یحیی آل اسحاق وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به ضعف خودروسازیها و عدم رضایت از کیفیت خودروهای تولیدی، اظهار داشت: مسئله خودروسازی در ایران خیلی عمیقتر از ظواهر بحث است و واقعیت این است که نگاهی که به حوزه خودرو و مدیریت آن انجام شده، از قبل انقلاب و دوران واردات پیکان توسط خیامی شروع شد و بعد از انقلاب نیز رویکرد عوض نشد و سپس تحت عناوین مختلف و بعضاً برخی شعارها و دلسوزیها و مصلحتسنجیها کار به اینجا کشیده شد که میبینیم.
به گزارش فارس، آل اسحاق با بیان اینکه وضعیت کنونی خودروسازی کشور واقعاً فاجعه است، گفت: فاجعه از این جهت است که زمانی که در سال ۶۸ مسئولیتی در وزارت بازرگانی داشتم، سفری به کشور کرهجنوبی کردم و آن موقع همین پراید را در آنجا تولید میکردند و الان پراید بعد از این مدت هنوز خودروی تولیدی خودروسازهای کشور است و خسارتهای بسیار بالای جانی را منجر شده و قیمتش به۱۵۰ میلیون رسیده است.
وی با اشاره به اینکه با نرخ ارز ۳۰هزار تومان قیمت تمام شده پراید باید ۵۰ میلیون تومان باشد، اظهار داشت: پراید مصرف ضعیفترین قشر جامعه است و با آن کار میکند و به عنوان تاکسی از آن استفاده میکند، ولی این قشر مستضعف باید ۱۵۰ میلیون تومان بابت آن بدهد و خودروساز نیز همه حمایتها را دریافت کند.
آل اسحاق گفت: خودروسازان ایران حدود ۸۰هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و در عین حال نظام و ملت هر حمایت و تعرفه ۹۰ درصد را تحمل کردهاند تا اینها رشد کنند، ولی الان کارشان به اینجا کشیده که در یک تصادف یک ایربگ ندارند.
وی تصریح کرد: این مسئله مقداری به رویکرد ما نسبت به این صنعت برمیگردد و این در حالی است که این خودروسازیها فرصتهای بسیار زیادی در کشور دارند.
وزیر بازرگانی دولت سازندگی افزود: خودروسازی در ایران حدود یک میلیون بازار دارد و هر خودرو سازی که یک میلیون مشتری داشته باشد، با یک فرصت بزرگ مواجه هست؛ در حالی که خودروسازیهای همانند خودروسازیهای ما در دنیا حدود چندهزار تولید دارند نه یک میلیون بازار مصرف؛ و اینگونه نیست که مردم در صف بایستند، نوبت بگیرند، قرعهکشی کنند و پیشپرداخت بدهند و با هزاران درد سر یک خودرو خریداری کنند.
وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به فسادهای موجود در خودروسازیها بیان داشت: فاصله بین قیمت تمام شده و قیمتی که به مردم فروخته میشود همگی دست یک عدهای رانتخوار میرود که همه از آنها مینالیم.
آل اسحاق تاکید کرد: خودروسازیهای ما به حیاط خلوتی برای برخی جریانهایسیاسی و مرکزی بدل شدهاند که از هر طرف که نگاه میکنیم مرکز فساد و مرکز تامین مالی برخی جریانهای سیاسی و ذینفعان بازدارنده رانتخوار هستند.
وی با تاکید بر اینکه وضعیت کنونی خودروسازیها از نگاه فنی و چه با هر نگاه دیگری قابل توجیه نیست، تصریح کرد: واژه «خودکفایی» و «حمایت» درست تعریف نشده و این دو واژه اگر از روز اول درست ترجمه میشد، رویکردها به این سمت نمیرفت.
وزیر بازرگانی دولت سازندگی گفت: آیا با انحصار خودکفایی ایجاد میشود و آیا هر محصولی به هر قیمتی و به هر شرایطی تولید شود باید از آن حمایت کرد و باید نگوییم بالای چشمت ابروست؟ چرا قیمت تمام شده و کیفیت این گونه است؟
آل اسحاق افزود: آیا حمایت به معنای آن است که هر کاری کردند از آن حمایت کنیم؟ من در کمیته امداد مسئول بودم و یک بار خدمت امام (ره) رسیدیم و ایشان گفتند «حمایتها طوری نباشد که اینها تا ابد به شما وصل باشند» و وقتی حضرت امام این حرف را راجع به فقرا گفتند، تکلیف نسبت به حمایت از صنعت مشخص میشود.
وی ادامه داد: خودکفایی به معنای آن است که اینها از زیر حمایت بیرون بیایند و در تربیت خانوادگی نیز پدر و مادری که فرزندش را نٌنٌر بار بیاورد، تا آخر وصل به خانواده میشود و ما خودروسازیها را نٌنٌر کرده و به حمایتهای بیدریغ و همهجانبه ولشان کردهایم و سپس در اختیار جریانهای سیاسی قرار دادهایم.
آل اسحاق تاکید کرد: یکی از مسائل مهم این است که با متر سیاسی خواستیم یک کار فنی و اقتصادی را هدایت کنیم در صورتیکه در خودروسازی دارای دهها هزار نفر فرصت شغلی است و میلیاردها دلار تراکنش مالی دارد و ابزار قدرتمندی برای معامله است.
وی افزود: اگر این را دست یک سیاستمدار بدهید، این چند هزار نفر را عنوان یک ظرفیت رای حساب میکند و اینگونه نگاه میکند که میتوانم تمامی اعضای حزب خود را در این صنعت جا بدهم و از سویی نیز هزاران میلیارد رفت و آمد مالی این صنعت است و این بهترین محیط برای یک سیاستمدار است که یک مدیر سیاسی را در آنجا منصوب و خودروسازی را تبدیل به حیاط خلوت سیاسی کند.
وی ادامه داد: اگر یک مدیر اقتصادی در خودروسازی باشد، اولین کاری که میکند این است که کیفیت و قیمت تمام شده و مسائل فنی را مورد بررسی قرار میدهد و یکی دیگر از گرفتاریهای ما برخورد سیاسی با این صنعت است و تا زمانی که این برخورد سیاسی به برخورد اقتصادی و فنی مهندسی تبدیل نشود همین آش و همین کاسه است.
وی تاکید کرد: یکی از شخصیتهای سیاسی میگفت که ابتدای جاده تهران کرج دو صنعت هوافضا و دیگری خودروسازی هست که سرنوشتی جدا از هم دارند، چون این دو صنعت دو رویکردی متفاوت با هم داشتهاند و مشکل بر سر رویکردها و نگاهها هست.
آل اسحاق با انتقاد از نگاه خودروسازان به جامعه و پاسخگویی آنان تصریح کرد: بدتر از همه اینها این است که یک پررویی مزمن در خودروسازیها هست و در حالی که ۸۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و خودرو ۵۰ میلیونی را ۱۵۰ میلیون میفروشند و به ریش مردم میخندند و ککشان هم نمیگزد.
وی با تاکید بر اینکه تا زمانی که خودروسازیها احساس کنند انحصار در اختیارشان هست هیچ کسی نمیتواند برای خودروسازی کشور کاری کند، خاطرنشان کرد: قدرت و مافیایی که در خودروسازیها هست، هر دولتی بیاید همین کار را میکند و اساساً به دولتها ربط ندارد و خودشان دولت در دولت هستند.
وزیر اسبق بازرگانی تاکید کرد: تا زمانی که نظام انحصار و حمایتهای بیمنطق هست و معنای خودکفایی و حمایت درست ترجمه نشده و با ذینفعان با التماس و خواهش برخورد شود و قاطعانه برخورد نشود، مشکل حل نمیشود.
آل اسحاق با بیان اینکه خودروسازیها از شعارهای انقلابی سوء استفاده کرده اند و هزینههای بالایی را در حوزه نظام بانکی و سلامت به کشور متحمل کردهاند، تصریح کرد: نگاه به صنعت خودروسازی اگر بصورت مبنایی عوض نشود، ذینفعان بازدارنده همه را به صلابه میکشند.
وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به نقل قولی از سوی یکی از مدیران خودروسازی در یک جلسه بیان داشت: دادستانی چند سال قبل جلسهای برای وصول مطالبات بانکی گذاشته بود و وقتی به مدیر خودروسازی گفتند که چرا مطالبات آن را پرداخت نمیکنید، گفتند «نداریم که بدهیم»؛ و وقتی نماینده دادستان گفت که «در این صورت بانک حق اقدام قضایی دارد»، آن مدیر خودروسازی گفت «هیچ اشکالی ندارد و من فردا هزار کارگر را وسط خیابان میریزم».
آل اسحاق در پاسخ به سوالی در خصوص راهکار خروج از این وضعیت گفت: حتماً راهکاری برای خروج از این وضعیت وجود دارد، ولی اعمال اقتدار لازم است.