واقعیت این است که بین ظرفیت تولید و افزایش واقعی تولید تفاوت وجود دارد. در حال حاضر آنچه در مجموعه صنعت نفت روی داده، افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح تولید قبل از تحریمها و خروج آمریکا از برجام یعنی ۳.۸ میلیون بشکه در روز است.
علیرضا سلطانی کارشناس مسائل اقتصادی در روزنامه شرق نوشت: در هفتههای اخیر، اخباری در زمینه تولید نفت ایران با تأکید بر افزایش تولید در دولت سیزدهم و رسیدن به سطح تولید به شرایط پیش از تحریمها (۱۳۹۷) منتشر شد. این مسئله با واکنشهایی که عمدتا ماهیت انتقادی داشت، مواجه شد.
یکی از دلایل بروز این واکنشها، عدم شفافیت در بیان اخبار و اطلاعات در این زمینه است که البته در روزهای اخیر برخی مدیران نفتی در این زمینه شفافسازی کرده و بر موضوع ظرفیت تولید به جای افزایش تولید تأکید کردند.
واقعیت این است که بین ظرفیت تولید و افزایش واقعی تولید تفاوت وجود دارد. در حال حاضر آنچه در مجموعه صنعت نفت روی داده، افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح تولید قبل از تحریمها و خروج آمریکا از برجام یعنی ۳.۸ میلیون بشکه در روز است، اما این به معنای تولید واقعی نفت در این میزان در حال حاضر نیست.
تداوم تحریمهای اقتصادی و نفتی این امکان را در حال حاضر برای کشور ایجاد نمیکند که بتواند در این سطح نفت تولید کرده و رقمی در حدود ۲.۵ میلیون بشکه را صادر کند.
هرچند باید اذعان کرد که روند افزایش تولید نفت از زمستان ۹۹ بهتدریج با کاهش حساسیتهای تحریمی آمریکا در پی رویکارآمدن بایدن، افزایش یافته و این روند در دولت سیزدهم با توجه به درپیشگرفتن ابتکاراتی در دورزدن تحریمها، تقویت شده است.
آمار دقیقی از میزان تولید و صادرات نفت به دلیل حساسیتهای تحریمی منتشر نشده، اما واقعیت این است که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران باید تکلیف حداقلی قانون بودجه مبنی بر صادرات ۱.۴ میلیون بشکهای نفت در روز را محقق کند؛ بنابراین میتوان اینگونه ارزیابی کرد که دستاندرکاران صنعت نفت مکلف به فروش حداقل ۱.۴ میلیون بشکه نفت بهطور متوسط تا زمانی که تحریمها ادامه دارد، هستند.
از زمان رویکارآمدن بایدن در زمستان سال ۹۹ و متعاقب آن آغاز مذاکرات ایران با ۴+۱ برای احیای برجام و بالارفتن امیدواری نسبت به نتایج مثبت مذاکرات و رفع تحریمها، بسترسازی برای افزایش تولید و عرضه نفت به بازارهای جهانی بلافاصله پس از رفع تحریمها بهطور طبیعی در دستور کار دولت قرار گرفت.
اگرچه محدودیت سرمایهگذاری در یک دهه گذشته در صنعت نفت به دلیل تحریمهای شدید اقتصادی، هزینهها و امکان افزایش ظرفیت تولید نفت را کاهش داده، اما تجربه بازگشت سریع و مقتدرانه ایران به بازارهای نفت در پی امضا و اجرای برجام در سال ۹۴، راه احیای ظرفیتهای تولید نفت و بازگشت ایران به بازارهای جهانی را در شرایط کنونی، آسان کرده است؛ بنابراین افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح ۳.۸ میلیون بشکه، امری واقعی و محققشده است.
در عین حال امکان بازگشت ایران به بازارهای نفت با توجه به کاهش تحرکات ضد ایرانی برخی کشورهای نفتی مانند عربستان و روسیه نسبت به سال ۹۴ از یک سو و نیاز رو به افزایش تقاضا در بازار نفت در پی بروز جنگ اوکراین، آسانتر است؛ بنابراین مجموعه عوامل در شرایط کنونی اعم از بالارفتن ظرفیت تولید و الزامات بازار نفت، راه ایران را برای بازگشت به بازار و رسیدن به شرایط قبل از تحریم هموار کرده است.
با این وجود مشکل و چالش اصلی، پایداری تولید نفت ایران و حفظ جایگاه واقعی و سنتی در بازار جهانی نفت است که به دلیل محدودیت سرمایهگذاری در بخش بالادستی و عدم بهرهگیری از فناوریهای نوین در طول یک دهه گذشته در نتیجه تحریمهای اقتصادی، قابل توجه است.
صنعت نفت ایران برای حفظ جایگاه خود در بازار و رسیدن به پویایی و افزایش توان رقابتی در بازار و نهادهای بینالمللی مانند اوپک و اوپکپلاس نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی و تولید نفت و همچنین استفاده از فناوریهای جدید در حوزه مدیریت مخازن، ضریب افزایش تولید نفت از چاههای نفت و فعالکردن میادین مشترک است.
سرمایهگذاری و فناوری دو روی یک سکه هستند که الزام و نیاز حیاتی صنعت نفت ایران است. بدون این دو بال مهم، تولید و ظرفیتهای تولیدی ایران با یا بدون تحریم در مضیقه شدید قرار خواهد گرفت؛ لذا در کنار افزایش ظرفیتهای تولید برای بازگشت به بازار جهانی نفت با رفع تحریمها، مسئله مهمتر جذب سرمایهگذاری و فناوری جدید و تزریق آنها به صنعت نفت است که به تعبیر وزیر نفت واجبتر از نان شب در اقتصاد کشور است. این یک مسئله ملی است که همه ارکان حاکمیت باید در تحقق آن نقشآفرین باشند.