فرارو- بعد از روی کار آمدن دولت رئیسی، استراتژی نگاه به شرق در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گرفت. همزمان، به شکل روز افزون مناسبات میان ایران و غرب به سمت و سوی سردی هر چه بیشتر گرائید.
به گزارش فرارو، در وضعیت جدید نیز آمریکاییها اعلام کردهاند که مذاکرات و موضوع احیای برجام از اولویت آنها خارج شده است. در کنار این مساله، سفر «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین به عربستان و همراهی او با بیانیههای ضدایرانی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز همچون تلنگری بزرگ بر سیاست خارجی کشور بود.
در چنین وضعیتی که هم غرب از ایران دور شده و هم چین به نوعی مواضعی ضد ایرانی اتخاذ کرده ، استراتژی نگاه به شرق تا حدود زیادی با تردید مواجه شده است. در این بین، اکنون تنها یک قدرت شرقی باقی مانده که آن هم عبارتست از روسیه.
حالا مساله این است که آیا روسها میتوانند متحد قابل اطمینانی برای تهران باشند؟ آیا در صورت شکست برجام، مسکو در کنار تهران باقی خواهد ماند؟ این سوالات، بارها از سوی ناظران سیاسی و رسانهها به عنوان امکان اتحاد استراتژیک تهران و مسکو مورد توجه قرار گرفته اما اکنون بنا به مقتضیات پیش آمده، فرارو، بار دیگر این مساله مهم را در گفتگو با حسن بهشتی پور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاست خارجی مورد بررسی قرار داده است.
بهشتی پور با بیان اینکه صنعت هستهای ایران توسط روسها ایجاد شده است به فرارو گفت: «آلمانی ها، فرانسویها و آمریکاییها که پیش از انقلاب در این صنعت سرمایهگذاری کردند بعد از انقلاب رفتند و این صنعت در عمل متوقف شده بود. از لحاظ شروع به کار در ابتدا توافقی بین ایران وآمریکا شکل گرفت که به موجب آن یک راکتور هستهای در «امیرآباد شمالی» تهران ساخته شد. بعد از انقلاب، اما در عمل این رآکتور متوقف شد و آمریکاییها ایران را تحریم کردند. آلمانیها هم که قرار بود در بوشهر نیروگاه هستهای بسازند از این کار صرف نظر کردند.
روسها از سال ۱۹۹۵ طرحی را ارائه کردند و قراردادی را در این زمینه به امضا رساندند. قرار بود ظرف پنج سال نیروگاه هستهای بوشهر را تحویل ایران بدهند، اما سیزده سال طول کشید؛ با این وجود سرانجام صنعت هستهای در ایران سرانجام بومی شد.»
وی افزود: «بنابراین روسیه شروع کننده صنعت هستهای در ایران بوده است و تا حدودی هم چینیها کمک کردند؛ اما باید گفت بخش بزرگتر این کار توسط دانشمندان هستهای ایران انجام گرفت. آنها توانستند بعد از دو دهه این صنعت را بومی کنند. از فرودین سال ۸۵ به بعد میتوان گفت در عمل صنعت هستهای در ایران بومی شد.»
این کارشناس درباره نقش روسیه در شکل گیری برجام نیز گفت: «بحث برجام تنها صنعت هستهای نیست، برجام توافق مهمی است که ابعاد مهم حقوقی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی دارد. روسیه در شکل گیری برجام نقش تسهیل کننده را داشت و کمک کرد تا این توافق شکل بگیرد؛ همچنان که آلمان، فرانسه و چین نیز چنین نقشی داشتند. اما باید گفت دو طرف اصلی برجام ایران و آمریکا بودند و اگر توافق بین این دو به دست نمیآمد آن پنج کشور دیگر در عمل کاری از دستشان برنمی آمد.»
او در ادامه افزود: «روسیه تا زمانی که ایران در چارچوب انرژی صلح آمیز هستهای حرکت کند با این برنامه موافق است و حتی به توسعه آن کمک هم میکند؛ تا به امروز هم این کار را انجام داده و در این زمینه مشکلی ندارد. اما اگر ایران تصمیم بگیرد خارج از محدودهی انرژی صلح آمیز هستهای حرکت کند و بر فرض به سمت تولید بمب هستهای برود روسیه این موضوع را تهدید حساب خواهد کرد. این کشور به هیچ وجه موافق نیست که ایران به سلاح هستهای مجهز شود.»
بهشتی پور در ادامه با تاکید بر اینکه انرژی صلح آمیز هستهای دکترین نظامی ایران است گفت: «در واقع ایران هرگونه تلاش برای تولید و تکثیر سلاح هستهای را رد میکند. فتوای مقام معظم رهبری نیز در این زمینه وجود دارد و سند آن نیز در سازمان ملل متحد ثبت شده است؛ بنابراین تا زمانی که ایران این سیاست را دنبال میکند روسیه نیز از آن استقبال خواهد کرد، زیرا روسیه مشتری خوبی برای اورانیوم غنی شده ایران است و همچنین در صنعت هستهای در بوشهر سرمایه گذاری کرده است.
در فاز دو سه بوشهر حدود ده میلیارد دلار از طرف روسها سرمایه گذاری شده است؛ بنابراین در این چهارچوب روسیه حتما با ایران همکاری میکند، زیرا منافعشان ایجاب میکند؛ از سوی دیگر منافع ایران نیز در این زمینه تامین میشود. اما اگر فعالیت هستهای ایران خارج از این چارچوب باشد روسیه و چین، ایرانی را که مسلح به سلاح هستهای باشد را تهدیدی علیه خودشان تلقی خواهند کرد.»
این کارشناس در ادامه گفت: «نظریهی قالب دربارهی نقش روسیه در برجام این است که این کشور همواره کارشکنی کرده است. اما اگر بخواهیم صادق باشیم روسیه قبل از آنکه تحریم شود هیچ مخالفتی با موضوع برجام نداشت و حتی از آن استقبال هم میکرد. برخلاف آنچه که گفته میشود ایران اگر تحریم نباشد روابط بهتری با روسیه برقرار خواهد کرد.
وقتی که ترامپ از برجام خارج شد اولین شرکتهایی که ایران را ترک کردند چینی و روسی بودند، آنها به خاطر تحریمها مجبور بودند بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند؛ بنابراین قید ایران را زدند، شرکت روس نفت و گازپروم به سرعت از ایران خارج شدند، ولی پیش از اینها مشغول به همکاری با کشورمان بودند.»
بهشتی پور با بیان اینکه روسیه بعد از تحریمهای مربوط به جنگ اوکراین چندان موافق احیای برجام نیست گفت: «اگر برجام تصویب شود موقعیت ایران در بازار انرژی تثبیت خواهد شد و ایران خواهد توانست بخشی از خلاء نبودن روسیه را پر کند. در نتیجه باید بین موضع روسیه نسبت به برجام قبل از تحریمهای اوکراین و موضع این کشور پس از اعمال این تحریمها تفکیک قائل شد.
در دورهی بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین این کشور چندان دنبال توافق برجام نیست و نخواهد بود؛ نه حداقل تا زمانی که مسئلهی تحریمهای روسیه حل شود. از آنجایی که روسیه خود تحریم شده است طبیعی است که سعی کند برجام احیا نشود. هم اکنون منافع روسیه ایجاب میکند که ایران همچنان تحریم بماند و وارد بازار انرژی نشود.»
این کارشناس در ادامه با بیان اینکه اتحاد بین ایران و روسیه استراتژیک نیست اظهار کرد: «اتحاد استراتژیک به این معناست که دو کشور در کلیه زمینهها در عالیترین سطح با یکدیگر ارتباط داشته باشند. هم اکنون حجم روابط اقتصادی ایران با روسیه به زور به دو میلیارد دلار میرسد. همچنین روابطمان در زمینه امنیتی، دفاعی و سیاسی در عالیترین شکل خود نیست. برای مثال باید گفت که فاصله زیادی بین رابطه روسیه با ایران و روابط این کشور با اسرائیل یا چین وجود دارد.»
او افزود: «چندین سال است که مدام میگوییم با روسیه روابط استراتژیک داریم درحالی که روسها هیچ وقت این کلمه را به کار نبردند. چرا به کار نمیبرند؟ برای آنکه اصلا قائل به چنین سطحی از روابط با ایران نیستند. اینکه ایران و روسیه دو قرارداد با هم امضا کردهاند و همکاری دفاعی خوبی هم در سوریه داشتهاند را نمیتوان روابط استراتژیک نامید. روابط ایران با روسیه حتی در حد شراکت راهبردی نیست چه برسد به اتحاد استراتژیک. برای آنکه با روسیه به اتحاد استراتژیک برسیم موانع بسیاری وجود دارد و هنوز راه درازی برای رسیدن به این هدف باقی مانده است.»
بهشتی پور در ادامه موانع موجود را در این زمینه را برشمرد و گفت: «یکی از این موانع ساختار سیاسی حکومت در روسیه است در روسیه سه جناح عمده وجود دارد که یک جناحش پوتین و حزب حاکم است. این حزب به دنبال توسعه روابط با ایران است، ولی دو جناح دیگر به شدت مخالف این موضع هستند و حتی در این زمینه کارشکنی نیز میکنند. از سوی دیگر بانکهای روسیه نیز تلاش میکنند به توسعه روابط با ایران کمک نکنند. این بانکها به همراه شرکتهای بزرگی که تحت نفوذ لابیهای صهیونیست هستند مانع جدیای در این زمینهاند. در ایران تصور میشود که هرچه پوتین اراده کند همان میشود در حالی که این چنین نیست. پوتین قدرت و نفوذ دارد، اما اینگونه نیست که هرچه او گفت همه تائید کنند.»
این کارشناس گفت: «مانع بعدی تحریمهای ایران است، هر کشوری که بخواهد با ایران رابطه برقرار کند در سطح بین المللی دچار چالشهای جدی میشود. کشورها سعی میکنند روابطشان با ایران را در سطح محدودی تعریف کنند مانند چین. این کشور با ایران رابطه دارد، ولی سطح روابط خود را محدود نگه داشته و در زمینه اقتصادی آنرا به چند بانکی محدود کرده که با آمریکا رابطه ندارند. تا زمانی که در کشور ما شرایط تحریمی حاکم است برقرار کردن روابط استراتژیک با هیچ کشوری امکان پذیر نیست.»