فرارو-محمد مهدی حاتمی؛ بحران اوکراین بسیار جدیتر از آن است که در ابتدا گمان میرفت و حالا، بسیاری از کارشناسان روابط بین الملل، میگویند که حمله روسیه به اوکراین قطعی شده و بحث تنها بر سر زمان و تبعاتِ این حمله است.
شواهد کم نیستند: طی روزهای گذشته، تصاویری از مرز روسیه و اوکراین مخابره شده که نشان میدهد ارتش روسیه در حال نصب لولههایی برای حفظ جریان دائمی سوخت مورد نیاز تانک هایش است و جو بایدن هم اعلام کرده که ۳ هزار نفر نیرو در شرق اروپا مستقر میکند. اینها همه بی سابقه اند.
به گزارش فرارو، همزمان، اما تهدیدها هم به سطوح بی سابقهای رسیده اند. در آمریکا، بحث بر سر اعمالِ «مادر همه تحریم ها» (Mother of all sanctions) علیه روسیه به میان آمده که بر اساس شنیده ها، شامل تحریم بانکی و قطع دسترسی روسیه به شبکه «سوئیفت» هم میشود.
اگر چنین اتفاقی بیفتد، این بی سابقهترین تحریم در جهان در دهههای اخیر خواهد بود و حتی تحریمهای ایران هم (با توجه به تفاوت ابعاد اقتصاد ایران و روسیه و در هم تنیدگی اقتصاد روسیه با اقتصاد جهانی) در مقابل آن ناچیز به نظر میرسند.
اما دست روسیه هم بسته نیست. روسها از همین حالا تهدید کرده اند که میتوانند با قطع صادرات گاز به اروپا، قاره سبز را به بحرانی وارد کنند که نظیرش را ندیده است.
قیمت گاز همین حالا هم در مقایسه با ۲ سال پیش به شکلی کمرشکن در اروپا بالا رفته و اگر آسیبهای کرونا به اقتصاد اروپا را هم در نظر بگیریم، همین یک حرکت روسیه میتواند نخست اقتصاد اروپا، سپس اقتصاد آمریکا و بعد هم کل اقتصاد جهانی را وارد یک بحران جدید کند.
اما در دنیای امروز، همه چیز به همه چیز مربوط است و این یعنی فرصتها و تهدیدها به هم گره خورده اند. حالا نکته اینجا است که ایران میتواند به نحوی از وضعیت پیش آمده به نفع خود استفاده کند. اما چگونه؟
ماجرا از این قرار است که تهدیدهای متقابل روسیه و «ناتو» (یعنی آمریکا و شرکای اروپایی اش) بر سر اوکراین، حتی اگر به جنگ هم ختم نشود، همه چیز را تغییر خواهد داد. مهمترین تغییر در حوزه ژئوپولتیک انرژی هم این خواهد بود که اروپا تلاش خواهد کرد وابستگی خود به گاز وارداتی از روسیه را برای همیشه کاهش دهد.
روسیه و اروپا (به ویژه آلمان) قرار است در پروژه «نورد-استریم ۲» با یکدیگر معامله انرژی داشته باشند. این طرح برای روسها بسیار مهم است و تاکنون میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده اند. اروپاییها هم به گاز وارداتی از طریق این خط لوله احتیاج دارند، اما اگر قرار باشد زیر میز بزنند، این روسیه است که متضرر اصلی خواهد بود.
اکنون تنها «قطر» میتواند جای گاز وارداتی از روسیه را در کشورهای اروپایی پر کند و ظاهرا تلاشها در این زمینه از همین حالا کلید خورده اند. همین چند روز پیش بود که جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، در کاخ سفید میزبان «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر، بود و وعدهای قابل توجه به او داد.
بنا بر گزارشها، جو بایدن در این دیدار اعلام کرد که با اعطای موقعیت ویژه به قطر در روابط با آمریکا، قصد دارد این کشور را به عنوان یکی از متحدان اصلی غیر ناتوی ایالات متحده معرفی کند.
به گفته بایدن، او به زودی به کنگره ایالات متحده اطلاع خواهد داد که قطر از این پس در زمره آن دسته از کشورهایی قرار میگیرد که عضو «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) نیستند، اما روابط همکاری راهبردی با ارتش ایالات متحده دارند.
ماجرا ساده است: آمریکا قطر را یک مرحله دیگر به خود نزدیک میکند و در مقابل، قطر میپذیرد که گاز صادراتی به اروپا را افزایش بدهد. در این صورت، دست آمریکا و متحدان اروپایی اش برای تحت فشار گذاشتن روسیه (چه در جنگ و چه در صلح) بازتر خواهد بود.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. وزیر انرژی قطر روز سه شنبه اعلام کرد که در صورت بروز کمبود انرژی در اروپا به دلیل بحران روسیه و اوکراین، قطر قادر نخواهد بود به طور یک جانبه انرژی مورد نیاز این قاره را جایگزین کند.
«سعد الکعبی» گفت: «حجم گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا را نمیتوان به طور یک جانبه و بدون ایجاد اختلال در عرضه به سایر نقاط جهان جایگزین کرد.»
به گزارش خبرگزاری رویترز و به نقل از شانا، وزیر انرژی قطر ادامه داد: «امنیت انرژی اروپا مستلزم تلاش جمعی بسیاری از طرفها است. ما امیدواریم تنشهای اروپا به طور دیپلماتیک حل شود تا همه تامین کنندگان بتوانند برای تضمین امنیت انرژی در کوتاه مدت و بلندمدت با یکدیگر همکاری کنند.»
وی با اشاره به اینکه امکان انتقال محمولههای گازی قراردادی دیگر کشورها به اروپا، بدون رضایت آنها امکان پذیر نخواهد بود، گفت: «پایبندی به قرارداد در قطر امری مقدس است. ایالات متحده نگران حمله روسیه به اوکراین است و در هفتههای اخیر از قطر و دیگر تولیدکنندگان بزرگ گاز خواسته است امکان عرضه گاز بیشتر به قاره سبز را در صورت مختل شدن انتقال گاز روسیه بررسی کنند. روسیه حدود یک سوم گاز اروپا را تامین میکند و هرگونه وقفه سبب وخیمتر شدن بحران انرژی ناشی از کمبود جهانی نفت و گاز میشود.»
ایران بزرگترین پتانسیل صادرات گاز در منطقه (به غیر از روسیه، قطر و با کمی اغماض ترکمنستان و جمهوری آذربایجان) را دارد و از قضا، با کشف «میدان گازی چالوس»، ایران میتواند حتی در جایگاه نخست از این منظر قرار بگیرد.
اما ایران از سوی آمریکا، اروپا و حتی روسیه، تحت فشار است تا نتواند گاز صادر کند. نکته، اما اینجا است که ایران همین حالا با طرفین همین مناقشه بر سر میز مذاکرات هستهای در وین حضور دارد. به عبارت دیگر، اکنون موقعیتی پیش آمده که ایران بتواند از آمریکا و اروپا امتیاز بگیرد.
ایران نه توانایی احداث خط لوله گاز به اروپا را دارد، نه بودجه این طرح را و نه حتی مجوزهای لازم برای این طرح را. علاوه بر این، چنین پروژهای چند سال زمان میطلبد. با این همه، انتقال گاز از ایران به اروپا، در صورتی که سطح تنشها میان ایران و غرب کاهش پیدا کند، به هر حال شدنی است.
ایران اکنون باید از غرب امتیاز بگیرد و از قضا، موقعیت به گونهای است که دستِ دموکراتها در آمریکا هم برای تحت فشار گذاشتنِ رقبای جمهوری خواه شان در کنگره به جهت اعطای این شانس به ایران، بالا است.