سال ۲۰۲۲ داستان عجیب و غریب کم نداشت. این روایتها به فضا هم کشیده شده بود و از رویت اشیا ناشناس پرنده یا یوفوها، تا تهیه پروتکلی برای تماس با موجودات فرازمینی را در بر میگیرد.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از لایوساینس، با ورود به سال ۲۰۲۳ بد نیست برخی از این روایتهای داغ را مرور کنیم.
در ماه می، جلسهای تشکیل شد که اولین جلسه عمومی از دهه ۱۹۶۰ به بعد، در مورد رویت یوفوها (اشیای پرنده ناشناس) بود. مقامات پنتاگون هم از فیلمهایی درباره پرواز یک کره فلزی در مسیر پرواز یک جت نظامی که پیش از آن دریافت کرده بودند، رونمایی کردند. این فیلم، یک ویدیوی چند ثانیهای بود که از کابین خلبان یک جت جنگنده FA-۱۸ در سال ۲۰۲۱ ضبط شده بود. یک شی عجیب که علاوه بر رویت توسط خلبان، توسط حسگرهای هواپیما هم تشخیص داده شده بود. البته کارشناسان نظامی بر این باورند که هیچ سرنخی از اینکه این شی، چه بوده ندارند.
قانونگذاران همچنین سوالاتی را در مورد یافتههایی که در گزارش ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ درباره مشاهده ۱۴۴ پدیده ناشناس هوایی (UAP) ارائه شده بود، از مسئولان مربوطه مطرح کردند و همچنین درباره شایعه تصادف در پایگاه هوایی مالمستروم در مونتانا سوالاتی پرسیدند؛ اتفاقی که در آن ۱۰ موشک هستهای بالستیک قارهپیما در شرایطی رویت شدند که از کار افتاده بودند و در عین حال، یک گوی قرمز درخشان در بالای آنها دیده میشد. البته که هیچ جزئیاتی برای تائید یا تکذیب این خبر فاش نشد.
ادعاهای موثق زیادی حکایت از آن دارند که اکثر این UAPها (پدیدههای ناشناس هوایی)، پهپادهای جاسوسی چینی یا روسی، یا وسایل نقلیه تست مافوق صوت و یا حتی زبالههای هوایی هستند. در عین حال مقامات پنتاگون و ناسا هم اعلام کردند که تحقیقات جدیدی انجام خواهند داد تا بتوانند این اجرام زمینی را از هر آنچه ممکن است منشا فرازمینی داشته باشد، تفکیک کنند.
دانشمندان در کنار جستجوها برای یافتن اشیای عجیب در آسمان، به دنبال راهی هستند تا بتوانند این اشیا را در خارج از کره زمین نیز رصد کنند. طبق گفته دانشمندان در ماه دسامبر، آنها در این راستا قصد دارند تا از یکی از بزرگترین لیزرهای دنیا که در رصدخانه امواج گرانشی تداخلسنج لیزری (LlGO) مستقر در آمریکاست، بهره ببرند.
آنها با استفاده از این لیزر میتوانند آسمان را در راستای یافتن موجهای موجود در فضا- زمان رصد کرده و بدینترتیب در جستجوی سفینههای فضایی واقعا بزرگ باشند. البته به معنای واقعی کلمه بزرگ، تا شدت و قدرت امواج آن به اندازهای باشد که برای LlGO قابل تشخیص باشد. مثلا وقتی یک سفینه یا کشتی فضایی با وزنی برابر با سیاره مشتری، با سرعت یک دهم سرعت نور در فاصله ۳۲۶ هزار سال نوری از زمین قرار بگیرد، برای این لیزر قابل رویت خواهد بود.
با وجود تمام تلاشها در جستجوی موجودات فضایی، دانشمندان هنوز به دنبال راهکارهای تازهای برای یافتن این موجودات هستند. از همین رو در ماه نوامبر عدهای از دانشمندان و متخصصان از تاسیس مرکز تشخیص اطلاعات فرازمینی (SETI) خبر دادند؛ سازمانی که پروتکل تماس با موجودات فضایی را تعیین خواهد کرد.
پروتکل پیشین برای تماس با موجودات فضایی، در سال ۱۹۸۹ توسط SETI نوشته شده بود، ولی تمرکز اصلی آن سند بر روی این موضوع بود که این اکتشافات چطور باید با مردم و دیگر دانشمندان به اشتراک گذاشته شود و در نتیجه تنها یک طرح مبهم از واکنشی بینالمللی به ارتباطات فرازمینی ارائه میداد و طبق آن به دانشمندان گفته میشد تا توصیههای لازم در این رابطه را از سازمان ملل متحد دریافت کنند.
اما در پروتکل جدید، تلاش بر این خواهد بود تا مهارتهای اجتماعی بیشتری در قالب زندگی متقابل به بشریت ارائه شود؛ تا بدینترتیب دانشمندان بتوانند سیگنالهای هوشمند در فضا را تشخیص داده و معنا و مفهوم این سیگنالها را رمزگشایی کنند و در عین حال رویههایی را در این قالب در نظر بگیرند که چطور باید از طریق اجرایی شدن معاهدات، نسبت به نحوه تماس موجودات فرازمینی با زمینیها واکنش نشان دهند.
یک روز در ماه ژوئن بود که به نظر رسید که اولین تماس با بیگانگان هوشمند برقرار شده و پیغامی از سوی آنها دریافت شده است. این اتفاق با اطلاعرسانی دانشمندان چینی اعلام شد؛ این دانشمندان چینی در تلسکوپ رادیویی کروم بزرگ با دیافراگم پانصد متری، سیگنالهایی از یک موجود فرازمینی دریافت کرده بودند.
این ادعا سریعا وایرال شد و در شبکههای مجازی مثل بمب صدا کرد و قبل از آنکه توسط رسانههای بینالمللی مخابره شود، در شبکه اجتماعی چینی ویبو نیز حسابی سرو صدا راه انداخت.
ولی کمی بعد دن ورتیمر، دانشمند SETI و یکی از محققان در پروژهای که این سیگنالها را رصد میکرد، اعلام کرد که به احتمال قریب به یقین، این سیگنالها منبعی انسانی داشتهاند و این خبر، همه را حسابی ناامید کرد. ورتیمر اعلام کرد که سیگنالهای رادیویی با باند باریک که در ابتدا برای دانشمندان بسیار هیجانانگیز بودند، معمولا از منابع مصنوعی میآیند و از طریق تداخلات زمینی که در داخل تلسکوپ غولپیکر ظاهر شده، نشئت گرفته و تنها شبیه به سیگنالهای فرازمینی بودهاند.
این اولین باری نیست که ناظران پیغامهای فضایی، مرتکب چنین اشتباهاتی میشوند؛ دفعه قبل بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ بود که سیگنالهای معروفی تشخیص داده شد و بعدها مشخص شد که توسط دانشمندانی که وعده ناهارشان را با استفاده از مایکروویو آماده میکردهاند ارسال شده بودند و قطعا آخرین بار هم نخواهد بود.
شاید سختترین بخش در تماس با موجودات فرازمینی، متقاعد کردن آنها در این راستاست که ما ارزش صحبت کردن با آنها را داریم. در ماه دسامبر، مقالهای منتشر شد که در آن راهکاری تحتعنوان "پارادوکس فرمی" یا فقدان آشکار موجودات هوشمند بر خلاف وجود جهانهای بیشمار، ارائه شده بود. در این مقاله ذکر شده بود که شاید از دید یک ناظر که از راه دور نظارهگر است، ما واقعا خسته کننده به نظر برسیم.
در این مقاله این استدلال ارائه شده که فرازمینیهای پیشرفته، احتمالا به جای آنکه به زندگی ما علاقهمند باشند، بیشتر به نشانههای پیچیده تکنولوژی ما علاقه نشان دهند؛ و احتمالا قبل از تکامل انسانها، به کره زمین سفر کرده باشند.
پس از ظهور تکنولوژی رادیویی در دهه ۱۹۳۰، بشریت توانست امضای تکنولوژیکی برای بیگانگان هوشمند ایجاد کند تا وجود و حضور ما را درک کنند. البته که این پیغامها بعد از یک سال سفر نوری، تبدیل به پیغامهای مبهمی میشدند.
شاید به همین خاطر هم هست که هیچ تمدن هوشمندی در فاصله یک سال نوری از سیاره ما وجود ندارد. اما احتمالا در فواصل بسیار دورتری، تعداد زیادی از این تمدنها وجود داشته باشند؛ شاید هم آنها سالها پیش سیگنالهای رادیویی ما را دریافت کردهاند و واکنش و پاسخهایشان که با سرعت محدود نور حرکت میکند، در مسیر رسیدن به ما هستند.
در ماه میبود که دانشمندان راهکار دیگری برای "پارادوکس فرمی" ارائه کردند و این بار نظرشان بر این بود که ممکن است موجودات پیشرفته فرازمینی هرگز با ما تماس نگیرند؛ چون سیستمی بر مبنای رشد را به طور کامل رد کردهاند.
فرضیه جدید آنها حکایت از آن دارد که با افزایش مقیاس تمدنهایی که در فضا فاصله زیادی از هم دارند و پیشرفتهای تکنولوژیک، آنها در نهایت به نقطهای بحرانی میرسند که در آن نوآوری دیگر مطابق با نیازهای انرژی نخواهد بود و همین به فروپاشی منجر میشود.
تنها راه جایگزین پیشرو، رد مدل "رشد تسلیم ناپذیر" به نفع حفظ تعادل است.
در نهایت این امکان وجود دارد که زندگیها و تمدنهایی وجود داشتهاند که قبل از آنکه بتوانند شناخته شوند، از بین رفته باشند. در ماه اکتبر بود که مطالعهای مبتنی بر مدلسازی آب و هوایی در مریخ، به این نکته اشاره کرد که احتمالا مریخ و زمین در دورهای، جوی مشابه داشتهاند و مریخ زیستگاه میکروبهای اولیه مشابهی بوده که در آن دوره برای تولید متان، از هیدروژن استفاده میکردهاند.
ولی از آنجا که فاصله کره مریخ تا خورشید، دورتر فاصله زمین تا خورشید است، این سیاره برای تامین دمای مناسب برای زندگی، بیشتر به مه گازهای گلخانهای گرماگیر مثل دیاکسید کربن و هیدروژن متکی بوده. از آنجا که میکروبهای باستانی در مریخ از هیدروژن (که نوعی گاز گلخانهای قوی است) تغذیه کرده و متان تولید میکردند (یک گاز گلخانهای مهم در کره زمین که قدرتش از هیدروژن کمتر است)، با عواقب سختتری برای خوردن این مواد (که بهعنوان پتوی گرمی برای سیارهشان بودند) نسبت به میکروبهای مشابه در کره زمین روبرو بودند؛ از همین رو نهایتا سرما برای پرورش و تکامل حیات پیچیده در کره مریخ بیش از حد سرد شد.
اگر ایده دانشمندان دقیق باشد، ممکن است حاکی از آن باشد که زندگی شاید بهصورت ذاتی در هر محیط مساعدی که پدیدار میشود، خودپایدار نباشد و میتواند بهراحتی با از بین بردن تصادفی پایههای وجودیاش، خود را از بین ببرد که این یک فکر نگرانکننده در دوران از دست دادن تنوع زیستی، استخراج غیرقابل برگشت منابع و تغییرات آب و هوایی به نظر میرسد.