حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل هستهای بر این باور است که مذاکرات به نتیجه خواهد رسید، چون هر دو طرف نیاز مبرمی دارند که به نتیجه برسد، اما زمان و چگونگی توافق نهایی را نمیتوان تعیین کرد.
به گزارش شفقنا، بهشتی پور میگوید: ۹۹ و ۹ دهم درصد امریکا نمیپذیرد کل تحریمها لغو شوند، چون از این اهرم تحریم همواره علیه ایران استفاده میکند؛ به همین دلیل ایران تنها به لغو تحریمهای برجامی رضایت داده و طولانی شدن روند مذاکرات به این دلیل است که هر دو طرف در حال تلاش برای امتیازگیری بیشتری هستند.
متن گفتوگوی حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل بین المللی را میخوانید:
آقای بهشتی پور! ارزیابی کلی شما در مورد مذاکرات وین چیست و به نظر شما چه توافقی با چه چارچوبی مطلوب ایران خواهد بود؟
اولا طبق یک اصل کلی توافق مطلوب دو طرف قاعدتا با یکدیگر فاصله دارد یعنی آن توافقی را که ایران مطلوب میداند این است که همه تحریمها لغو شود تا بتواند به راحتی مبادلات دلاری انجام دهد و تضمین کافی را هم به دست آورد مبنی بر اینکه دولت ایالات متحده زیر توافق نزند و اگر بتواند حتی خسارت هنگفتی که بابت تحریمها به مردم ایران وارد شد از این بابت که امریکا از برجام خارج شد را هم دریافت کند.
در واقع طرف مقابل، خواستههایی را که ایران به دنبال آن است را نمیخواهد بلکه بالعکس آنها میخواهند یک توافق محدود داشته باشند و برخی از تحریمها لغو شود و علاوه بر برجام یک سری موضوعات جدیدی مثل موشکها مطرح کنند و به آنچه را که به آن بی ثبات سازی خاورمیانه میگویند یعنی معتقد هستند ایران باید نفوذش در یمن و عراق و سوریه قطع شود و اصولا آنجا حضور نداشته باشد، دست پیدا کنند؛ در حقیقت مطلوب آنها این است که علاوه بر برجام یک برجام پلاسی داشته باشند که در آن قدرت موشکی محدود شود و از سوی دیگر نفوذ ایران در این کشورها پایان داده شود.
طبیعتاً نه طرف ایرانی به آنچه که میخواهد میرسد و نه طرف مقابل! بلکه این دو خواسته به سمت هم حرکت میکنند و به یک نقطه مشترک میرسند که آنجا توافق حاصل میشود. این حرکت آغاز شده است، مثلا ایران گفته است تحریمهای برجامی لغو شود نه اینکه تمامی تحریمها لغو شود، چون علاوه بر تحریمهایی که در برجام آمده، بسیاری از تحریمها توسط ترامپ، خارج از برجام وضع شد. ایران تاکنون اعلام میکرد همه تحریمها باید به صورت یکجا لغو شود و بعد راستی آزمایی شود و بعد تضمین کافی داده شود، ولی الان میگوید فقط تحریمهای مربوط به برجام برداشته شود و تعهدات ایران در چهارچوب برجام انجام شود نه آن چیزی که آمریکا تحت عنوان برجام پلاس میخواهد.
در حال حاضر ظاهرا دو طرف پذیرفتند و روی یک متنی که کلی پرانتز داخل آن وجود دارد به توافق رسیدند، ولی حرکت برای برداشتن پرانتزها بسیار کُند پیش میرود، چون هر دو طرف دنبال به دست آوردن امتیازهای حداکثری و دادن حداقل امتیاز هستند، این سیاست هم از طرف ایران و هم از طرف امریکا دنبال میشود و طبیعتا رسیدن به این توافق طول میکشد، چیزی که جدیدا آقای بلینکن چندین بار اعلام کرده، این است که ما کمتر فرصت داریم و مهلت کم است و حتی ادعای بزرگی را مطرح میکند مبنی بر اینکه دولت فعلی میتواند تعهد دهد که روی توافق به دست آمده پایبند باقی بماند، ولی ما نمیتوانیم برای دولتهای آینده تعیین تکلیف کنیم. این یک امر واقع است و او درست میگوید، ولی با قواعد بینالمللی و رویه حقوقی شناخته شده، در تعارض است، چون واقعیت این است که دولتها به آنچه که میپذیرند متعهد هستند و حتی وقتی رژیمها تغییر میکنند، دولت بعدی که روی کار میآید و جایگزین دولت قبل میشود یعنی حکومت دچار تغییر شده است، آن دولتها باز هم به آن چیزهایی که انجام میدهند متعهد هستند.
در واقع این گونه نیست که دولتی اعلام کند نمیتوانم دولت آینده را تضمین کنم، راه حلی که وجود دارد این است که ایران هم اعلام کند توافقات ما توافقات موقت است و هیچ تضمینی نداریم که دولت آینده ایران اینها را تغییر ندهد، یعنی اگر قرار است دولت آینده آمریکا تضمین ندهد، ما هم حاضر به دادن تضمین نشویم. ممکن است بعضیها بگویند این به ضرر ایران است، چون ایران کارهایی را انجام میدهد و برگشت آن هزینهبر است، اما به نظر من باید در متن توافق گنجانده شود که اگر طرف مقابل تخطی کرد یا خلافی انجام داد طرفی که دارد تعهداتش را انجام میدهد مختار است هر کدام از این تعهدات را انجام ندهد و به وضعیت قبل برگردد.
در برجام قبلی چنین چیزی پیش بینی نشده بود، ولی الان میتوان با آن سابقه، این امر را پیش بینی کنیم یعنی پیش بینی کنند که در صورتی که امریکا تعهداتش را اجرایی نکرد، ایران هم اجرا نکند یعنی سیاست تعهد در برابر تعهد و تضمین در برابر تضمین اعمال شود نه اینکه ایران یکجانبه تعهداتش را اجرا کند و طرف امریکایی تعهد را اجرا نکند. در حال حاضر مذاکرات ادامه دارد و دو طرف گفتگو میکنند و باید ببینیم به چه چارچوبی میرسند.
بارها از سوی طرفهای اروپایی و آمریکا اعلام شده که مهلت ایران برای رسیدن به توافق رو به پایان است و فرصت چندانی باقی نمانده، در این رویکرد طرف مقابل چه اهدافی نهفته است؟
بلینکن می خواهد بگوید که این نقطه گریز هستهای است. در واقع ما موضوعی تحت عنوان گریز هستهای داریم یعنی زمانی که ایران میتواند و اگر بخواهد به بمب هستهای دست پیدا کند، آنها میگویند ذخایر اورانیوم ایران به اندازهای شده که اگر بخواهد ظرف چند هفته میتواند بمب بسازد، برای همین ما چند هفته بیشتر مهلت نداریم در حالی که به نظر من اصل حرف، مغلطه است، چون اولا ایران دنبال ساختن بمب نیست ثانیا اگر آنها واقعا نگرانی دارند بیایند و این نگرانی را حل کنند و راه حل، حل نگرانی این است که بپذیرند به همراه ایران آن تعهدات برجامی را اجرا کنند و این تعهدات برجام خواسته نامشروعی نیست که ایران داشته باشد، بنابراین اگر اینها بسیار نگران هستند بروند و تعهدات داخل برجام را اجرا کنند. در واقع آنها به طور زیرکانهای میخواهند هم ایران تعهداتش را اجرا کند و هم خودشان آن تعهدات را اجرا نکنند و فقط بخشی از تعهدات را اجرا کنند و برای همین اصطلاحا میگویند توافق موقت انجام دهیم یعنی به جای یک توافق جامع، یک توافق موقت انجام دهند.
توافق موقت به نفع ایران است؟
این توافق موقت دقیقا توضیح داده نمیشود که چیست و فقط میدانم ایران توافق موقت را رد کرده است، ولی اگر ما جزئیات آن را میدانستیم به عنوان یک پژوهشگر حداقل میتوانستیم بگوییم این نوع از توافق به صلاح ایران است یا نیست؛ ولی آن چیزی که گفتند کلیات است یعنی گفته اند ایران بیاید و به طور موقت غنی سازی ۶۰ درصد را متوقف کند و در مقابل آمریکا هم بخشی از داراییهای ایران را آزاد کند و مشکل از اینجا شروع میشود. به هر حال باید در این زمینه بسیار کار کرد، به نظر من امریکاییها میخواهند حداکثر امتیازها را بگیرند و حداقل امتیازها را بدهند و طرف ایرانی هم مقاومت میکند و به دنبال این است که حداکثر امتیاز را بگیرد و حداقل امتیاز را بدهد.
به نظر شما در نهایت آیا خواسته ایران یعنی لغو همه تحریمها محقق میشود؟
معتقدم در نهایت توافق به دست خواهد آمد، ولی چه زمان و چگونگی آن را نمیدانم، چون فکر میکنم هم ایران و هم آمریکا به چنین توافقی نیاز دارند.
در مورد خواسته ایران یعنی لغو همه تحریمها نیز باید گفت تا آنجایی که شواهد نشان میدهد اینکه ایران بتواند لغو همه تحریمها را محقق کند امر محالی به نظر میرسد یعنی ۹۹ و ۹ دهم درصد امریکا نمیپذیرد کل تحریمها لغو شود، چون از این اهرم تحریم همواره علیه ما استفاده میکند. به نظر من اگر منطقی فکر کنیم امریکا نمیتواند یا نمیخواهد همه تحریمها را لغو کند، چون او علاوه بر برجام یکسری تحریمها دارد که کنگرههای امریکا وضع کردند و یکسری را کنگرههای ایالتی وضع کردند و یک بخشی را اتحادیه اروپا وضع کرده و یک بخشی با دستور رئیس جمهور امریکا وضع شده است یعنی اگر واقع بین باشیم باید در داخل کشور یکسری اصلاحات اقتصادی انجام دهیم و اثر بخشی این تحریمها را کم کنیم تا وقتی تحریم بیخاصیت شد یا کم اثر شد آنها خودشان مجبور شوند تحریمها را کنار بگذارند، ولی اینکه انتظار داشته باشیم در اثر مذاکره کل تحریمها کنار گذاشته شود، تمام شواهد نشان میدهد که این کار بسیار بعید است.
بنابراین معتقدید توافق حاصل میشود، اما زمان آن مشخص نیست.
بله، ولی نمیتوان کلمه نزدیک را به کار برد. بر این باورم که توافق رخ میدهد، چون بعضیها میگویند دو طرف در حال وقت تلف کردن هستند، ولی من به چنین چیزی معتقد نیستم، چون آنها وقت تلف نمیکنند بلکه دو طرف میخواهند امتیاز بیشتری بگیرند. مذاکرات قبلی حدود سه سال طول کشید که به برجام منجر شد و این یک واقعیت است، این ساختمان تحریمی که امریکا ساخته، یک ساختمان بسیار بزرگ است و نیاز به زمان و تلاش بسیاری دارد که این ساختمان ویران شود، چون به تدریج درست شده و چندین سال است که وزارت خزانه داری امریکا روی آن کار کرده است تا بتواند جلوی دور زدن تحریم را بگیرد و فوندانسیون این ساختمانی که ایجاد کردند انقدر محکم است که تنها راه حل آن این است که از داخل این تحریمها را بی خاصیت و کم خاصیت کنیم تا آنها خسته شوند و خودشان این را کنار بگذارند.
از نگاه شما علت اصلی اختلاف و طولانی شدن روند مذاکرات، تلاش بریا فرو ریختن ساختمان بلند بالای تحریم هاست؟
بله. بهتر است خودمان را فریب ندهیم. در طول تاریخ بشریت (نه در تاریخ روابط ایران و آمریکا) چنین تحریمهایی از نظر تعداد و تنوع و گستردگی بی سابقه بوده است یعنی هیچ ملتی، هیچ کشوری را به این شدت و به این تنوع و به این گستردگی تحریم نکرده بود و این ایران است که از سال ۹۷ تا کنون دوام آورده است و همه حیرت زده شدهاند که این چه اقتصادی است که در مقابل این همه فشار مقاومت میکند. یکی از دلایلی که ایران توانسته تاکنون دوام بیاورد این است که اقتصاد ایران به درون اقتصاد بین الملل وارد نشده بود یعنی اگر بانکهای ما با بانکهای دنیا ارتباط تنگاتنگی داشت، بیمه ما با خارج از ایران ارتباط تنگاتنگی داشت و شرکت هایمان با شرکتهای دنیا سرمایه گذاری مشترک داشتند بسیار بیشتر ضربه میخوردند، ولی چون اقتصاد ما بیش از دو دهه است که داخلی است بنابراین از این جهت این امکان را داشته که مقاومت بیشتری کند، چون هنوز تعامل چندانی با اقتصاد دنیا پیدا نکرده است.
آینده مذاکرات را چگونه پیش بینی میکنید؟
به عنوان یک پژوهشگر و تحلیلگر معتقدم مذاکرات به نتیجه خواهد رسید، چون هر دو طرف نیاز مبرمی دارند که به نتیجه برسد، اما اینکه چه زمانی و چگونه را نمیتوان تعیین کرد.