سید عطاالله مهاجرانی در یادداشتی با عنوان «ملی فکر کنیم!» در روزنامه اعتماد نوشت: اگر ملی فکر کنیم، بسیاری از مشکلات یا اصلا پدید نمیآید یا آسان حل میشود. منظورم از ملی فکر کردن چیست؟ این روزها خدا را شکر شاهد بارندگی برف و باران فراوان در کشور هستیم، دیدم در کردستان یک متر برف آمده بود. دوران کودکی ما هم شاهد چنین برفهای سنگینی بودیم. ناگزیر میشدیم پشت بامها را چند بار پارو کنیم و گاه برف تا چند شبانهروز میبارید. رودخانهها و چشمهها پرآب میشدند. بارندگی زمستان امسال که گفته میشود، حدود ۹۰ در صد بیش از مقدار بارش سال گذشته است، میتواند نگرانیهای جدی کمبود آب و کاهش ذخایر سدها را تا حدی جبران کند. اما در کنار برف سنگین سرمای تابسوز هم هست، اُفت فشار گاز یا قطع گاز در برخی مناطق ایران؛ اینجاست که نگاه ملی میتواند کارساز باشد.
کسانی که برای تزیین و البته گرما شومینههای گازی روشن میکنند. کسانی که آنچنان فضای خانه را گرم میکنند و شوفاژها یکسره و شبانهروزی روشن که گاه میگویند: «قربون دستت، لای اون پنجره را باز کن، خفه شدیم!» این شیوه زندگی ملی نیست. یعنی آن خانواده محترم خوشباش به فکر خود و خانواده خود هست، البته در تحلیل نهایی روح خود را با «آز» یعنی افزونطلبی به قول فردوسی ویران میکند. نگاه ملی به صرفهجویی میاندیشد و از اسراف پرهیز میکند و همه مردمان ایران را اعضای خانواده خود میانگارد.
بدون تردید یکی از مهمترین عوامل اصلی نظاممند در صرفهجویی قیمت انرژیهاست. صرفهجویی موثر در کنترل مصرف نان و دارو، قیمت نان و داروست. اگر خواستیم با توصیههای اخلاقی مردمان را به صرفهجویی تشویق کنیم، این شیوه تاثیر محدود دارد. نمونه زندهای که ما در لندن با آن مواجهیم، صرفهجویی به مثابه یک فرهنگ است، شما در فروشگاه میبینید که گاه مشتری یکی دو دانه سیب یا پرتقال، دو دانه پیاز میخرد یا سه تا گوجه! او محاسبه میکند متناسب با نیاز خود خرید میکند. قیمت انرژی برق و گاز به گونهای است که اگر صرفهجویی نکنید، زندگی قفل میشود.
غروبها که من در محلهمان قدم میزنم، میبینم چراغ اکثر خانهها خاموش، اما تلویزیون روشن است و گاه میتوان شبح ساکنان خانه را از پشت پنجرهها دید! در خانه ما کنتور کوچکی روی میز مطالعه است که مصرف انرژی هر شبانهروز را نشان میدهد، اگر مراقبت نکنیم، هزینه سر به فلک میکشد. به همین دلیل میبایست بسیار با سختگیری و بلکه خسّت از انرژی استفاده کرد. مثلا اگر از ساعت ۱۰ شب به بعد قیمت انرژی ارزانتر است، شما از ماشین لباسشویی در همان ساعت استفاده میکنید.
برخی خانهها از پشتبام خود برای انرژی خورشیدی استفاده میکنند. در واقع صرفهجویی یک سیستم و فرهنگ است و نه تعارف و توصیه اخلاقی صرف. ما میبایست ملی فکر کنیم و صرفهجویی کنیم و دولت میبایست به شکل نظاممند، برای صرفهجویی و مبارزه با اسراف برنامهریزی کند. یادم هست در اوایل انقلاب گفته میشد، امام خمینی هنگام وضو گرفتن، شیر آب را چند بار میبندند و باز میکنند تا اسراف نشود. امروزه در دنیا با چشم الکتریک، جریان آب را در شیر دستشوییها یا روشوییها متوقف یا روان میکند. در واقع میبایست نگاه ملی را با مدیریت کارآمد تلفیق کرد، تا کشور حرکت کند و برای مبارزه با سرما کار تعطیل نشود! یا شهر تعطیل نشود. از تجربههای دیگران استفاده کنیم.
صرفهجویی میتواند هزاران زیرمجموعه داشته باشد. در مصرف انرژی و دارو و نان و آب و پول! ما اسرافکاران تماشایی هستیم! در بودجه اسراف نکنیم و سیل پول به راه نیندازیم! به دختر خانم محترمی که توی کلانتری آشنا دارد، ماهی ۳۳ میلیون تومان حقوق ندهیم. برای سریال موسی علیهالسلام پیشبینی چند هزار میلیارد تومان برآورد هزینه نکنیم! این سریال لابد قرار است فاخر باشد، اما این هزینه فاجعه هم هست. فاجعه اسراف، مراقب باشیم سیلاب پول بیاعتبار میتواند همه را غرق کند و با خود ببرد!