قلب جوان یزدی که بر اثر سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شده بود در عملیاتی پیچیده در کمتر از ۳ساعت با هواپیما، بالگرد و آمبولانس از یزد به تهران منتقل و به بیمار نیازمند، پیوند زده شد. این عملیات نفسگیر در شرایطی انجام شد که فرود بالگرد حامل قلب در وسط بزرگراه ارتش تعجب شهروندان را برانگیخت.
به گزارش همشهری، این جراحی پیوند قلب توسط دکتر ضرغام حسیناحمدی در بیمارستان مسیح دانشوری با موفقیت انجام شد و هماکنون فرد دریافتکننده وضعیت خوبی دارد.
درباره چگونگی نقل و انتقال قلب از یزد به تهران و همچنین اوضاع و احوال کنونی جامعه پزشکی با دکتر ضرغام حسیناحمدی، جراح قلب و رئیس بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری گفتوگویی انجام شده است که در ادامه میخوانید.
ماجرای پیوند قلبی که اهدا شده بود و با بالگرد به تهران رسید، چه بود؟
فرد دریافتکننده آقایی ۳۷ساله بود که بهمدت ۳ سال نارسایی قلبی داشت و اسمش در فهرست دریافت قرار گرفته بود. همچنین در ۲ ماهه اخیر حال وی رو به وخامت بود. در ساعت۱۱ چهارشنبهشب، اطلاع دادند که یک قلب در یزد آماده اهداست و طبق تصمیم اداره پیوند وزارت بهداشت و درمان، قلب به این بیمار ۳۷ساله تعلق پیدا کرده است. برای همین در کوتاهترین زمان، هماهنگیها انجام شد تا قلب توسط جت هوانیروز به تهران منتقل شود و از فرودگاه مهرآباد با بالگرد به بزرگراه ارتش برسد و در این مرحله توسط اورژانس کشوری به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل شود. ما هم که در بیمارستان، بیمار را برای دریافت آماده کرده بودیم، عمل پیوند را انجام دادیم.
طبق پروتکلها چه مدت زمانی برای انجام این عملیات نیاز است؟
حداکثر زمانی که قلب برداشته و به دریافتکننده پیوند میشود، نباید بیشتر از ۲۰۰دقیقه باشد؛ بنابراین در این میان نباید هیچ زمانی هدر رود. در این جراحی از زمان برداشت قلب در یزد تا پیوند در تهران ۱۹۶دقیقه طول کشید.
هماهنگیها برای انتقال قلب چگونه انجام شد؟
۳ مرکز در کشور وجود دارد که تجربه ترابری هوایی را دارند؛ بیمارستان مسیح دانشوری، بیمارستان شهید رجایی و بیمارستان امامخمینی (ره) که به کمک اورژانس هوایی کشور، هوانیروز و هواناجا انجام میشود. باید بگویم که انسجام بین این ۳ نهاد بسیار بینظیر و دقیق است.
در فضای مجازی شایعه شده که این فرد ۳۷ساله که قلب را دریافت کرده یک فرد خاص بوده و برای همین هلیکوپتر وسط اتوبان ارتش نشست تا قلب را برساند. آیا اینطور بوده است؟
نه، اتفاقا وی اصلا فرد خاصی نبوده است. یک شهروند کاملا معمولی بود و این عملیات خاص ترابری انتقال عضو برای همه بیماران کشور انجام میشود.
این نوع انتقال اعضا از کشور خاصی الگوبرداری شده است؟
این نوع انتقال در کشورهای پیشرفته دنیا انجام میشود، اما به این صورت که تمامی وسایل نقلیه برای انتقال عضو از هواپیما گرفته تا بالگرد و آمبولانس بهعنوان یک مجموعه در خود مرکز درمانی خاص مستقر هستند.
شما چگونه این فرم از انتقال اعضا را فراهم کردید؟
برای اینکه ما بتوانیم انتقال اعضا را به این نحو انجام دهیم، ابتدا مسئولان در نیروهای مسلح هماهنگی لازم را با اورژانس هوایی کشور، هوانیرز و هواناجا انجام دادند.
باید بگویم این کار با دقت زمانی بسیار بالا و دقیق در کشورمان توسط این عزیزان صورت میگیرد؛ مثلا اگر هواپیمای ارتش اعلام میکند هواپیما ساعت ۷صبح در فرودگاه به زمین مینشیند، این فرود یک دقیقه هم تأخیر نمیکند و سایر ماجراها هم با همین دقت و نظم پیش میروند.
درباره وضعیت پیوند قلب در ایران برای ما توضیح دهید؛ اینکه الان در چه شرایطی هستیم؟
وضعیت کنونی پیوند قلب در ایران درحال حاضر بهدلیل شیوع کرونا تا حدودی افت کرده است، اما با وجود کاهش ۵درصدی هنوز عمل پیوند قلب در کشور انجام میشود. اما درباره وضعیت کلی نسبت به کشورهای دیگر دنیا وضعیت متفاوتی داریم. البته این مقایسه بستگی به این هم دارد که خودمان را با کدام کشورها مقایسه کنیم. اگر با کشورهای پیشرفته دنیا قیاس کنیم، رتبه خوبی نداریم که البته این پایین بودن رتبه ربطی به توان فنی و تخصصی پزشکان ما ندارد، بلکه بهدلیل پایین بودن میزان موافقت افراد برای اهدای اعضاست. چون اهدای عضو در کشور ما نسبت به کشورهای اروپایی خیلی کمتر است؛ هرچند که نسبت به گذشته شاهد افزایش اهدای عضو از طرف خانوادههای متوفیان هستیم، اما همچنان مشکلاتی در این رابطه داریم. اما اگر با همین وضعیت پیش برویم تا ۱۰سال آینده شرایط بهتری خواهیم داشت.
با تمام این اوصاف ما در بین کشورهای منطقه در مورد پیوند قلب وضعیت بهتری داریم؛ هر چند در ۱۵-۱۰ سال گذشته پیشرو بودیم، اما الان عقبماندگیهایی داریم که باید جبران شود. البته عوامل متعددی در این عقبماندگیها نقش دارند که یکی از آنها مسئله کمبود تجهیزات و وسایل مربوط به پیوند اعضاست. همچنین نبود مدیریتی است که بتواند بیماران مرگ مغزی را برای اهدای عضو به شکل منسجمتری ساماندهی کند.
یکی دیگر از مسائلی که این عقبافتادگی را تسریع کرده این است که حدود ۹سالی میشود که بهدلیل مسائل تحریمی، مجلات معتبر علمی مقالات پزشکان ایرانی را منتشر نمیکنند. این مسئله باعث شده تا طی این سالها متخصصان ما در سمینارهای بینالمللی سخنرانی چندانی نداشته باشند.
این عوامل بهتدریج باعث میشود ما دست به عصاتر در مسائل پزشکی و علمی حرکت کنیم. یک مثال در این رابطه که من همیشه میزنم اینکه فرض کنیم یک دانشآموز در مدرسه شاگرد بسیار توانمند و خوبی است و در همه درسها موفق عمل میکند، اما اگر این دانشآموز بهدلیل برخی محرومیتها و تحریمها امکاناتی که دانشآموزان دیگر دارند را نداشته باشد، این مسائل باعث میشود آن دانشآموز بااستعداد از دانشآموز ضعیفتر کلاس که مورد حمایت است یا به کلاس کنکور میرود، غذای خوب میخورد و با سرویس رفتوآمد میکند، عقب بماند. ما هم در مورد پیوند قلب در کشور دقیقا دچار همین مسئله هستیم.
یکی از اخباری هم که در روزهای اخیر منتشر شد علاقه کم دانشجویان پزشکی به گرایش جراحی قلب است. چرا این اتفاق افتاده است؟
شما باید وضعیت زندگی ما جراحان قلب را از نزدیک ببینید. یک عمل جراحی قلب حدود ۴ساعت طول میکشد؛ ۴ساعتی که سراسر استرس است. بعد از عمل هم باید بهمدت ۵روز بیمار را بهطور ۲۴ساعته تحت نظر داشته باشیم، اما این وسط هزینه دولتیای که برای این جراحی دریافت میکنیم، تنها ۹۰۰هزار تومان است. این در حالی است که در همین زمان ۴ساعت، یک جراح بینی چندین عمل انجام میدهد و از هر بیمار حداقل ۲۰میلیون تومان دریافت میکند. پس طبیعی است که افراد بیشتر به تحصیل در این تخصصها بپردازند.
پس شما هم در این رابطه نگرانیهایی دارید؟
۱۰۰درصد نگرانم. البته این را هم اضافه کنم در آینده نزدیک نهتنها با کمبود جراح قلب مواجه میشویم بلکه با کمبود شدید جراح آپاندیسیت نیز روبهرو خواهیم شد.