bato-adv
کد خبر: ۵۹۲۱۲۴

خشم چینی‏‌ها از «نگاه به شرق»

خشم چینی‏‌ها از «نگاه به شرق»
چینی‌ها نیز به نوبۀ خود بازی ماهرانه و ظریف و حساب‌شده و سنجیده و محتاطانه‌ای را در محیط جهانی تعقیب می‌کنند. آن‌ها پی‌جوی منفعت خود به‌صورتی کاملاً ماتریالیستی و خالی از هرگونه اصولِ متعارف اخلاقی هستند و بنا ندارند در زمینِ موردنظر دیگران بازی کنند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۲۱ آذر ۱۴۰۱

احمد زیدآبادی در روزنامه هم‌میهن نوشت: چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است. حتی احتمال دارد تا یک دهۀ آینده به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود. از این‌رو، هیچ کشوری از برقراری رابطه با چین بی‌نیاز نیست و چین نیز به نوبۀ خود نیازمند رابطه با عموم کشورهاست.

این نکته را کشور‌های عرب حوزۀ جنوب خلیج‌فارس به‌خصوص عربستان به‌خوبی دریافته‌اند. از نگاه این کشورها، نظم جهانی دستخوش تحولاتی است و لازم است آگاهانه و سنجیده به استقبال آن رفت. بنابراین، طبق نظر آنها، در دنیایِ پیش‌رو، تکیه بر یکی از کانون‌های اصلی قدرت جهانی، منافع و امنیت را تأمین نمی‌کند. به این ترتیب، کشور‌های حوزۀ جنوبی خلیج‌فارس مانند دیگر کشور‌های جهان در صدد تنوع بخشیدن به روابط خارجی خود هستند و همزمان روابط بسیار نزدیکی را با آمریکا، اتحادیۀ اروپا، روسیه، چین و قدرت‌های دسته‌دومی مانند ژاپن و هند دنبال می‌کنند.

به‌عبارت روشن‌تر، کشور‌های عرب به این نتیجه رسیده‌اند که وابستگی به یک بلوک قدرتِ جهانی، آنان را در آینده آسیب‌پذیر می‌کند به‌طوری‌که ممکن است در مواقع بحرانی به صورت «وجه‌المصالحه» یا «وجه‌المنازعه» قدرت‌های بزرگ درآیند و قربانی رقابت‌ها یا قهر و آشتی‌های دوره‌ای آن‌ها شوند. از همین رو، آنان پی‌درپی تأکید می‌کنند که نزدیکی به یک قدرت به معنی دوری آن‌ها از قدرت دیگر نیست و قصد ورود به منازعات بین قدرت‌های جهانی را ندارند.

قدرت‌های جهانی معمولاً روند وابسته کردن کشور‌های اصطلاحاً «اقماری» به خود را تعقیب می‌کنند، به‌طوری‌که سیاست خارجی آن کشور‌ها به صورت تابعی از سیاست خارجی خودشان درآید و ارتباط آن‌ها با کشور‌های متخاصم و رقیبِ قدرت بزرگ بر این مبنا تنظیم شود.

پدید آمدن پدیدۀ «وابستگی» برای یک کشور اصطلاحاً پیرامونی، اغلب از مسیر برقراری رابطۀ انحصاری یا خارج از عرف، با یک بلوک خاص جهانی و پرهیز از رابطۀ عادی با دیگر بلوک‌های قدرت می‌گذرد و این درست همان چیزی است که ظاهراً کشور‌های حوزۀ جنوبی خلیج‌فارس پس از یک دورۀ طولانی از برقراری رابطۀ منحصربه‌فرد با ایالات‌متحدۀ آمریکا آن را درک کرده‌اند.

آنچه در دنیای کنونی، به‌عنوان «استقلال سیاسی» معروف شده است، به‌دلیل وابستگی متقابل و پیچیدۀ اعضای جامعۀ جهانی، دیگر از راه انزوا و خودکفایی و ستیزه‌جویی قابل دستیابی نیست. از آنجا که رابطۀ بین جوامع گوناگون به امری گریزناپذیر تبدیل شده است، بنابراین، فقط نوعی توازن و تعادل در برقراری رابطه با کانون‌های گوناگون قدرت جهانی می‌تواند «استقلال سیاسی» یک کشور اصطلاحاً پیرامونی را تضمین کند و هرگونه رابطۀ غیرمتوازن و نامتعادل با یک بلوک قدرت، از قضا نه‌فقط خطر نقض استقلال سیاسی و احتمال وابستگی را به دنبال دارد، بلکه در منازعات منطقه‌ای و جهانی نیز منافع و امنیت آن کشور را دستمایۀ چانه‌زنی و زد و بند قدرتِ مورد نظر با دیگر قدرت‌ها قرار می‌دهد.

رابطۀ متوازن و متعادل با همۀ کانون‌های قدرت جهانی، در جهت حفظ منافع و امنیت یک کشورِ اصطلاحاً پیرامونی، وجوه مثبت دیگری هم دارد. در واقع چنین رابطۀ چندوجهی و متکثری دست آن کشور‌ها را برای چانه‌زنی با همۀ کانون‌های قدرت باز می‌گذارد و امکان مانور پردامنه‌ای برای پیگیری و تحکیم منافع آنان پدید می‌آورد.

با این شرایط، کشور‌های حوزۀ جنوبی خلیج‌فارس سیاست واقع‌بینانه‌ای برای نزدیکی به چین در پیش گرفته‌اند. آنان نزدیکی به چین را به قصد برانگیختن خصومت آن با دیگر بلوک‌های قدرت جهانی به‌خصوص ایالات‌متحده دنبال نمی‌کنند، زیرا نه‌فقط چنین خصومتی را به زیان خود می‌دانند، بلکه از این نکته نیز آگاهند که چینی‌ها منافع عمدۀ خود را در سطح جهانی قربانی علائق یک کشور اصطلاحاً پیرامونی یا یک قدرت منطقه‌ای نمی‌کنند و درنهایت منافع عینی و تعریف‌شده و مشخص خود را در جامعۀ بین‌المللی پی می‌گیرند.

چینی‌ها نیز به نوبۀ خود بازی ماهرانه و ظریف و حساب‌شده و سنجیده و محتاطانه‌ای را در محیط جهانی تعقیب می‌کنند. آن‌ها پی‌جوی منفعت خود به‌صورتی کاملاً ماتریالیستی و خالی از هرگونه اصولِ متعارف اخلاقی هستند و بنا ندارند در زمینِ موردنظر دیگران بازی کنند.

از همین رو، انگارۀ «نگاه به شرق» که اساس آن برانگیختن چین علیه سیاست ایالات‌متحده و استفاده از نفوذ آن کشور برای مقابله یا خنثی‌سازی سیاست رقبای منطقه‌ای است، نوعی مصادرۀ به مطلوب وضعیت نظام جهانی است که نه فقط چینی‌ها را خوش نیامده، بلکه ظاهراً آن‌ها را خشمگین هم کرده است.

بیانیه‌های مشترک چین و اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس، در حقیقت تا اندازه‌ای هم از خشم چینی‌ها از مفاهیم نهفته در پشتِ انگارۀ «نگاه به شرق» حکایت دارد.

برچسب ها: احمد زیدآبادی
bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
اتفاقا همین سیاست بیشتر امریکا رو ناراحت می کنه ما بیش ازچینی ها ضد امریکایی هستیم راهی هم جز این نداریم یا نابودی و تجزیه یا شکست امریکا که البته روابط گرم چین و عربستان ضربه بزرگی به امریکا هست پس صبر می کنیم تا شرایط برای امریکا سخت تر بشود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
تا دیروز که می گفتید ایران را به چین فروختند
الان عربستان هم به چین فروخته شد؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
اگر قرار باشد نگاه به شرق و غرب نکنیم پیشنهاد میکنم پروژه نگاه به قطب های شمال و جنوب در دستور کار دولت ریسی قرار گیرد . انشاالله اینطوری میتوانیم ضمن رشد ۲ رقمی در اقتصاد کشور ، پوزه شرق و غرب را همزمان به خاک بمالیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
عربستان: آمریکا قدیمی‌ترین هم‌پیمان ما است؛ اما باید روابطمان را با همگان توسعه دهیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
تو که از سیاست کنار گیری کرده بودی!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۰
فری
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
مگه نگفت کاری به سیاست نداره؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
اسم این سیاست را نه نگاه به شرق بلکه چشمک به شرق باید گذاشت!
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
ایشون که قرار بود به گوشه خزیده و مطالعه کنند چرا باز اظهارنظر می کنند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
این آقا مگه خداحافظی نکرد؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
جای توی سیاستمدار روتنگ کرده ؟
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین