قطعی و کمبود گاز که در چند روز اخیر فعالیت صنایع و ادارات در بسیاری از استانهای کشور را مختل کرد، در تربت جام باعث ایجاد اختلال در شرایط حیاتی مردم شده است. چنانکه حداقل ۶۰ درصد از اهالی این شهرستان در خراسان رضوی در پنج روز اخیر کاملاً بدون گاز ماندهاند و برای گرم نگهداشتن خانه به وسایل آشپزی مانند توستر روی آوردهاند که کارایی چندانی در این زمینه ندارند!
به گزارش تجارتنیوز، در حالی که با ورود به سال ۲۰۲۳ میلادی جهان در حال جابهجایی مرزهای علم و تمدن است، اینجا ایران، در شهرهایی مانند تربت جام مردم به دهه ۶۰ بازگشتهاند.
قطعی و کمبود شدید گاز در شهرستانهای برخی استانها، ازجمله خراسان رضوی شرایطی شبیه به روزهای جنگ ایران و عراق به وجود آورده است. در این میان تربت جام وضعیت بغرنجتری را تجربه میکند.
این شهر که در شرقیترین نقطه ایران قرار دارد، مانند بسیاری از شهرهای مرزی دیگر همواره از نگاه توسعهای مرکزمحور پنهان مانده و این شرایط بحرانی، اتفاق جدیدی برای اهالی آن نیست. اما با پایینآمدن دما تا منفی ۷ درجه، حالا در پنجمین روز قطعی مطلق گاز به سر میبرد.
دیگر حتی گاز برای پر کردن کپسولهای گاز و پیکنیک هم پیدا نمیشود. اهالی فقط ساعات قابلتوجهی از روز را در صف کپسول و سیلندر گاز میایستند، ولی در نهایت دست خالی به خانه بازمیگردند.
خانوادههایی که توان اقتصادی پایینتری دارند با برپاکردن آتش و استفاده همزمان از چند پتو مانع انجماد و یخزدگی خون خود میشوند.
آخرین کورسوی امید آنهایی هم که شرایط مالی نسبتا بهتری دارند به وسایل آشپزی مانند فر یا توستر است که با آن خانه خود را گرم نگه دارند. اما تلاش این افراد هم چندان کارساز نیست و آنها هم درنهایت باید به آتش و پتو پناه ببرند.
گذشته از توان پایین توستر برای گرمکردن یک خانه، در پنج روز اخیر برقرسانی هم وضعیت چندان بهتری نسبت به شرایط گازی شهر نداشته و اهالی تربت جام از قطعی مکرر برق خبر دادهاند.
در این شهر دیگر حتی آب هم غنیمت به حساب میآید. انجماد و یخزدگی شهر را فرا گرفته و مردم حتی برایتر کردن لب خود باید ساعتها تلاش کنند.
در نبود گاز، برق و آب، دیگر مردم محتاج نان شب هم شدهاند. چراکه نانواییهایی هم سهمیهای از منابع انرژی ندارند که بتوانند پخت انجام دهند. فقط گهگاهی به صورت سیار و توسط خودروهای شخصی نان به تربت جام آورده میشود؛ آن هم با نرخهای آزاد که فقط کفاف سفره چند خانواده را میدهد. صفهای خرید نیز به گونهای است که گویی مردم برای برندهشدن در لاتاری گرینکارت آمریکا مشغول به بختآزمایی هستند.
تعطیلی شهر محدود به نانواییها نیست. سایر کسبه هم دیگر رمق و حتی منابع انرژی لازم برای ادامه فعالیت ندارند. مردمی هم که در تأمین آب و نان خود ماندهاند، دیگر فرصت نمیکنند به سایر نیازهای خود فکر کنند.
در این میان شرایط برای خانوادههایی که دارای نوزاد هستند یا از افراد بیمار نگهداری میکنند، سختتر هم شده است. آنها این روزها به جنگ با مرگ رفتهاند و برای یک ساعت حیات بیشتر با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند.
البته آنهایی هم که به طریقی گاز و نفت به دست میآورند پیروز این میدان نیستند. روز یکشنبه، اهالی تربت جام، خبر دادند که یک خانه در مسکن مهر شهرستان بر اثر نشت گاز منفجر شد. همچنین طی روزهای اخیر تعداد افرادی که در این شهرستان دچار گازگرفتی و استنشاق مونوکسید کربن شدهاند حداقل به ۲۰ نفر رسیده است.
مصطفی اعتمادی، فعال اجتماعی در تربت جام، به تجارتنیوز میگوید: قطعی گاز در این شهرستان به پنجمین روز خود رسیده و حداقل در مشاهدات میدانی خانه و کسبوکاری را نمیتوان یافت که از نعمت گاز برخوردار باشد.
او با اشاره به رویآوردن مردم به روشهای جدید گرمایشی توضیح داد: اکثر اهالی با استفاده از بخاری نفتی سعی میکنند خانه خود را گرم نگه دارند. با این حال عدهای هم چارهای جز استفاده از توستر یا بخاریهای دستساز ندارند. در این روزها مردم حتی در هنگام خواب کاپشن و پالتو را از تن خود درنمیآوردند و از استفاده از چند پتو شب را به صبح میرسانند. دیگر کسی نمیداند که این وضعیت تا چه زمانی ادامه مییابد.
وی حضور وزیر نفت در تربت جام طی هفته جاری را هم اینگونه تشریح کرد: حضور وزیر در این شهر تشریفاتی بود. آقای اوجی با خود تعدادی چراغ والر نفتی و هیتر برقی به شهر آورد و قرار شد که این وسایل با قیمت مصوب در شهرستان عرضه شود. این در حالی است که بسیاری از خانوادهها به دلیل محرومیت حاکم بر منطقه توان خرید این وسایل را ندارند.
اعتمادی خواسته مردم تربت جام را چراغ نفتی و هیتر برقی ندانست و تأکید کرد: ما خواهان اتصال کامل گاز شهری و برق هستیم. همین حالا که گفتگو میکنیم، برق تربت جام قطع است. در چنین شرایطی هیتر برقی چه دردی را دوا میکند؟ البته وزیر نفت وعده داد تا سال آینده گازرسانی به شهرستان انجام شود، اما گوش مردم از این وعدهها پر است. تنها بودجهای تصویب و پس از آن تربت جام فراموش میشود.
او با بیان اینکه در سالهای گذشته هم چنین شرایطی بر شهرستان حاکم بود، یادآور شد: تا پیش از این به صورت کجدار و مریز از زمستانهای سرد عبور میکردیم، اما شرایط امسال بیسابقه است و حتی مسئولان محلی این بحران را جدی نگرفتهاند. در حالی که اهالی تربت جام تمام روز را در سوز و سرما باید در صفها گاز، نفت، نان، آب و … بگذرانند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که برخی از شهروندان تربت جامی اطلاع دادهاند که در محلههایی که مسئولان محلی سکونت دارند مشکل گاز، برق و آب بشدت مناطق نیست. گویا این محلهها به منابعی دسترسی دارند که سایر محلهها از آن محروم هستند.
با این حال وزیر نفت برای خالی نماندن عریضه هفته جاری در سفر به استان خراسان رضوی وارد شهرستان تربت جام هم شد. ازجمله وعدههای وزیر نفت در این سفر میتوان به تأمین رایگان ۱۷ هزار بخاری نفتی و برقی، توزیع رایگان سوخت جایگزین و راهاندازی یک خط انتقال گاز تا سال آینده بود.
جواد اوجی بودجه مصوب برای خط انتقال ۶۵ کیلومتری گاز به تربت جام را ۵۰۰ میلیارد تومان تومان اعلام کرد.
در شرایطی وزیر نفت دولت ابراهیم رئیسی وعده تأمین گاز تربت جام را تا سال آینده میدهد که همین حالا هم شاید برای گازرسانی به این شهرستان دیر باشد.
از سوی دیگر، در حالی سهم تربت جام از بودجه گاز محدود به ۵۰۰ میلیارد تومان میشود که فقط بودجه شهرداری مشهد در قانون بودجه امسال ۲۶ هزار میلیارد تومان تصویب شد. یعنی ۵۲ برابر بودجه گازی تربت جامیها! برخی نهادهای دیگر نیز در همان استان خراسان رضوی و همجواری تربت جام فعالیت دارند که بهمراتب بودجه بالاتری از شهرداری دارند و حتی مالیاتی هم به دولت نمیپردازند.
آیا بهتر نبود دولت از سالها قبل به جای حاتمبخشی این چنینی به نهادهای عمومی و یا خاص به فکر تأمین گاز مناطق مرزی برمیآمد؟
چه بسا حتی نمیتوان به اجرای مصوبه ۵۰۰ میلیارد تومانی وزیر نفت هم اطمینان چندانی داشت. تجربه نشان میدهد تصویب چنین بودجههایی در سفرهای استانی مسئولان اتفاقی رایج است و اکثر آنها در نهایت راه به جایی نمیبرد. ازجمله آنکه مشخص نیست زمستان سال آینده جواد اوجی همچنان در رأس وزارت نفت باشد یا خیر؟
در همین زمینه جلیل رحیمی، نماینده مردم تربت جام، طی توئیتی خطاب به اوجی نوشت: این تصمیمات برای آینده است و مردم هماکنون نیازمند گرما و روشنشدن شعله گاز هستند. او همچنین نسبت به قطع گاز کل تربت جام و تایباد هشدار داد.
با توجه به جمعیت حدود ۳۰۰ هزار نفری تربت جام به نظر میرسد، توزیع ۱۷ هزار بخاری نفتی و گازی هم راه به جایی نبرد. بخاریهایی که رایگان هم نبوده و قیمت مصوب برای آنها در نظر گرفته شده است. طوریکه چراغهای والر نفتی ۳۵۰ هزار تومان و هیتر برقی ۶۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شدهاند.
برای فروش این بخاریها زمان و مکان خاص هم در نظر گرفتهاند تا بهراحتی بازار وسایل گرمایشی در تربت جام مستعد تبدیل به بازار سیاه و کاسبی با جان مردم باشد. در همین زمینه مصلی الغدیر، مزار شیخالسلام جامی و میدان باخزر سه محلی تعیین شدهاند که در ساعت ۱۹:۳۰ در آنها توزیع بخاری صورت میگیرد.
حتی آمار فرماندار تربت جام با دادههای وزیر نفت در تناقض است. حسین جمشیدی در این زمینه گفت: حدود ۲۵ هزار مشترک خانگی، یعنی نزدیک به ۶۰ درصد مشترکان، با قطعی گاز مواجهاند.
او در رابطه با استفاده از سوخت جایگزین نیز توضیح داد: تا کنون ۱۲۰ هزار لیتر نفت توزیع شده است. ۴۰۰۰ بخاری نفتی نیز به دست ساکنان رسیده و ۸۰۰۰ بخاری دیگر نیز قرار است توزیع شود.
گرچه جمشیدی در ابتدا توزیع بخاریها را بر مبنای قیمت مصوب خواند، اما طبق مصوبه ساعت ۲۲:۳۰ روز یکشنبه، قرار شد این بخاریها به صورت رایگان به دست مردم برسد. همچنین افرادی که واریز وجه داشتهاند تا پایان روز سهشنبه پول آنها عودت داده خواهد شد.
با این حال هنوز این ابهام باقی است؛ در شرایطی که مردم تربت جام با قطعی برق هم مواجهاند چطور باید از بخاری برقی استفاده کنند؟! از سوی دیگر، با توجه به فزونی تقاضا بر عرضه این بخاریها بعید نیست که بهزودی همین وسایل رایگان با قیمتهای گزافی در بازار سیاه عرضه شوند.
در واقع مأموریت وزیر نفت را باید در همین امر خلاصه کرد. اضافهکردن صف جدیدی به نان صف بخاری به صفهای نان، نفت، کپسول و پیکنیک گاز. او تا چندی پیش با ظالم خواندن دولتهای اروپایی، نگران تأمین انرژی مردم این قاره بود و گویی خود را وزیر نفت اتحادیه اروپا میدانست، اما حالا برای سیاستگذاری در حوزه تأمین گاز کشور خود چارهای جز تعطیلکردن کسبوکارها، صنایع و … ندارد.
به هر حال اینجا تربت جام است. جدیداً در آن نه زلزلهای آمده، نه جنگی صورت گرفته است. گناه مردم هم تنها این است که در شهری مرزی داخل ایران متولد شدهاند. سهم آنها از زندگی در کشوری که دارنده دومین ذخایر گازی جهان است، چیزی نیست جز صف. یک روز صف نان و کپسول گاز، روز دیگر صف نفت و بخاری.
تفاوتی هم ندارد که دهه ۶۰ باشد یا قرن ۱۵ شمسی! جنگی باشد یا نه؛ زمستان باشد یا تابستان. در این شهر نهتنها کسبوکارها، که زندگی عادی هم یخ زده است. البته شهرهای غیرمرزی هم دیگر شرایط چندان بهتری ندارند. گویی اکنون مردم از پس ابرهای سیاه فصل سرد فقط در انتظار روز میهمانی خورشیدند!