اصلاح و تربیت هستم.
من نمیدانستم آنچه حمل میکنم مواد مخدر است، فکر میکردم دارو با خودم میبرم.
داییام آن را داد. گفت داروهای دوستش است، از من خواست آن را ببرم و تحویل بدهم.
نگفتم. مادرم گفت نگویم، چون اگر میفهمیدند مال داییام است ممکن بود مجازاتش سنگین شود.
بیشتر وقتها انجام میدادم. داییام میگفت اگر داروهای دوستانش را بدهم به من پول میدهد. همیشه هم مبلغی به من میداد که با آن زندگیمان را میچرخاندیم.
پدرم وقتی من یکساله بودم ما را ترک کرده، من اصلاً نمیدانم کجاست و از او خبر ندارم.
گفتم یک نفر از من خواست این بسته را که داخلش مواد بود و من خبر نداشتم، ببرم و من فقط پیک بودم.
نه باور نکردند، اگر باور کرده بودند که بازداشت نمیشدم.
۵۰ گرم شیشه بود.
من نمیدانستم مواد حمل میکنم. قسم میخورم نمیدانستم.
چون مادرم تنها میشود همین حالا داییام خرج مادرم را میدهد، اگر او هم زندانی شود مادرم بدبخت میشود. باید به دست و پای مردم بیفتد و کار کند تا بتواند خرجیاش را بدهد. داییام حق زیادی به گردن من دارد نمیتوانم او را به دردسر بیندازم.
زندان را تحمل میکنم تا مادرم آسیب نبیند.