استقلال به یکهتازیاش در رقابتهای لیگ برتر ادامه میدهد. این تیم در هفته هفدهم رقابتهای لیگ موفق شد در دیداری سخت و دشوار با یک گل از سد ذوبآهن عبور کند و با ۴۱ امتیاز، فاصله سه امتیازیاش با پرسپولیسِ ردهدومی را حفظ کند. این برای هفدهمین بار در طول رقابتهای این فصل از لیگ برتر بود که استقلال، بازی را بدون شکست سپری کرد و از آن مهمتر اینکه دوازدهمین بردش را هم جشن گرفت.
استقلال تنها دارنده عدد «صفرِ» ارزشمند در جدول ردهبندی است که این عدد جلوی تعداد شکستهایش نشسته است. ماحصل این ۱۷ هفته شده آنکه این تیم با کسب ۱۲ برد و پنج تساوی، صدرنشین باقی مانده است. طبق آمار، ۱۷ بازی بدون باخت، بهترین آمار شکستناپذیری استقلال در تاریخ لیگ برتر است. از این مورد گذشته، فرهاد مجیدی هم در بازی با ذوبآهن به رکورد جالب توجهی رسید که او را بالاتر از مربیانی مانند امیر قلعهنویی، یحیی گلمحمدی و حتی برانکو ایوانکوویچ قرار داده است. ماجرا مربوط به صد و بیش از صد امتیازیشدن در لیگ برتر است. پیش از فرهاد مجیدی، سابقه نداشته که مربیای از استقلال و حتی دو مربی محبوب پرسپولیسیها، در لیگ برتر، زودتر از ۵۰ بازی به امتیاز صد در لیگ برسند. باوجوداین، فرهاد مجیدی در دیدار با ذوبآهن و در شرایطی که برای چهلوهشتمین بار روی نیمکت مینشست، موفق شد ۱۰۱ امتیازی شود و خودش را به جرگه مربیان بیشماری اضافه کند که تا به حال بیش از صد امتیاز در لیگ برتر گرفتهاند.
با وجود چند آمار خوبی که استقلال از ابتدای فصل با فرهاد مجیدی به دست آورده، این روزها چنین مواردی به دست فراموشی سپرده شده و بسیاری با گیردادن به سبک بازی استقلال، فرهاد مجیدی را مربیای نامناسب برای این تیم میدانند. این عده که رفتهرفته تعدادشان رو به افزایش است، از فرهاد مجیدی انتقاد میکنند که استقلال زیبا بازی نمیکند و به فکر بردن به سبک «ناپلئونی» است.
چنین نقدهایی در حالی مطرح میشود که این تیم حتی با سه گلی که حاصل رأی کمیته انضباطی است، یکی از خطوط برتر خط حمله ایران را دارد. استقلال ۲۷ گل زده دارد که به همراه مس، این تیم را تبدیل به برترین خط حمله لیگ کرده است. حال اگر سه گلی که حاصل رأی کمیته انضباطی است، کسر شود، باز هم استقلال با ۲۴ گل زده، در بین سه تیم برتر خط حمله لیگ ایران است. زدن این تعداد گل بعد از ۱۷ بازی آمار ناامیدکنندهای است؛ ولی بیانگر یک واقعیت دیگر است؛ آنهم اینکه کدام تیم در لیگ برتر ایران زیبا بازی میکند که استقلال نمیتواند؟
پرسپولیس و سپاهان نزدیکترین تعقیبکننده استقلال در صدر جدول هستند که اولی ۲۵ و دومی ۲۴ گل (با احتساب سه گل حاصل از رأی کمیته انضباطی) در کارنامه دارد. خودِ این مورد به خوبی فقر گلزنی در بازیهای این دوره لیگ برتر را نشان میدهد. پس، برگ برنده تیم استقلال دستکم در انسجام تیمی است که یا گل نمیخورد یا سخت گل میخورد. استقلال شش گل خورده، پرسپولیس ۱۱ و سپاهان ۱۰ گل خورده دارند. یعنی رقبا علاوه بر آنکه بازی تهاجمیای انجام ندادهاند، در ارائه بازی تدافعی هم ضعیفتر نشان دادهاند. پس، قبل از حملهکردن به فرهاد مجیدی برای ارائهندادن بازی زیبا، باید کلیتی از لیگ برتر در نظر گرفته شود تا مشخص شود نه فرهاد مجیدی، بلکه این فوتبال ایران است که مسیر پسرفت را در پیش گرفته و به جای بالارفتن کیفیت بازیها، در خوشبینانهترین حالت ممکن درجا زده است.
حال باید به انتقاداتی که از استقلال و فرهاد مجیدی در لیگ برتر میشود، از زاویهای دیگر هم نگاه کرد. به طور کلی مربیان مختلفی در دنیا هستند که ایدههای فوتبالیشان برگرفته از یکی از این دو اصل است: فوتبال تماشاگرپسند یا فوتبال نتیجهگرا. طیف دوم غلبه بسیار بیشتری بر طیف نخست دارند که این موضوع دوباره برگرفته از فرهنگ فوتبالی در ایران است. به عبارت سادهتر، فوتبال در ایران، شبیه به کشورهای عربی، بیشتر بر پایه نتیجهگرایی وضع شده و کمتر مدیر و هواداری از تیمش، بازی زیبا طلب میکند. اصولا این موضوع برگرفته از تفکر همین دو قشر (مدیر و هوادار) است؛ اولی هزینه کرده و نتیجه (قهرمانی) میخواهد و دومی هم طبیعتا چیزی برای کُریخواندن با سایر رقبا. حال، چه چیزی بهتر از قهرمانی در انتهای فصل؟
اگر از این نظر هم به این مورد نگاه شود، میشود استراتژی فرهاد مجیدی را دستکم در این بازه زمانی درست ارزیابی کرد. استقلال از سال ۱۳۹۲ به این طرف، دستش به جام قهرمانی نرسیده است. این اتفاق در شرایطی رقم خورده که رقیب دیرینه آنها یعنی پرسپولیس، در پنج فصل اخیر، قدرت بلامنازع لیگ بوده و یکی پس از دیگری جامها را درو کرده است.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا استقلالیها از فرهاد مجیدی جام میخواهند یا بازی زیبا؟ با توجه به یکی، دو موردی که در بالا عنوان شد، کسب جام برای استقلال در اولویت است. پس، این به آن معنی است که ریلگذاری فرهاد مجیدی در استقلال تا الان جواب داده و چه با یا بدون بازی زیبا، این تیم فعلا صدرنشین باقی مانده است. از طرفی، بعد از سپریشدن ۱۷ هفته از رقابتهای لیگ برتر، کمتر بازی زیبایی از دیگر تیمهای مدعی لیگ دیده شده و فرهاد در همین لیگ هم چندان فاصله زیادی از رقبا ندارد. طبیعتا نه فرهاد مجیدی و نه دیگر مربیان کنونی شاغل در لیگ برتر، در زمره مربیان نخبه دنیا ازجمله گواردیولا که علاوه بر بازی زیبا به قهرمانی هم میرسند، قرار نمیگیرند؛ ولی رسیدن به آن سطح از مربیگری (طبیعتا منظور پپ و یورگن شدن نیست) در ایران، بلکه علاوه بر بازی زیبا، جام هم بیاورد، نیاز به پیشزمینه و زیرساختهایی دارد که اصلا متر و معیارش با فوتبال ایران همخوانی ندارد.
اگر قرار به ارائه سبکی زیبا به همراه نتیجه باشد، نیاز به قراردادهای طولانیمدت، هزینههای زیاد برای جذب بازیکنان و البته حمایت از سوی مدیر و هواداران است. بهراستی کدامیک از این شاخصهها در فوتبال ایران که رفتهرفته از سطح حرفهای در حال فاصلهگرفتن است و با شیب تندی آماتوربودن را فریاد میزند، وجود دارد؟
به کوری چشم همه حسودا... آخر فصل شاهد خبر دق کردن خیلی ها خواهیم بود.