December 01 2024 - يکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
کد خبر: ۵۵۰۵۸۴
قسمت یازدهم «مهمونی»
شاهکار «ایرج طهماسب» در دعوت از روح «فامیل دور»
قسمت یازدهم برنامۀ «مهمونی» به خودی خودش یک شاهکار کامل بود. خلاقیت و نبوغ در این قسمت دست به دست هم داده بودند و با استفاده‌ای ظریف از هر محتوای فرهنگی که در اطراف مفهوم «روح» شکل گرفته است، فضایی مفرح و خیال‌انگیز آفریده بودند؛ فضایی که به معنای واقعی کلمه پر از روح و طراوت بود.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۰۲ خرداد ۱۴۰۱
فرارو- علیرضا اسمعیل‌زاده؛ برنامۀ «مهمونی» تا قسمت دهم با شخصیت‌های عروسکی و غیرعروسکی‌اش و با مهمان‌های مشهور و محبوبی که در هر قسمت به این جمع جذاب و دوست‌داشتنی اضافه می‌شدند به اندازۀ کافی در قلب مخاطبانش جا باز کرده بود و یک بار دیگر نبوغ و هنرمندی ایرج طهماسب را به رخ کشیده بود. اما انگار این هنوز برای «آقای مجری» کافی نبود. طهماسب در قسمت یازدهم ورق تازه‌ای از خلاقیت و ظرافت را رو کرد که بدون اغراق یک شاهکار کامل بود.
در حالیکه منتظر بودیم ببینیم این‌بار کدام بازیگر یا خواننده قرار است به مهمانی بیاید، طهماسب با میزبانی از یک روح ما را غافلگیر کرد؛ روحی که صرفا شکل و شمایلش روح‌مانند نبود بلکه حضورش درست مثل حضور یک روح، حالتی وهم‌آلود و خیال‌انگیز به تمام فضای برنامه بخشید. مالکیت عروسک‌های مجموعۀ کلاه‌قرمزی متعلق به صدا و سیماست و طهماسب نمی‌توانسته از آن شخصیت‌ها در برنامه‌اش استفاده کند؛ اما او ظریف‌ترین و نبوغ‌آمیزترین میانبر را پیدا کرد.
شخصیت روح با صدایش، با ترسیدن‌هایش، با ذوق کردن‌هایش و با ادب و احترام خاصی که در رفتار و گفتارش بود، شبیه به همان حال و هوایی را در برنامه ایجاد کرد که شخصیت «فامیل دور» می‌توانست ایجاد کند؛ بنابراین اگر کلمۀ «روح» تعبیر دیگری از «حال و هوا» باشد، می‌شود گفت این مهمان عجیب و غریب به معنی واقعی کلمه «روح» فامیل دور بود (این شاید پاسخ پرسشی باشد که «کته» در ابتدای برنامه پرسید و بی‌پاسخ ماند: «این روحِ کیه؟»). بازی نیرومند و همیشه درخشان طهماسب هم طوری بود که انگار خودش یک جور احساس آشنایی غریبی با این روح دارد؛ مثل وقتی که از او خواست جمله‌ای بگوید که حرف «ر» در آن زیاد باشد؛ درخواستی که ما را به یاد شعر محبوب فامیل دور و قرائت خاصش می‌انداخت: (که با این «در» اگر «در» بند «در» مانند «در» مانند).
گفتگوی طهماسب با روح یک کمدی بی‌نقص و عمیق بود. انگار هیچ چیز از پیش تعیین شده‌ای که حالت تصنعی به گفتگو ببخشد در کار نبود و در عین حال همه چیز به بهترین شکل ممکن فکرشده و دقیق جلوه می‌کرد. فضای گفتگو جایی روی مرز بین واقع‌گرایی و یک فضای سوررئال قرار داشت. طنز و تامل طوری با هم ترکیب شده بودند که نمی‌شد آن‌ها را از هم تفکیک کرد. هم‌زمان که به دیالوگ‌ها می‌خندیدیم، گاهی واقعا دوست داشتیم به فکر فرو برویم و از تخیل دربارۀ چیز‌هایی که گفته می‌شود لذت ببریم.
تمایز قائل شدن بین «ایرج» و «طهماسب» یکی از این مضمون‌های عمیق و لطیف بود. «ایرج» همان کسی است که شب‌ها از «طهماسب» جدا می‌شود و با روح‌ها اینطرف و آنطرف می‌رود. اسم کوچک هرکس اسم شخصی و صمیمانۀ اوست و نام خانوادگی عنوانی است که ما در بیرونی‌ترین و رسمی‌ترین ارتباطاتمان از آن استفاده می‌کنیم؛ گفتگوی روح و مجری این تعبیر خیال‌انگیز را به ذهن می‌آورد که اسم کوچک اسم روح و خیالات درونی ماست و اسم فامیل اسم جسم و هویت بیرونی ما. یک نمونۀ دیگر از این مضامین لطیف این بود که فهمیدیم این روح اصلا متعلق به یک مرده نیست بلکه مربوط به کسی است که آنقدر درگیر مشغولیت‌های روزمره شده که «روح» خودش را فراموش کرده و به تعبیری آن را «فروخته است»؛ روحی که خودش را در احساساتی مثل میل «تماشا کردن ماه» آشکار می‌کرده است.
اما «روح» در همۀ فرهنگ‌ها به نوعی با ترس و وحشت هم در پیوند است و طهماسب از این نکته هم بهترین استفادۀ ممکن را به عمل آورده بود. این گفتگو در کنار عناصر صرفا طنزآمیزش (مثل تحلیل خنده‌دار روح از مفهوم «ارواح عمه») عناصر ترسناک-طنزآمیزی هم داشت؛ مثل عربده‌ها و بزرگ شدن‌های روح و اشاره به ارواح خبیثی که در تاریکی می‌آیند و از پشت خنجر می‌زنند.
این فضای کمدی ترسناک حتی قبل از ورود روح و در جایی که طهماسب مشغول گفتگو با سایر ساکنان خانه است هم وجود دارد. در این سکانس ابتدایی، هر کدام از شخصیت‌های برنامه تجربۀ خودشان از مواجهه با روح را بیان می‌کنند؛ تجربه‌هایی که خیلی از ما وقتی بچه بوده‌ایم شبیهش را از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها یا حتی از همکلاسی‌هایمان شنیده‌ایم؛ حکایت‌هایی عمیقا خنده‌دار و گاهی واقعا تا اندازه‌ای ترسناک (مثل خاطره‌ای که «قیمه» از دیدن یک روح در خزینۀ حمام نقل می‌کند؛ خاطره‌ای که اول یک کمی بدنمان را مورمور می‌کند و بعد ما را می‌خنداند).
سکانس مواجهۀ بچه و روح هم شیرین و مفرح است و لحظه‌ها و مضمون‌های درخشانی دارد؛ مثل توافق بچه و روح برای سوار شدن روح روی بدن بچه و یا «پررو (ح)» کردن روح توسط بچه با آموزش فحش!
در مجموع این قسمت از «مهمونی» یک نمونۀ کامل و درجه‌یک از یک کمدی بی‌نهایت هوشمندانه و ظریف است که مفهومی مثل روح را به میان آورده و از هر مضمون و محتوایی که به لحاظ فرهنگی در حول و حوش این مفهوم شکل گرفته است استفاده کرده تا در مدت‌زمانی کمتر از یک ساعت، مجموعه‌ای کامل و نشاط‌آور و خیال‌انگیز از کنش‌ها و گفتار‌ها را بیافریند. این هنر به معنی واقعی کلمه است؛ همان چیزی که صدا و سیما متاسفانه روز به روز با از دست دادن چهره‌های توانمندش از آن فاصلۀ بیشتری می‌گیرد و «بی‌روح‌تر» می‌شود.
ای کاش صدا و سیما قدر هنرمندان را می دانست . خیلی وقته دیگر سریالی مثل قبل ندارند و هر روز مخاطب از دست می دهند . دیگر خواست و سلیقه مخاطب مطرح نیست و نتیجه ان هم کوچ هنرمند و مخاطب شده به جا های دیگر . واقعا برنامه 90 چه مشکلی داشت و حالا مخاطب فراوان اون مشغول چی میشه . ماهواره .
سلامت و پاینده باشید انشاالله آقای طهماسب عزیز و بزرگوار
این آقای طهماسب امریکا زندگی میکنه میاد اینجا درمیاره میره اونجا خال میکنه
عجب هرمندهای فریخته ای داریم
عجب هرمندهای فریخته ای داریم
ناشناس
۱۲:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
امثال آدمهایی مثل تو اینا رو فراری دادن
به مونن اینجا با شماها دمخور بشن؟
به مونن اینجا با شماها دمخور بشن؟
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
همون افراد بی هنری که تلویزیون رو به یه محل متروکه و بی تماشاگر کردن باعث و بانی این اتفاقا هستن
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
خب به تو چه ؟ نوش جونش
babak
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
ماشاله فرهیختگی شما بالاتره که
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
حداقل اینکه مثل بعضی ها سنگ ایران را به سینه نمیزنه که نمی‌دونم باید تحمل کرد و فلان و حداقل اینکه برنامه خوب تولید میکنه
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
فرهیختگی با محل تولد و زندگی تعیین نمیشه !
فکر و عمل بیانگر فرهیختگیه.
فکر و عمل بیانگر فرهیختگیه.
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
بمونه ایران که سر سال با کلی دغدغه کرایه اخرماه و جابجایی اخر سال و ... که دیگه نمیتونه نفس بکشه چه برسه بخواد خلاقیت به خرج بده. اگرم درمیاره داره براش زحمت میکشه. حداقل اینقدر شرف داشته باشیم که یک نفرمون هم که اوضاعش خوبه بگیم خدا رو شکر
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
نوش جونش
از هنر و تحصیلاتش به همراه زحمتش استفاده میکنه کسب درآمد میکنه مارو هم شاد میکنه
اینکه پولشو کجا خرج کنه و چطور خرج کنه به منو شما ربط نداره
از هنر و تحصیلاتش به همراه زحمتش استفاده میکنه کسب درآمد میکنه مارو هم شاد میکنه
اینکه پولشو کجا خرج کنه و چطور خرج کنه به منو شما ربط نداره
ناشناس
۱۴:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
شما هم اینجا در بیار هم اونجا و خالی هم نکن
ناشناس
۱۴:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
خب بتو‌چه کجا زندگی می کنه
ناشناس تر
۱۵:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
به تو چه؟ هرکی میتونه واسه زندگیش تصمیم بگیره
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
چه مشکلی داره با بودجه دولتی کارنمیکنه که هر کس مجازه هرجور دوست داره زندگی کنه کیه که داشته باشه و راش بدن نره
ناشناس
۱۶:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
نوش جونش
ناشناس
۱۸:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
همین که تو سوختی یعنی کار درست جلو رفته
بنده خدا
۰۰:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
آدم خوبه چیزی که واسه خودش میپسنده واسه بقیه هم بپسنده تو خودت توانایی اینو داشتی که از این ممکلت بری یک دقیقه اینجا میموندی؟ این میتونه میره توام میتونی برو موندت سه تا حالت بیشتر نداره یا مثل خیلی از ما مردم نداری و نمیتونی بری یا انقد داری که موندی یا هم سرت به جایی بنده
شهاب
۰۸:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
مبنای مفید و فرهیخته بودن جای زندگی و حال نیست . مبناش اینه که آیا محصول و تولید ایجاد شده ایشون یا هر کس دیگه ای بهت چیزی اضافه می کنه؟ آیا در پایان بهت ایده یا فکر جدید یا فرصت آرامش بخشی رو میده؟ بهت امید یا فرصت تمدد اعصاب برای ادامه راه زندگی خودت رو میده؟ چه کار داری که کجا زندگی میکنه یا حال می کنه؟ ببین دریافت تو از این ماجرا چیه. تو این کامنت تو حسادت موج میزنه.
ناشناس
۰۸:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
میگی نیاد بهتره؟
ناشناس
۰۸:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
خوب کاری میکنه دمش گرم نه بیا واسه صدا و سیمای درپیتی کار کنه
مهدی
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
پول خودشه به توچه
محمد
۱۰:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
خوب جیب ملت رو که نمیزنه اختلاس نمیکنه دل ملت رو با هنرش شاد میکنه نوش جونش
ناشناس
۱۰:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
نوش جونش
حلالش
باز میاد کار میکنه زحمت میکشه با پول هنرش میره زندگیش رو میکنه
نه که جیب مردم رو بزنه بره به ریش مردم هم بخنده
حلالش
باز میاد کار میکنه زحمت میکشه با پول هنرش میره زندگیش رو میکنه
نه که جیب مردم رو بزنه بره به ریش مردم هم بخنده
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
عزیزم کانادا زندگی میکنه
نوش جونش
نوش جونش
میلاد شاه محمدی
۱۵:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
همین دو تا هنرمند محبوب مردمم داریم با این حرفا خرابشون کنید.نه پس بیاد رایگان کار کنه
اصلا وقت نکردم ببینمش
برم یجا گیر بیارم دانلود کنم ببینم چیه
برم یجا گیر بیارم دانلود کنم ببینم چیه
ناشناس
۱۱:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
یه جا هست اسمش تلگرامه
من موندم ریالی که طهماسب اینجا میگیره تو کانادا براش صرف داره یا نه؟
ننر بازی
سلام ،بسیار زیبا و هوشمندانه بود ،لذت بردم و روحم شاد شد .بعد از مدت ها یک طنز خوب دیدم
شبکه چند می دهد؟
ناشناس
۱۷:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
اصلا تو صدا سیما که نیست
توی شبکه نمایش خانگی هستش
توی شبکه نمایش خانگی هستش
وقتی آهنگ تیتراژ این برنامه فوق العاده رو میشنوم ناخودآگاه احساس شادمانی و کودکی میکنم ...میخوام باهاش بخوانم و برقصم .
ممنون آقای طهماسب خدا رو شکر میکنم که هنوز افرادی مثل شما را در وطنم دارم .
ممنون آقای طهماسب خدا رو شکر میکنم که هنوز افرادی مثل شما را در وطنم دارم .
داره گرانی ها را توجیه می کنه خبرنگارا یه ماشین حساب دارن می رن برای مردم حساب کتاب می کنن به نفع تونه یارانه
زمان روحانی می گفتن از بی عرضگی مدیرانه
الان میگن گرانی جهانیه