«قبلا به سمت سگها سنگ پرت میکردند و حالا اصرار دارند با آنها عکس یادگاری بگیرند. تصورش را کنید! وسط آوار و خستگی و فشار بالای یک حادثه و مصدومانی که منتظر نجات هستند، عدهای سمت سگها میآیند و درحالیکه موبایلشان را نشان میدهند میخواهند عکس یادگاری بگیرند.»
به گزارش همشهری، سگهای تجسس جمعیت هلالاحمر از حدود ۲۰ سال پیش در کشور شناخته شدند؛ آن زمان که در زلزله بم در زندهیابی رکوردشکنی کردند و روکسی، جکی، اشلی، کورونی، جیمی و... مصدومان زیادی را زنده زیر آوار پیدا کردند.
حالا، هیچکدام از سگهای رکوردشکن زلزله بم زنده نیستند، اما هیرو، چیکو، آرون و... جایشان را گرفتهاند؛ سگهایی که در هر حادثه با چالش جدیدی مواجه میشوند؛ در جایی به آنها سنگ پرتاب میکنند یا با حضور سگهای متفرقه، وارد میدان نبردی میشوند و در جای دیگر، مردم برای تماشایشان میآیند و محل را شلوغ میکنند.
براساس آخرین اطلاعات اداره آموزش و نگهداری سگهای تجسس هلالاحمر، هماکنون ۷۵ تیم سگهای تجسس در ۳۵ پایگاه هلالاحمر استانهای مختلف فعال است؛ یعنی هر استان ۲ تیم سگهای تجسس، که سهم تهران، ۸ تیم است. حالا گفته میشود قرار است بااضافه شدن سگهای جدید، تعداد این تیمها به ۲۲۵ برسد.
ساختمان متروپل آبادان که فروریخت، ۸ تیم سگهای تجسس از استانهای کرمانشاه، خوزستان، اصفهان و فارس به محل حادثه اعزام شدند. هر تیم، یک سگ تجسس است با یک مربی. سگها تا پایان جستوجو در محل باقی ماندند و بهگفته نادر گلمحمدی، رئیس مرکز آموزش و نگهداری از سگهای تجسس هلالاحمر (آنست) در این حادثه، ۴ نفر را این تیمها پیدا کردند و ۳ نفر دیگر را دستگاههای زندهیاب. آنها تا حدود ۳ روز با توجه به بویی که از افراد باقی میماند، میتوانند اجساد را هم پیدا کنند: «آب و هوا در مدت زمان ماندگاری این بو تأثیر زیادی دارد. هوای گرم، بو را زودتر از بین میبرد.»
در حادثه متروپل آبادان، اما اتفاقات زیادی رخ داد. درست زمانی که تعدادی از سگهای تجسس در راه بودند و تعدادی هم روی آوارها مشغول کار، افرادی سگ بهدست وارد محل حادثه شدند تا به تصور خود، مصدومان و زیر آوارماندهها را پیدا کنند.
درحالیکه بهگفته گلمحمدی، سگهای تجسس پس از ماهها آموزش همراه با مربیان حرفهای، وارد مرحله زندهیابی و به محل حادثه فرستاده میشوند: «در حادثه متروپل شاهد بودیم که این افراد حتی ایمنی خودشان را هم رعایت نکرده بودند. آنطور که بررسیهای ما نشان داد، اغلبشان پانسیوندارهایی بودند که در کار خرید و فروش سگ هستند. آنها در یک ساعتی که در محل حضور داشتند، چند ویدئو و عکس گرفتند و رفتند و بعدها فیلمش را در فضای مجازی منتشر کردند. همه اینها در حالی بود که حضورشان منجر به ایجاد اختلال در کار تیمهای تجسس شد و خواسته یا ناخواسته، سبب شدند افرادی زیر آوار جانشان را از دست بدهند.»
مربیان این سگها میگویند، سگهای تجسس با هم زندگی کردهاند و به هم عادت دارند، اما با ورود سگهای دیگر به محل، درگیری میان آنها بالا میرود؛ بنابراین مجموع این اقدامات سبب میشود کار ۱۵ دقیقهای، ۶ ساعتونیم طول بکشد.
«سگهای ژرمن شپرد، اجتماعیاند و مشکلی با حضور مردم در محل حادثه ندارند؛ درحالیکه برخی از سگهایی که به محل حادثه آورده شده بودند، اصلا مناسب این کار نبودند؛ مثلا یکی از آنها سگ شکاری بود.» اینها را هم گلمحمدی میگوید.
پس از حادثه آبادان، خیلیها از هلالاحمر بهدلیل دیررسیدن تیمهای تجسس، انتقاد و اعلام کردند که دیررسیدن آنها منجر شد تا مردم سگهای خانگیشان را به محل بیاورند. گلمحمدی، اما این موضوع را تأیید نمیکند. او میگوید که سگهای تجسس زودتر از سگهای خانگی در محل حاضر شدند، اما به هر حال برای اعزام آنها از استانی به استان دیگر، زمان لازم است: «قبلا این تیمها را با هلیکوپتر به محل میفرستادند، اما حالا به دلایلی که مشخص نیست، زمینی اعزام میشوند که به هر حال زمان طولانیتری برای حضور در محل حادثه لازم است. اگر زودتر میرسیدند، حالا هم نمیگفتند سگهای هلالاحمر دیر رسیدهاند.»
گلمحمدی میگوید که این سگها ساعتها آموزش میبینند تا وارد مرحله عملیاتی شوند: «ما در دوره آموزش، روستاهای متروکهای را پیدا میکنیم تا سگها در محیطهای واقعی تمرین کنند. سگها همه از نژاد ژرمن شپرد هستند که از نظر بویایی، رتبه بالایی نسبت به سایر نژادها دارند و مناسبترین نژاد برای تجسس به شمار میروند. سگهای خانگی، بدون آموزش تجسس نمیتوانند به محل حادثه وارد شوند و به خیال صاحبان خود، زندهیابی کنند.»
سال ۹۵ بود که طرحی تحت عنوان آموزش سگهای خانگی در سازمان امداد و نجات هلالاحمر تهیه شد. قرار بود افرادی که سگهای بزرگ با نژاد لابرادور، دوبرمن و ژرمن شپرد دارند بهصورت رایگان آموزش ببینند و هفتهای یک جلسه بهمدت ۲ ساعت در کلاسهای آموزشی شرکت کنند.
هدف این بود که به جای سگهای تزئینی سگهای زندهیاب تربیت شوند تا در زمان حادثه به کمک تیمهای تجسس بیایند. این طرح بهصورت آزمایشی در استان تهران برگزار شد، اما حالا شنیدهها حکایت از متوقف شدن این طرح دارد.
گلمحمدی هم این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «سگها باید هر روز تمرین کنند، آن هم در مکانهای واقعی. این شرایط اصلا برای سگهای خانگی، امکانپذیر نیست. نمیشود سگ را روی مبل و فرش تمرین داد. امکان آموزش سگهای خانگی بهصورت وسیع وجود ندارد؛ مگر اینکه خود صاحب سگ، پیگیری کند و بخواهد سگش بهطور مرتب آموزش ببیند.»
به اعتقاد رئیس آنست، طرح آموزش سگهای خانگی، طرح بدی نبود. در بیشتر کشورهای دنیا مثل آلمان، سگ داوطلب وجود دارد که بهطور مرتب تمرین میکند. تا مدتی پس از تهیه طرح در ایران، این آموزشها انجام شد، اما بعدا متوقف شد.
گوشهایش را تیز و گردن بلند کرده، سر و صورتش آرام و قرار ندارد، زبان را سُر داده بیرون و منتظر دستور است. مربی دستور که میدهد، به سمت آوارها میدود؛ جایی که سنگها و بلوکهای ساختمانی روی هم نشستهاند. پوزه اش را داخل سوراخها میکند، بیقرار است، روی تپه بعدی میپرد، آنجا هم مشغول میشود و در نهایت صدای پارسش بلند میشود. آنجا کسی زیر آوار، انتظارش را میکشید.
«هیرو» سگ ۸ ساله ژرمن شپرد است که همراه ۱۹ سگ دیگر در ساختمانی دورتر از محمدشهر کرج، زندگی میکند. سازمان امداد و نجات هلالاحمر، در این ساختمان، ۲۰ قلاده سگ ژرمن دارد که تعدادی از آنها قرار است به استانهای دیگر فرستاده شوند.
۸ قلاده از این سگها اهدایی است: «اغلب این سگها نر هستند، مادهها بهدلیل ۲ بار جفتگیری در سال، کمتر در این تیمها حضور پیدا میکنند؛ با این حال چندین سگ ماده هم در تیم وجود دارد.» سگها ۴ تا ۹ سالهاند؛ سگهایی که بهگفته مربیان، هر کدامشان به همراه مربی، ماهانه بیش از ۲۵ میلیون تومان هزینه دارند.
در سال ۸۵ تصمیم گرفته شد تا از سگهای بومی هم برای این تیمها استفاده شود، اما بررسیها نشان داد که سگهای بومی توانایی این سگها را ندارند: «ژرمن شپرد، نخستین سگ جستوجو در دنیاست، حس بویاییاش نسبت به سایر نژادها بیشتر است، ارتباط سریعی برقرار میکند و فرمانپذیر است.»
«چیکو» کنار هیرو بالا و پایین میپرد؛ سگ ۶ سالو نیمهای که بهگفته مربیاش، دست خالی از حادثه بیرون نمیآید. کیانوش رستمی، مربی چیکوست و میگوید که در سالهای گذشته همراه با چیکو در حوادث زیادی شرکت کرده؛ مثل انفجارهای گاز شهری، ریزش پل و سیل و.... بیشتر در حوادث شهری شرکت کرده: «مدت زمان پیدا کردن مصدوم یا زیر آوار مانده، بستگی به فضا و حجم آوار دارد، با این حال در ماههای گذشته، چیکو توانست در یک فضای ۱۰۰ متری، در کمتر از یک دقیقه مصدوم را پیدا کند.»
مجید بخشی، مربی هیروست. او ۲۰ سال سابقه فعالیت در این سازمان را دارد و در زلزلههای مهیبی حضور داشته است. نخستین حضور رسمی این تیمها هم بهگفته او در زلزله بم بود: «از سال ۸۰ هر حادثهای که رخ داد، ما حضور داشتیم، قبلا هر استان به تیم سگهای تجسس مجهز نبود و تمام تیمها از تهران اعزام میشدند.»
سالهای اول فعالیت این تیمها، اما سختتر از حالا بود، آن زمان مردم با این سگها آشنا نبودند و گاهی مشکلاتی در محل ایجاد میشد. حتی برخی از خانوادهها به زور، تیمهای تجسس را بالای سر آوار خودشان میبردند تا زیر آوارها را جستوجو کنند: «در حوادث، رفتارهای هیجانی از سوی خانواده قربانیان و مصدومان بسیار زیاد است، همین رفتارها اختلالات زیادی در روند جستوجو ایجاد میکند.»
«کرونی» یکی از سگهای آن دوره، در زلزله بم بود که در همان حادثه توانست ۱۳ نفر را نجات دهد: «در حادثه متروپل آبادان هم این سگها عملکرد خوبی داشتند، با اینکه آوار بسیار سنگین بود. حضور این تیمها منجر به دلگرمی خانواده حادثهدیدگان میشود.»
مربیان سگهای تجسس میگویند سختترین حادثه برای این سگها، حوادث کوهستان است؛ چراکه محل شیب زیادی دارد، معمولا گرم است و سگها را خسته میکند. سگهای ژرمن شپرد، با توجه به شرایط نگهداری و تغذیه، بین ۸ تا ۹ سال عمر کاری دارند و خودشان هم تا حدود ۱۵ سالگی زندگی میکنند. آنها را پس از بازنشستگی تحویل افراد مطمئنی میدهند تا در باغها و مکانهای دیگر زندگی کنند.
براساس اعلام گلمحمدی، هماکنون، ۷۳ مربی کار آموزش سگهای تجسس را برعهده دارند که ۳۳ نفر از آنها بهصورت داوطلبانه همکاری میکنند: «بررسیها نشان میدهد که سگها سریعتر از یک امدادگر، میتوانند اقدام به پیدا کردن و نجات افراد آسیبدیده زیر آوار کنند.»
بهگفته او، برای آموزش یک سگ، ۲ نفر نیاز است؛ یکی مربی و دیگری کمکمربی. کمکمربی از خود مربی باید حرفهایتر باشد؛ چراکه نقش مصدوم و زیر آوار مانده را ایفا میکند و باید توانایی مواجهه با سگ و کنترل او را داشته باشد.
از همه اینها گذشته، مربی باید تخصص آوار داشته باشد؛ یعنی بداند که حادثه، از چه نوع آواری است، شاید نیاز به تونل زدن یا شمعکگذاری باشد. برای از دست ندادن وقت طلایی، این تخصص کمک میکند تا سگها یا تیمهای دیگر، زودتر وارد بخش عملیاتی شوند.اینها، اما تمام چالشها برای شروع عملیات تجسس از سوی این تیمها نیست. در کنار اینها، نوع حادثه یعنی اینکه آوار است یا آتشسوزی، سیل است یا زلزله و... عملکرد این سگها را تعیین میکند.
او میگوید برای مثال در پلاسکو، شرایط برای جستوجوی این سگها سخت بود؛ چراکه در آن حادثه انواع وسایل پلاستیکی در حال سوختن بود. بوهای مختلف سگها را سرگردان میکند. مربیان روزی که برای عملیات اعزام میشوند، عطر و ادکلنی بهخودشان نمیزنند تا روی بویایی سگها تأثیر نگذارد. در این شرایط تشخیص و تفکیک بوها برای سگها سخت میشود: «سگهای تجسس آموزش دیدهاند و مکان هرقدر شلوغ باشد آنها میتوانند کارشان را انجام دهند، اما در مکان خلوت، هم سگها و هم دستگاههای زندهیاب، عملکرد بهتری دارد. مکانهای شلوغ بهدلیل تجمع بوهای مختلف، کار را سختتر میکند، مردم نباید در محل وقوع حادثه تجمع کنند، نباید سگهایشان را به محل بیاورند، نباید سگها را اذیت کنند یا بخواهند با آنها عکس بگیرند و....»
بهگفته او، به زور باید مردم را از محل حادثه خارج کرد، برخی از آنها روی آوار میروند، این اقدام اشتباه است و باعث جابهجایی آوار میشود. در محل حادثه زمان زیادی برای خلوت کردن محل صرف میشود که این اتفاق، شروع کار را مختل میکند.
براساس اعلام رئیس آنست، در حدود یک سال گذشته، ۱۱۵ عملیات از سوی تیم سگهای تجسس انجام شده که ۲۱ نفر از آنها در کوهستان زنده پیدا شدند.