فرارو- توماس فریدمن، ستوننویس نیویورک تایمز و مفسر و نویسنده سیاسی آمریکایی است. او سه بار برنده جایزه پولیتزر به عنوان ستوننویس هفتگی نیویورک تایمز برای پوشش خبری جنگ در لبنان، اخبار و تحولات اسرائیل و تاثیر جهانی تروریسم شده است. او مطالب زیادی در مورد امور خارجی، تجارت جهانی، خاورمیانه، جهانی شدن و مسائل زیست محیطی نوشته است.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، در حالی که برخی از سربازان روس در اوکراین با پاهای خود علیه جنگ شرمآور «ولادیمیر پوتین» رای میدهند (یعنی مجبور به ترک خاک اوکراین میشوند) عقب نشینی عجولانه آنان به معنای تسلیم پوتین نیست. در واقع، پوتین هفته گذشته یک جبهه کاملاً تازه را باز کرد؛ جبههای در حوزه انرژی. پوتین بر این باور است که جنگ سرد تازهای را آغاز کرده که میتواند در آن پیروز شود. او قصد دارد زمستان سال جاری اتحادیه اروپا را با توقف عرضه گاز و نفت روسیه برای تحت فشار قرار دادن اتحادیه اروپا منجمد کند تا دولتهای اروپایی مجبور شوند حمایت از اوکراین را متوقف سازند.
اسلاف پوتین از زمستانهای سرد برای شکست دادن ناپلئون و هیتلر استفاده کردند و پوتین به وضوح فکر میکند که این اقدام برای شکست دادن «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین که هفته گذشته به مردم خود گفت: «روسیه در ۹۰ روز زمستان هر کاری انجام میدهد تا مقاومت اوکراین، اروپا و جهان در هم شکسته شود» موثر خواهد بود.
ای کاش میتوانستم با قطعیت بگویم که پوتین شکست خواهد خورد و این که امریکاییها از او پیشی خواهند گرفت. ای کاش میتوانستم بنویسم که پوتین از این تاکتیک پشیمان خواهد شد؛ زیرا این اقدامات روسیه را پشیمان خواهند کرد و آن کشور در نهایت از تزار انرژی اروپا به مستعمره انرژی چین تبدیل خواهند شد. جایی که پوتین اکنون مقدار زیادی از نفت خود را با تخفیف شدید میفروشد تا بر از دست دادن بازارهای غربی غلبه کند.
بله، ای کاش میتوانستم همه آن چیزها را بنویسم. اما نمیتوانم مگر آن که ایالات متحده و متحدان غربیاش زندگی در یک دنیای فانتزی سبز را متوقف کنند که میگوید ما میتوانیم از سوختهای فسیلی کثیف به انرژیهای تجدیدپذیر تنها با فشار دادن یک کلید گذار و انتقالی موفقیتآمیز داشته باشیم!
این کاش این امکان وجود داشت. در این ستون به مدت ۲۷ سال در حمایت از انرژی پاک و کاهش تغییرات آب و هوایی نوشتهام. با این وجود، شما نمیتوانید به اهدافتان برسید مگر آن که ابزار را تبدیل به اراده کنید. ما آشکارا این کار را نکردهایم! علیرغم تمام سرمایهگذاریها در حوزه انرژی بادی و خورشیدی، در پنج سال گذشته سوختهای فسیلی نفت، گاز و زغال سنگ هم چنان ۸۲ درصد از کل مصرف انرژی اولیه جهان را در سال ۲۰۲۱ میلادی تشکیل میدهند (که برای مواردی مانند گرمایش، حمل و نقل و تولید برق مورد نیاز است) و مصرف آن در پنج سال اخیر تنها ۳ درصد کاهش یافته است. تنها در آمریکا در سال ۲۰۲۱ میلادی حدود ۶۱ درصد از تولید برق از سوختهای فسیلی (عمدتاً زغال سنگ و گاز طبیعی) بود در حالی که حدود ۱۹ درصد تولید برق از انرژی هستهای و حدود ۲۰ درصد آن از منابع انرژی تجدیدپذیر بود.
در دنیایی از طبقات متوسط رو به رشد و تشنه انرژی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نیاز به مقادیر عظیمی از انرژی پاک تازه وجود دارد تا اندکی تغییر در ترکیب انرژی ما ایجاد شود. موضوع چرخاندن یک سوئیچ و فشار دادن یک کلید نیست. ما یک انتقال انرژی طولانی را در پیش داریم و تنها در صورتی آن را انجام خواهیم داد که فورا از تفکر هوشمندانه و عملگرایانه در مورد سیاستگذاری انرژی استفاده کنیم که به نوبه خود منجر به امنیت آب و هوا و امنیت اقتصادی بیشتر خواهد شد. در غیر این صورت، پوتین همچنان میتواند به اوکراین و غرب آسیب بدی برساند.
پیش از آغاز جنگ اوکراین، روسیه نزدیک به ۴۰ درصد گاز طبیعی و نیمی از زغال سنگی که اروپا برای گرما و برق مصرف میکرد را تامین کرده بود. روسیه هفته گذشته اعلام کرد که بیشتر عرضه گاز به اروپا را تا زمانی که تحریمهای غرب علیه روسیه لغو نشود متوقف میکند. پوتین هم چنین متعهد شده است که اگر متحدان غربی طرح خود را برای محدود کردن مبلغی که برای نفت روسیه میپردازند اجرا کنند تمام صادرات نفت خود به اروپا را قطع خواهد کرد.
«فایننشال تایمز» گزارش داد که بدون وجود منابع جایگزین مقرون به صرفه و کافی گاز طبیعی برخی از کارخانهها در اروپا مجبور به تعطیلی شدهاند و نمیتوانند هزینه سوخت را بپردازند. قبوض انرژی که در برخی از کشورهای اروپایی ۴۰۰ درصد افزایش یافته مصرف کنندگان را به فقر نزدیک میکند.
برای برخی اروپاییها زمستان امسال میتواند انتخاب بین دو گزینه گرم شدن یا غذا خوردن باشد. این وضعیت دولتهای اروپایی را مجبور میسازد تا یارانههای هنگفتی ارائه دهند، بودجهشان را مخدوش میکند به این امید که از واکنشها و فشارهای پوپولیستی برای تسلیم شدن اوکراین در برابر پوتین جلوگیری کنند و برخی را نیز به فکر سوزاندن دوباره زغال سنگ میاندازد.
اگر میخواهیم قیمت نفت و گاز را در سطح معقولی کاهش دهیم تا اقتصاد ایالات متحده را تقویت کنیم و در عین حال به متحدان اروپایی مان کمک کنیم تا از چنگ روسیه در امان باقی بمانند و در عین حال تولید انرژی پاک را نیز تسریع کنیم ما به «سهگانه انرژی» نیاز داریم یک طرح انتقالی که امنیت آب و هوا، امنیت انرژی و امنیت اقتصادی را متوازن سازد.
بایدن با لایحه آب و هوایی خود به تولید انرژی پاک ایالات متحده کمک زیادی کرد و هم چنین از طریق ارائه مشوقهای هوشمند برای جلوگیری از نشت متان توسط تولیدکنندگان نفت و گاز و با تشویق آنان به سرمایهگذاری بیشتر در فناوریهای جذب کننده کربن تولید گاز و نفت پاکتر را تشویق میکند.
طرفداران احزاب و جنبشهای سبز (حامیان محیط زیست) عاشق پنلهای خورشیدی هستند اما از خطوط انتقال متنفرند. باید صرفا به آنان گفت موفق باشید فکر کنید با این رویکرد میتوانید سیاره زمین را نجات دهید!
«فیلیپ آنشوتز» میلیاردر محافظه کار که از طریق حفاری نفت ثروت زیادی به دست آورده در تلاش است خط برقی بسازد تا مزرعه بادی غول پیکر خود در وایومینگ را به بازار پیشنهادیاش در لاس وگاس متصل سازد. شبکه خبری «بلومبرگ» گزارش داد که برنامه ریزی برای آن خط ۱۷ سال پیش آغاز شد و تنها در دسامبر گذشته آنشوتز سرانجام با یک مزرعه کلرادو به توافق رسید تا الکترونهای پاک خود را به بازار برساند.
این نمونه نشان میدهد بسیاری از بهترین مکانها برای توسعه برق پاک، صحراها و دشتهای دوردست هستند اما به دلیل تاییدیههای مورد نیاز از سوی سازمانهای ایالتی و دولت فدرال اتصال سیمهای برق ممکن است یک دهه یا بیشتر به طول بیانجامد. چنین تاخیرهایی یکی از بزرگترین تهدیدات برای جاه طلبیهای «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده در زمینه پاکسازی شبکههای برق از سوختهای فسیلی است.
اگر مسیر اصلی ما برای کربنزدایی از طریق برقی سازی وسایل نقلیه و تولید برق توسط انرژیهای تجدیدپذیر باشد برای انتقال برق بیشتر به مسیرهای انتقال بیشتری نیاز خواهیم داشت و برای زمانی که خورشید نمیتابد و باد نمیوزد به سیستمهای پشتیبان گاز طبیعی بیشتری نیاز داریم.
با این وجود، هم چپهای مترقی (جناح چپ حزب دموکرات) و هم جمهوری خواهان با طرحهای بایدن مخالفت کرده اند. متاسفانه سناتور «برنی سندرز» با آن مخالفت کرده و بیش از ۷۰ نماینده دموکرات مجلس نمایندگان عمدتا از طیف مترقی کنگره میگویند با این طرح به دلیل آن که به صفررسانی تولید آلایندههای کربنی را هدف قرار نداده مخالف هستند. در مقابل، لابی گران شرکتهای نفتی از نمایندگان جمهوری خواه خواستهاند تا برای مخالفت با نمایندگان جناح چپ حزب دمکرات به این لایحه رای دهند. با این وجود، نمایندگان جمهوریخواه نمیخواهند مسیر را برای موفقیت بایدن هموار سازند.
نمیدانم در این میان کدام طرف مسئولیت ناپذیرتر است: جناح مترقی اخلاق گرا که خواستار یک انقلاب سبز بینقص با پنلهای خورشیدی و مزارع بادی اما بدون خطوط انتقال یا خط لوله جدید هستند یا جمهوری خواهان بدبین که ترجیح میدهند شاهد پیروزی پوتین باشند تا این که با توافق با بایدن به نفع امریکا و اوکراین عمل کنند.
من نمیتوانم به اندازه کافی این موضوع را تکرار کنم: سیاستگذاری انرژی ایالات متحده امروز باید زرادخانه دموکراسی برای شکست پترو پوتینیسم در اروپا باشد آن هم از طریق ارائه نفت و گاز به شدت مورد نیاز متحدانمان با قیمتهای مناسب تا پوتین نتواند از آنان باج خواهی کند.
این باید موتور رشد اقتصادی باشد که پاکترین و مقرون به صرفهترین انرژی سوخت فسیلی را در حالی که ما به اقتصاد با کربن پایین در حال گذار هستیم فراهم میکند و باید پیشتاز گسترش انرژیهای تجدیدپذیر باشد تا جهان را با بیشترین سرعتی که میتوانیم به آن آینده با انتشار آلایندههای کربنی کمتر برسانیم. هر سیاستگذاریای که هر سه هدف را به حداکثر نرساند ما را دچار سلامتی، رفاه و امنیت کمتر خواهد ساخت.