مرد شیطانصفت در حالی منکر آزار و اذیت و دام شیطانی برای هشت قربانی شده که قربانیان جنایت سیاهش، او را در مواجهه حضوری شناسایی کردند.
به گزارش جام جم، این مرد ۲۸ساله تبعه افغانستان که نگهبان پارک بود، متهم است از اوایل امسال در بوستان مهرگان شهرک مینیسیتی تهران به بهانه پرسیدن ساعت به زنان حملهور شده و قربانیان را در میان شمشادها و اتاقک نگهبانی در دام شیطانیاش گرفتار و اموال برخی زنان را سرقت کرده است. او تحت تعقیب بود و سرانجام بازداشت شد.
سرهنگ علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ دراینباره گفت: تاکنون پنج زن و دختر جوان و دختری نوجوان که در دام شیطانی او گرفتار شدهاند از متهم به اتهام تجاوز شکایت کردهاند. متهم در اجرای نقشه آزار دو زن هم ناکام مانده بود. با توجه به اینکه احتمال دارد قربانیان او افزایش پیدا کنند با درخواست قضایی قرار شد تصویر او بدون پوشش در رسانهها منتشر شود و افرادی که از او شکایت دارند میتوانند به پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کنند.
یکی از شاکیانی که دیروز متهم را شناسایی کرد، زن جوانی بود که در شکایتش گفت: همیشه ساعت ۱۵ به بوستان محل حادثه که نزدیک خانهمان بود میرفتم. بعد از پایان ورزشم نزدیک خروجی پارک این مرد به سمتم آمد و ساعت پرسید. کاپشن به تن داشت، به من تنه زد و مرا محکم به سمت میلههای آهنی پرت کرد، با دستانش گلویم را گرفته و میخواست به من تجاوز و بعد خفهام کند که با او درگیر شدم و موفق نشد. مرگ را در مقابل چشمانم دیدم. صدای مردی آمد، ترسید و مرا رها کرد و متواری شد. فریاد میزد به شیراز میروم و تو مرا پیدا نمیکنی که انگار معجزه شد و او به دام پلیس افتاد.
زن ۴۵ساله دیگری که متهم را شناسایی کرد نیز در ادامه گفت: ۲۳ شهریور دو سال قبل بود. ساعت ۹ صبح سمت محل کارم در لویزان میرفتم که این مرد از من ساعت پرسید و از موتورش پیاده و به من نزدیک و حملهور شد. لباسهایم را پاره کرد و میخواست به من تجاوز کند که با او درگیر شدم که فرار کرد. چند روز پیش عکسش را بهعنوان متجاوز دیدم، او را شناختم و اکنون برای پیگیری پرونده آمدهام و خواستار اشد مجازرات او هستم.
متهم ۲۸ساله، شش سال است ازدواج کرده و پسری سهساله دارد. هرچند شاکیان او را بهعنوان مرد آزارگر شناسایی کردهاند، اما خودش منکر جرایم است. دیروز گفتوگویی با او داشتیم که در ادامه میخوانید.
۱۳ سال قبل برای کار ساختمانی و نگهبانی آمدم. یکسالونیم پیش به افغانستان نزد خانوادهام رفتم و بعد از مدتی به پاکستان رفته و با پرداخت سهمیلیون تومان به یک قاچاقبر هموطنم او مرا همراه ۱۴ هموطن دیگرم غیرقانونی بعد از گذشتن از کوهستان بعد از دو هفته به تهران رساند. در ایران کارگر ساختمانی بودم. اسفند سال گذشته کارفرمایم مرا به مسئولان بوستان برای نگهبانی معرفی کرد. از ساعت ۶ صبح تا ۶ عصر در بوستان مهرگان شهرک مینیسیتی نگهبانی میدادم.
شاکیان دروغ میگویند، آنها را ندیدهام چه برسد به اینکه مورد آزار و اذیت و سرقت قرارشان دهم. از من آزمایش بگیرید اگر آزار و اذیت کار من بود اعدامم کنید. ما افغانیها شبیه هم هستیم من را بهجای هموطن دیگرم اشتباه گرفتهاند.